🖋#مجموعه_خاطرات 🔸می‌خواستیم به اردویی جهادی برویم، این اردو به دلیل مشکلات مالی در حال لغو شدن بود در نهایت به همین منظور جلسه‌ای برگزار شد. محسن اصرار به برگزاری داشت و می‌گفت حتی اگر یک نفر هم به اردو نیاید من به تنهایی خواهم رفت. محسن عاشق جهاد و اردوهای جهادی بود و با سماجت‌های محسن بالاخره اردو برگزار شد. #شهید_محسݩ_حججے ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji.ir/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯ انتشار با درج لینک مجاز است👆

#مجموعه_خاطرات یکی از ویژگی‌های محسن که او را از دیگران متمایز می‌کرد، مقید بودنش بود؛ این قضیه بارها به من ثابت شد. به طور مثال گاهی اوقات مجبور بودیم در خانه‌ها‌ی مردم سوریه بمانیم یا از آن‌ها به عنوان سنگر استفاده کنیم. هنگام نماز که می‌شد شهید حججی از ساختمان بیرون می‌رفت یا در حیاط به اقامه نمازش می‌پرداخت تا مبادا نمازش شبه‌ای داشته باشد. #شهید_محسݩ_حججے ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji.ir/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯

#مجموعه_خاطرات ✅ شهید محسن حججی 🔹از بازار رد میشدیم. خانم بی حجابی را دید! سرش را پایین انداخت و گفت: خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️ 🔸با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!» 🔹کوتاه بیا نبود: «آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!» ❗️ خودمانی تر که شدیم، گفت: «از خدا و امام رضا یک خواسته دارم، میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.» مکثی کرد و سرش را انداخت پایین. 🔻گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.» 🔺گفت: «به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!» ............................................... 📗منبع:سربلند | روایت هایی از زندگی شهید حججی ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯

#مجموعه_خاطرات ❣ 🥀⤵️ 📝محسن بعد از سفری که به سوریه داشت خیلی تغییر کرده بود به‌طوری که حتی ما که از دوستانش بودیم، فکر می‌کردیم محسن دارد ریاکاری می‌کند اما حالا که به عقب بر می‌گردیم می‌بینیم که واقعا محسن بعد از آن سفر گویا مسیر زندگی خود را پیدا کرده بود. 📻راوی:دوستان شهید #شهید_محسݩ_حججے ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji.ir/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🖤❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯

#مجموعه_خاطرات✅ 🔻یکی از همرزمان شهید حججی درباره آشنایی خود با شهید مدافع حرم "محسن حججی" میگفٺ⬇️ من 4 سالی بود که شهید را می‌شناختم و ایشان از همکاران ما بودند. تربیت دینی و بصیرت شهید حججی بیش‌ازحد بود. شهید حججی کارهایی را انجام می‌داد که بیش از سنش بود و همواره با عمل خود دیگران را هدایت می‌کرد. هم‌رزم شهید "مـحـسـݩ حججے" با بیان اینکه شهید دائم القرآن بود، میگوید: ایشان همواره در حال 🍃خواندݩ قــــــرآݩ🍃 بود و هیچ‌گاه نماز اول وقتش ترک نمی‌شد و پیش‌نماز می‌شدند زیرا آداب و قرائت را به‌درستی بلد بودند. #تلنگــر #شهید_محسݩ_حججے ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji.ir/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯

#مجموعه_خاطرات 🖋میگفتــ هروقتــ نامـحـرم میدیدخودشوجریمه میڪرد😭 فرداے اونروز روزه میگـرفـتـــ😢 پ.ن⬅️برام دعاکن که بخوام خداعاشقم بشه بایدلذت گناه را در خود بسوزانم😢 #برادر_شهیدم ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ https://www.instagram.com/mohsen_hojaji1370/ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀♥️❀⊱⊱⊱━━╯

#مجموعه_خاطرات 📚 موقع خداحافظی دستی زدم روی شانه‌اش↙️ زود این ستاره‌ها را زیاد کن که سرهنگ بشی گفت: محمد، آدم باید ستاره‌هاش برای خدا زیاد باشه، ستاره‌ی سر شونه میاد و میره! 📚برگرفته از ڪتاب #حجت_خدا 🌷 #شهید_محسݩ_حججے ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯

🖋#مجموعه_خاطرات 🔸می‌خواستیم به اردویی جهادی برویم، این اردو به دلیل مشکلات مالی در حال لغو شدن بود در نهایت به همین منظور جلسه‌ای برگزار شد. محسن اصرار به برگزاری داشت و می‌گفت حتی اگر یک نفر هم به اردو نیاید من به تنهایی خواهم رفت. محسن عاشق جهاد و اردوهای جهادی بود و با سماجت‌های محسن بالاخره اردو برگزار شد. #شهید_محسݩ_حججے #اردو_جهادی ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╯

به مناسبت سالروز شهادت 🥀 #عکس_نوشته #مجموعه_خاطرات ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯

#عکس_نوشته #مجموعه_خاطرات #چهل_روز_با_چهل_شهید 🆔 @yadmanshohada