eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
404 دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
9هزار ویدیو
50 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
عباس خیلے اهل هیئت و مسجد بود و از هر فرصتے براے حضور در مجالس اهل بیت استفاده مے ڪرد. او مے گفت زنده بودن من ماه محرم و صفر است. بیشتر اوقات صبح ها به یاد امام حسین(ع) روضه مے خواند و بر سینه مے زد به گونه اے ڪه به او مے گفتم عباس جان قلبت پاره مے شود اینقدر بر سینه میزنے. در جواب لبخند مے زد و مے گفت آن ڪس ڪه براے او سینه مے زنم خودش محافظ من خواهد بود. عباس چندان موافق محیط دانشگاه نبود و گاهے مے گفت اشتباه ڪردم ڪه وارد دانشگاه شدم باید به حوزه علمیه مے رفتم. این اواخر هم ڪتب عربے و حوزه را گرفته بود. همیشه با وضو و مراقب رفتارش با دیگران به خصوص نامحرمان بود. هیچ گاه از او اخمے ندیدم. بسیار با اخلاق و با تقوا بود. هر چه از او بگویم ڪم گفته ام. در امور مختلف دینے، فقهے، سیاست و مسائل دیگر بسیار مطلع بود چرا ڪه با مطالعه بسیار خود تلاش مے ڪرد معلومات خود را بالا ببرد. بعد از شهادتش خانواده اے به خانه ما آمدند و با گریه گفتند مدتهاست این شهید بزرگوار با ڪمک هاے مادے و معنوے خود از آنها حمایت مے ڪند. مداح حرم شهید عباس آسمیه🕊🌹🕊
فرازی از وصیت نامه: 🌸 دوست دارم اگر شهید شدم پیکری نداشته باشم از ادب دور است که در پیشگاه سیدالشهدا با تنی سالم و کفن پوش محشور شوم... 🕊🌱
💌 نماز اول وقت 🕊شهید مدافع‌حرم یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول اللهﷺ بودیم. برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوه‌هاى لشکر داشتیم آموزش می‌ديديم که کار رسید به اذان ظهر! شهید بیات آخرین نفر بود؛ هر نفر باید طی مراحل خاص بیست‌تا تیر می‌زد. محمدرضا دو تا تیر که شلیک کرد، اذان شد و اسلحش رو بالا سرش گرفت و از خط آتش بیرون اومد. گفت: حاجی وقت نماز شده، تیر انتقالی رو بذاریم بعد از نماز. هرچی گفتیم که آقا اول تیر رو بزن بعدش نماز رو می‌خونى، محمدرضا گفت: "ما پیرو آقا امام حسین عليه‌السلام سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ، جنگ رو تعطیل کردند؛ حالا ما یه آموزش رو تعطیل نکنیم؟!!"
ایشان در خرداد سال ۱۳۶۱# ازدواج کرد، و یک دختر(فاطمه خانم)به یادگار دارد. البته ایشان قبل از این که متوجه بشود پدر شده ،به شهادت رسیده بود. 🍃🌷🍃 ۱۳۶۰# طی بازی دراز ۳، دست ایشان شد و شد. 🍃🌷🍃 به روایت از همسر : تنها از ازدواج ما می‌گذشت که به رسید و در این مدت هم ایشان اغلب در بود. یعنی جمعا ما ماه هم در کنار هم نبودیم. 🍃🌷🍃 روز خواستگاری در اول صحبت‌هایش از و که بر گردن خود می‌دانست، گفت، که شاید نتواند زیاد کنارم باشد و همچون دیگر مردان نیازهایم را فراهم کند. 🍃🌷🍃 از در آغوشش برایم تعریف کرد. همچنین از شرایط ، صحبت‌هایش را که گوش کردم، او را دیدم. از این که او فردی ، و بود، خوشم آمد. 🍃🌷🍃 می‌دانستم که زندگی سختی را با او خواهم داشت، اما من را به این ازدواج قانع کرد. برای بسیار مهم بود. او گفت که علاوه بر ، بودن و آشنایی با شرایط ، از دلائل انتخاب من بود. 🍃🌷🍃 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
بودم. باعث نشد که چشمم را بر روی ببندم. به جهت طولانیش، در نظر داشت تا مراسم عقد و عروسی را زودتر برگزار کنیم. 🍃🌷🍃 اما پیش از علنی شدن نامزدی، خبر را آوردند. خانم دانش پس از گریه نکرد و مثل یک استوار ایستاد. برخی می‌گفتند که او شوکه شده.😭 🍃🌷🍃 اما خانم دانش از روزی که را در این راه فرستاده بود، می‌دانست که امکان دارد را از دست بدهد. در مراسم ، خانم دانش در مسجد نامزدی من و رو علنی کرد. 🍃🌷🍃 روز بعد از محمدرضا، ما به هم درآمدیم. مراسم عقد را در خانه برگزار کردیم. 🍃🌷🍃 به من گفت اگر تو بخواهی مراسم عروسی را در سالن می‌گیریم ولی من دوست دارم در باشد. از طرفی چون شده بود مادرش به شدت مخالفت می‌کرد و می‌گفت: آرزو دارم برایت مراسم خوبی بگیرم.😭 🍃🌷🍃 طوری رفتار می‌کرد که خالی را برای و پر کند. هر چند ما خیلی او را نمی‌دیدیم. وقتی از می‌آمد خانه ما تا ساعت ۲ نصف شب از جمعیت پر و خالی می‌شد. 🍃🌷🍃 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
همسایه‌ها تا ماشینش را جلوی در می‌دیدند می‌فهمیدند از آمده و می آمدند دیدنش. گاهی می‌گفتم: تو را به خدا بدون ماشین بیا. 🍃🌷🍃 علی رغم اینکه با یک دست انجام بعضی از کارها برایش دشوار بود اما اجازه نمی داد کسی کمکش کند. دکمه یا کمربند بستن برایش مشکل بود، جوراب را به سختی پا می‌کرد ولی حتی به من اجازه نمی‌داد جلو بروم.😔 🍃🌷🍃 وقتی با هم بودیم زیاد از و اینکه ممکن است روزی شود صحبت می‌کرد. اعتراض می‌کردم که لااقل وقتی هستی از این حرف‌ها نزن! اما می‌گفت: باید برای چنین روزی آماده باشی.😭 🍃🌷🍃 یک کوچک داشت که همیشه با خودش به می‌برد. این‌بار را با خودش نبرد، گفت: نیازش ندارم. هنگام حس عجیبی داشتم. هر قدم که برمی‌داشت، برمی‌گشت و نگاهم می‌کرد.😭 🍃🌷🍃 چند روز بعد از ، حس کردم که ،باخواهرم به آزمایش رفتم و جواب مثبت بود. خیلی دوست داشت، منتظر بودم که در اولین فرصت خبر شدنش را به او بدهم؛ اما شرایطش پیش نیامد.😭😭 🍃🌷🍃 فاطمه بعداز شد و رو .😭😭 🍃🌷🍃 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
سرانجام شهید علیرضا موحد دانش هم در تاریخ ۱۳# مرداد ۶۲# حین والفجر ۲ در حاج عمران در سمت ۱۰ سیدالشهدا (ع)🌷 به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : گلزار بهشت زهرا(س)🌷 تهران قطعه ۲۴ 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید علیرضا موحد دانش💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
*🔰اگر حجاب شما کم رنگ شد سر مزار من نیایید؛* *🔹چه زیباست سیاهی چادر شما، نمی‌دانم این چه حسی بود که چادر شما به من می‌داد اما می‌دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو می‌گرفتم.* *باور کنید چادر شما نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است.* *🔹امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمی‌دارم به ملاقات من سر مزار بیایید.* *🌷شهید مدافع وطن مجتبی بابایی زاده🌷* *شهـــــ🕊ـــــادت: شمال غرب کشور در نبرد با تروریست‌های پژاک در ارتفاعات جاسوسان*
AUD-20220101-WA0006.mp3
8.6M
🎼 نواهنگ _ استودیویی 🕊« شهدا »🕊 🎤 حاج محتبی رمضانی هرکسی مث شهیدازندگی کنه همیشه باعنایت فاطمه عاقبت شهید میشه الهم أحینا حیاة شهید الهم امتنا ممات شهید الهم امتنا ممات 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
🌹در تنگه چزابه بودیم. محل بسیار ناامن بود و در تیررس دشمن قرار داشتیم 🌹مهمات ما تمام شده بود و آوردن مهمات از سنگرهای مجاور کار خیلی خطرناکی بود. 🌹بسیجی کم و سن سالی با اصرار می خواست به او اجازه بدهیم مهمات بیاورد. بالاخره قبول کردیم او رفت و ماموریتش را انجام داد در حال برگشت، ده متر مانده به سنگر، ترکش خمره ۶۰ به پشت اصابت کرد به سرعت او را به داخل سنگر بردیم. 🌹- چشمهایش را باز کرد و با خنده گفت: _چکارم شده؟ 🌹پیشانی اش را بوسیدم و گفتم: _ما روشفاعت کن. و او با خنده‌ی بر لب چشم بر هم گذاشت "شهید قربانعلی رشیدی" ✍راوی همرزم به نقل از شهید 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
ـ ـ ـ ــــــــــــــــــ⊰🟢⊱ــــــــــــــــــ ـ ـ ـ 🌷خاطره‌ای از شهیدسیّدجوادموسوی 🦋خسته از سر کار برگشته بودیم که سیدجواد گفت: بابا! دیگه کار ساختمون تموم شده، اگه اجازه بدین میخوام برگردم جبهه. گفتم: پسرم! تو به اندازه خودت خدمت کردی، بذار اونایی برن جبهه که نرفتن. سیدجواد ساکت شد. وقت اذان جانمازم رو باز کردم تا نماز بخونم، اما پسرم اومد جانمازم رو جمع کرد و گفت: این همه بی‌نماز هست، اجازه بدین کمی هم بی‌نمازها نماز بخونن. دیگه حرفی برا گفتن نداشتم. سیدجواد خیلی زیبا و سنجیده جواب اون حرفم رو داد. ـ ـ ـ ــــــــــــــــــ⊰🟢⊱ــــــــــــــــــ ـ ـ ـ 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایت یک خبرنگار | باز هم اربعین؛ باز هم حسینیه امام خمینی 🔺 مروری بر مراسم عزاداری اربعین حسینی در حضور رهبر انقلاب 👇👇 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @yadyaaran
4_5803126335932992894.mp3
13.3M
🕯🥀🍂 🥀 ❇️ نوآهنگ| دلشکسته 💔 🌴 جز پیش تو قلبم 🥀 هر جا می‌رفت گم بود 🌴 عشقای قبل تو 🥀 سوء تفاهم بود 🎙 سید رضا نریمانی علیه‌السلام ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
📸 💠 استاد انصاریان 🔸 لازم است همه به پیاده روی اربعین بروند، این یک ملاقات الهی بر ضد کفر و نفاق و یک تظاهرات عظیم است که از دل آن عشق و محبت می‌ جوشد. 🌼 ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید: 🔅امام صادق (ع): 🌴 کسی که می‌خواهد در همسایگی پیامبر (ص) و در کنار علی (ع) و فاطمه (س) باشد زیارت امام حسین(ع) را ترک نکند 📚 وسائل الشیعه ج ۱۰، ص ۳۳۱، ج ۳۹ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌  🌸ذکر روز: یَااَرحَمَ الرَّاحِمین 📆 تقویم روز 📌 سه‌شنبه ☀️ ۷ شهریور ۱۴۰۲ هجری شمسی 🌙 ۱۲ صفر 1445 هجری قمری 🎄29 آگوست 2023 میلادی ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
