🌻شبِ [عملیات] #کربلای پنج #پلاکش رو کند و پرت کرد تو #کانال پرورش ماهی. گفت: چه کار داری میکنی؟ چرا پلاکت رو میکنی؟ الان تیر میخوری، مفقود میشی. گفت: «فلانی من هر چی فکر میکنم امشب تو #شلمچه ما تیر میخوریم؛ با این #آتیشی که از سمت دژ میاد دخل ما اومده.
🌾من یه لحظه به ذهنم گذشت اگه من #شهید بشم جنازهی ما که بیاد مثلاً جلوی فلان دانشگاه عجب #تشییعی میشه! به دلم رجوع کردم دیدم قبل از لقاء خدا و دیدار خدا، #شهوت_#شهادت دارم. میخوام با کندن این پلاک، با نیامدنِ جنازه یقین کنم که جنازهای نمیاد که تشییع بشه که جمعیتی بیاد و این شهوت رو #بخشکونم.» تیر خورد و مفقود شد...
🔻[واقعاً] مفقود شد؟ اگه #مفقود شد چرا خاطرههاش گفته میشه؟ چی برا خدا بود و تو اَبَر کامپیوتر خدا گم شد؟ خدا یه زیر #خاکیهایی داره که نگه داشته روز قیامت رو کنه و بگه دیدید #ملائک؟ ببینید این هم جَوون بوده. اونجا فتبارک الله أحسن الخالقین رو ثابت میکنه!
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran