eitaa logo
ستاد یادواره شهدای مشکین دشت
420 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
45 فایل
کانال ستاد یادواره شهدای مشکین دشت به‌منظور ترویج فرهنگ ایثار ،شهادت و بزرگداشت اقدامات ارزنده ۱۰۳ شهید گرانقدر و ۸ شهید گمنام شهر مشکین دشت تاسیس شده است. ادمین کانال: @L_a_110 لینک کانال: @yadvare_shohada_meshkindasht
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 دو ماشین نظامی و عده‌ای مدافع تازه نفس وارد حرم شده بودند و باورم نمی‌شد حلقه شکسته شده باشد که دیدم مصطفی به سمتم می‌دود. آینه چشمانش از شادی برق افتاده بود، صورتش مثل ماه می‌درخشید و تمام طول حرم را دویده بود که مقابلم به نفس‌نفس افتاد :«زینب اومده!» 💠 یک لحظه فقط نگاهش کردم، تازه فهمیدم را می‌گوید و او از اینهمه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم می‌پیچید :«تمام منطقه تو محاصره‌اس! نمی‌دونیم چجوری خودشون رو رسوندن! با ۱۴ نفر و کلی تجهیزات اومدن کمک!» بی‌اختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم و به‌خدا حس می‌کردم با همان لب‌های خونی به رویم می‌خندد و انگار به عشق سربازی با همان بدن پاره‌پاره پَرپَر می‌زد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد :«ببین! خودش کلاش دست گرفته!» 💠 را ندیده بودم و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانی‌اش را در سرمای صبح با چفیه‌ای پوشانده بود. پوشیده در بلوز و شلواری سورمه‌ای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به ، گرای مسیر حمله را می‌داد. از طنین صدایش پیدا بود تمام هستی‌اش برای دفاع از حرم (علیهاالسلام) به تپش افتاده که در همان چند لحظه همه را دوباره تجهیز و آماده نبرد کرد. 💠 ما چند زن گوشه حرم دست به دامن (علیهاالسلام) و خط آتش در دست بود که تنها چند ساعت بعد محاصره شکست، معبری در کوچه‌های زینبیه باز شد و همین معبر، مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سال‌های بعد بود تا چهار سال بعد که آزاد شد. در تمام این چهارسال با همه انفجارهای انتحاری و حملات بی‌امان تکفیری‌ها و ارتش آزاد و داعش، در ماندیم و بهترین برکت زندگی‌مان، فاطمه و زهرا بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند. 💠 حالا دل کندن از حرم (علیهاالسلام) سخت شده بود و بی‌تاب حرم (علیهاالسلام) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیری‌ها بود و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دل‌مان را زیر و رو کرده بود. محافظت از حرم (علیهاالسلام) در داریا با حزب‌الله بود و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای به زیارت برویم. 💠 فاطمه در آغوش من و زهرا روی پای مصطفی نشسته بود و می‌دیدم قلب نگاهش برای حرم (علیهاالسلام) می‌لرزد تا لحظه‌ای که وارد داریا شدیم. از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده و از حرم (علیهاالسلام) فقط دو گلدسته شکسته که تمام حرم را به خمپاره بسته و همه دیوارها روی هم ریخته بود. 💠 با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، می‌توانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده‌اند و مصطفی دیگر نمی‌خواست آن صحنه را ببیند که ورودی رو به جوان محافظ‌مان خواهش کرد :«میشه برگردیم؟» و او از داخل حرم باخبر بود که با متانت خندید و رندانه پاسخ داد :«حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟» دیدن حرمی که به ظلم زیر و رو شده بود، طاقتش را تمام کرده و دیگر نفسی برایش نمانده بود که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست :«نمی‌خوام ببینم چه بلایی سر قبر اوردن!» 💠 و جوان لبنانی معجزه این حرم را به چشم دیده بود که (علیه‌السلام) را به ضمانت گرفت :«جوونای و تا آخرین نفس از این حرم دفاع کردن، اما وقتی همه شهید شدن، (علیه‌السلام) خودش از حرم دخترش دفاع کرد!» و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد تا دست حیدری (علیه‌السلام) را به چشم خود ببینیم. 💠 بر اثر اصابت خمپاره‌ای، گنبد از کمر شکسته و با همه میله‌های مفتولی و لایه‌های بتنی روی ضریح سقوط کرده بود، طوری که دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده و هرگز دست‌شان به قبر مطهر حضرت سکینه (علیهاالسلام) نرسیده بود. مصطفی شب‌های زیادی از این حرم دفاع کرده و عشقش را هم مدیون (علیهاالسلام) می‌دانست که همان پای گنبد نشست و با بغضی که گلوگیرش شده بود، رو به من زمزمه کرد :«میای تا بازسازی کامل این حرم بمونیم بعد برگردیم ؟» 💠 دست هر دو دخترم در دستم بود، دلم از عشق (علیهاالسلام) و (علیهاالسلام) می‌تپید و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود که عاشقانه شهادت دادم :«اینجا می‌مونیم و به کوری چشم و بقیه تکفیری‌ها این حرم رو دوباره می‌سازیم ان‌شاءالله!»... @yadvare_shohada_meshkindasht
. 🌹 رمان بر اساس حوادث حقیقی از زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۵ در و با اشاره به گوشه‌ای از رشادت‌های مدافعان حرم به‌ویژه سپهبد شهید و سردار شهید در بستر داستانی عاشقانه روایت شد. ❤️ هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم صلوات... @yadvare_shohada_meshkindasht
همزاد كویرم تب باران دارم در سینه دلی شكسته پنهان دارم در دفتر خاطرات من بنویسید من هر چه كه دارم از شهیدان دارم 🌷شهیدحسین یاوری 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهــدایـی 🌺 @yadvare_shohada_meshkindasht
🍃🌸 🌸🍃 96 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: حسین یاوری @yadvare_shohada_meshkindasht
2587269159.mp3
19.12M
🎧 بهت رو زدم ...✋🏻😭 ازم رو بگیری دلم می‌شکنه ...🥀 حرم واسه من یه آهنربا و دلم آهنه ...:)) ♥️ @yadvare_shohada_meshkindasht
مداحی آنلاین - رقیه نازلی صورتین .mp3
4.73M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃رقیه نازلی صورتین قویما دیواره 🍃بو کربلا یولارینه باخما آواره 🎤 🌷 🌷 @yadvare_shohada_meshkindasht
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر  دلی میخواد به وسعت خود آسمون مردان آسمونی بال پرواز نداشتن  تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن 🌷شهید بهروز شیری 🌷 📎سلام ، صبـحتون شهــدایـی 🌺 @yadvare_shohada_meshkindasht
🍃🌸 🌸🍃 97 ڪلام حق امروز هدیہ به روح:شهیدبهروز شیری @yadvare_shohada_meshkindasht
💛| زمین‌زندان‌سٺ . وآرزوهایش‌سیم‌خاردار ! کھ‌پرپر‌می‌کنند‌پرِ‌پروا‌زرا . . 🌱 @yadvare_shohada_meshkindasht
شهید ابراهیم هادی؛میخواستـ گمنام زندگـے کند اما امروز در تمام آفـاق فرهنگی کشور نامش پیچیدھ استـ ! [مقام‌معظم‌رهبرۍ]
🌸 همیشہ تو را ڪنار خود ڪم دارم چشمان تر از بارش شبنم دارم برگرد بیا ڪه تا نفس تازه ڪنم هر روز بہ تو نیاز مُبرم دارم 💔 🌷 @yadvare_shohada_meshkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماز شهید حاج قاسم سلیمانی بر تربت مقتل شهید مدافع حرم مهدی نعمایی عالی همسر شهید مهدی نعمایی: 🔹️ سردار وارد اتاق آقا مهدی شدند؛ دوستان آقا مهدی از خاک محل شهادتش چند عدد مُهر درست کرده بودند؛ من این مُهرها را به سردار نشان دادم و ایشان گفتند «می‌خواهم با مهر تربت شهید در این اتاق نماز بخوانم.» 🔹️ انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم مهدی نعمایی ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفرج @yadvare_shohada_meshkindasht
سالروز شهادت 🌷شهید قاسم آیگانی🌷 زندگی نامه شهید شهيد قاسم آيگاني در سال 1334 در روستاي آيگاني از توابع شهرستان كرج ديده به جهان گشود، او در زمان اوج گيري انقلاب همگام با ساير مردم مبارز كه از ظلم وجود دستگاه ستم شاهي به ستوه آمده بودند به پا خواست و لحظه اي او از تلاش باز نايستاد و در اكثر راهپيمايي ها و تظاهرات شركت داشت و تمام نيروي خود را وقف خدمت به انقلاب مي كرد و پس از پيروزي انقلاب به عضويت بسيج در آمد و با منافقين مبارز نمود، او با شروع جنگ به عنوان سرباز به مدت شش ماه در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل خدمت نمود و سپس در بسيج آيگان و انجمن اسلامي فعاليت هاي چشمگيري داشت و در جريان جنگ بسياري از يارانش را از دست داد و خود نيز سرانجام در تاريخ بیست و چهارم بهمن ماه 1364 در عمليات والفجر 8 در فاو به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و به لقاءالله پيوست.
بخشی از وصیت نامه شهید قاسم آیگانی افتخاري نصيبم شد تا اينكه وارد ميدانهاي نبرد حق عليه باطل شوم چه افتخار خوبي، خداوندا مرا در اين راه پرخطر از نظر معنوي و اخلاص عمل ياري كن تا اينكه بتوانم قدمي براي رضاي تو بردارم... @yadvare_shohada_meshkindasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13930212_8615_192k.mp3
4.57M
در آستانه‌ی هستیم. ماه را بزرگان و اهل معنا و اهل سلوک مقدّمه‌ی ماه رمضان دانسته‌اند. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفرج ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @yadvare_shohada_meshkindasht
امشب گل سرخ باغ دین می آید فرزند امیر مومنین می آید تبریک که ماه برج حکمت باقر در خانه ی زین العابدین می آید ❤️این_الرجبیون 🌹ولادت_امام_باقرعلیه السلام @yadvare_shohada_meshkindasht ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