❤️ دلم از روز ازل تنگ تو بوده سٺ حسین بہ لبم ذڪر تو آهنگ تو بوده سٺ حسین درصف سینہ زنان این همہ سال ازعمرم آن چہ برسینہ زدم سنگ توبوده سٺ حسین صبحتون حسینی 📎 📎 📎 ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 روزشُمار اربعین 🏴 استوری موشن 8 روز مانده تا اربعین 📎 📎 📎 📎 ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک عراقی ۳۰ سال پیش دریزد روستای سروارنان بازنی ازدواج می کنه وبعدازچندسال به خانمش مگه بریم عراق خانمش نمیره واو هم بچه دو ساله رابرمیداره ومیره عراق وبه بچه اش مگه مادرت مرده وحالا که براثرمریضی درحال فوت شدن بوده به فرزندش جریان راتعریف می کنه وپسرهم باواتساب وتماس های تلفنی بامادرصحبت میکنه ومادرهم باکاروان پیاده روی به عراق می رود وبعداز ۲۸سال فرزندخودرامی بیند. ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
Part14_حماسه حسینی.mp3
8.16M
🏴حماسه حسینی 📚این کتاب تفسیر استاد مطهری از نهضت و قیام حسینی است با رویکرد اجتماعی، شخصیتی و سیاسی امام حسین( ع ). 📌 تحریفات در واقعه تاریخی کربلا، شعارهای عاشورا و جایگاه امر به معروف و نهی ازمنکر از موضوعات کتاب است. 💥پایان ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطـبه‌ 🚩حضرت‌زینب سلام الله علیها🚩 ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زائران " کربلا" بارِ سفر می بندند بارِ من خورد زمین و ، ز سفر جا ماندم باز هم متن پیامی که " حلالم بکنید " باز هم مثل همیشه به نظر جا ماندم التماس دعا از زائرین کربلا ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
🔷 شهید آوینی: «وجود انسان سراپا فقر و نیاز است، اما همه‌ این نیازها مستحق اعتنا نیستند. تنها نیازهایی باید مورد اعتنا قرار بگیرند که منافی سلوک انسان به سوی کمال وجودیش نیستند. 🔹تفاوت ما و غربی ها، یکی در همین جاست؛ اومانیسم و فرزندان او، لیبرالیسم و دموکراسی، میان نیازهای انسان تفاوتی قائل نمی شوند.» 🔸منبع: کتاب «آینه‌ جادو، جلد اول» ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
‏اسارت و... بسته شدن دست ها و... تیرباران و...تیر خلاص و... اینجوری جنگیدن و جون دادن... لعنت به مسئولی که برای منافع حزبی و منافع شخصی پا رو خونِ این بچه ها بذاره. . ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید ▫️ تولد : 13 دی 1341 ▫️ نام پدر : محمد علی ▫️ شهرستان: دزفول ▫️ تحصیلات : سال آخر هنرستان- رشته ساختمان ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف سوم- قبر یازدهم 🔹 روایت عاشقی: می گفت: «دلم می خواهد از یاران وفادار حضرت علی (ع) باشم؛ همسن فاطمه زهرا (س) بمیرم و مثل امام حسین(ع) بر تنم بگذرند.» می گفتم: آخه این چه حرفیه بچه؟! به ش بر می خورد، اما از زبانش نمی افتاد. آخرش هم همین طوری شد. علیِ زمان و خمینی مظلومان را یاری کرد؛ در 18 سالگی سر سفره ابی عبدالله (ع) نشست؛ قصه تانک تازی عصر روز واقعه بر پیکر شهدای هویزه را هم که خودتان بهتر از من می دانید! انگار از یک چیزهایی خبر داشت. 👤 راوی: خواهر شهید دلجو 📕 منبع: کتاب 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات   ┏━━━🌹🍃🌷━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @yadyaaran ┗━━━🌷🍃🌹━━━┛