📝 #کلام_شهید
🔹حق ماندنی است پس بیایید و برای اسلام جانفشانی نمایید که اسلام به شما امت شهیدپرور علی الخصوص جوانان نو رسیده مملکت احتیاج دارد و نگذارید که مظلومان در زیر شکنجه های دژخیمان کافر بسوزند و آه و ناله کنند...
🥀 #شهید_هوشنگ_ابراهیم_قوچی 🌷🕊
🥀 #رامسر
🥀 #بر_بال_خاطره_ها 🕊
🌴موسی احمد معظم (برادر شهید) می گوید:
🌿 زمان فعالیت کمونیست ها در سادات شهر یک روز در همین بازار سادات شهر تعداد آن ها خیلی زیاد بود و راه پیمایی می کردند مسئولین رده بالا عقیده داشتند اگر این ها برنامه ای را اجرا کردند مردم با این ها در گیر نشوند به خاطر مسایل سیاسی . حدود هفت، هشت نفری از بچه هایش حزب اللهی کنار پیاده روی بازار جمع بودیم ایشان با ما درگیر بود که چرا نمی آیید جلوی این ها را نمی گیرید گفتم فعلا دستور این است مسئولین گفتند با آن ها درگیر نشوید گفت نه. من باید بروم جلو گفتیم نرو خلاصه هر کار کردیم نتوانستیم جلوی او را بگیریم و رفت بین تظاهر کننده ها. شعار مرگ بر کمونیست میدهد و این ها با او درگیر می شوند وقتی که شعار داد یک احساس سبکی میکند خیالش راحت می شود از اینکه به وظیفه اش عمل کرده است
🌴پدر شهید نقل میکند :
در یک روز ایشان ( شهید)می روند به معدنی در سادات محله، می بیند یک ماشین آن جا هست و صاحب اش نیست یواش یواش می رود زیر کوه، میبیند چند تا از آقایان دارند قمار بازی میکنند وقتی شهید را می بینند فرار می کنند ایشان ورق ها را جمع می کند و می آید پیش ماشین می ایستد تا ببیند این ها چه کسانی هستند یکی می آید و میگوید آقا جابر راز ما را به کسی نگو، دیگر این کار را نمی کنیم ورق های ما را بده یا به کسی نگو.ایشان می آید خانه، کبریت می گیرد و همه را آتش می زند ما هرچه به او گفتیم چه کسانی بودند گفت قسم خوردم نمی توانم به شما بگویم
🌹 #شهیدحسن_احمد_معظم🕊🌷
🌹 #رامسر
✨ #شبتون_شهدایی ✨🌙
روزی #شاپورغلامرضا پسر رضاخان که در #رامسر باغی داشته، #شهردار را میخواهد و میگوید: در صندوق شهرداری چقدر پول هست؟ شهردار جواب میدهد: فلان قدر! میگوید باغ مرا از این پول کابلکشی کنید، شهردار در جواب میگوید: این پولِ مختصر برای سیمکشی روستاهاست.
🔹شاپورغلامرضا میگوید: گور پدر روستائیان! فورا #باغ مرا کابلکشی کنید و پای هر #چنار هم نورافکن بگذارید! شهردار ناچار میشود چنین کند.
🔸 پس از اتمام کار، شاپورغلامرضا در باغ حاضر میشود و میبیند کنتوری بر دیوار گذاردهاند، میپرسد این دیگر چیست؟! شهردار میگوید: کنتور برق است! شاپور غلامرضا با #عصبانیت میگوید: این کثافت را بردارید؛ مگر پول برق را باید از من بگیرید! شهردار چنین میکند و شاپور غلامرضا به عنوان انعام، یک نیمپهلوی به او میدهد.
📚 منبع: کتاب شکوفایی دیکتاتوری/نوشته #ژراردوویلیه فرانسوی /ترجمه دکتر #شمس_الدین_امیرعلایی (وزیر اقتصاد و وزیر دادگستری در زمان پهلوی)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌹🍃🌷🍃━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹🍃━━━┛
💢شهید محمد حسین روجایی( اهل #روستای روجا #شهرستان #رامسر) سن ۱۹ سال_#شهادت ۵ آذر ۱۳۶۴ #مهران :
.
▪️مادر شهید : اهل اسراف نبود، یک روز صبح برای صبحانه نان داغ گرفتم او داشت نان سرد را برای صبحانه می خورد من به او گفتم: مادر این نان سرد است نخور او ناراحت شد و گفت: مادر در جبهه بچه ها نان ندارند بخورند نان خشک را با کاپشن تمیز می کنند و می خورند.
💢 #شهید محمدرضا کوزه گر (#رامسر) #شهادت #شلمچه ۲ #دی ۱۳۶۵ :
.
▪️ خدایا چند #حاجت از تو دارم #حاجاتم را برآورد کن :
.
▪️1- در شهادتم به مادرم صبر عنایت بفرما .▪️2- بمیران مرا در آن راهی که رضای تو در آن باشد.▪️3- مرگم را شهادت در راهت قرار دهید .▪️4- مرا بیامرز .▪️5- مرا در صف مجاهدان در راهت قرار بده .▪️6- در شب اول قبر مولایم علی (ع) را بر سرم حاضر بفرما .▪️7- قلب پدر و مادرم را از من راضی و خشنود بگردان .▪️8- مرا در جوار حق قرار بده .▪️9- مرا با علی اکبر حسین ببخش .▪️10- خدایا در روز قیامت و همچنین در این دنیا صورتم را با نور ایمان منور بگردان .فقط هزار تومان رد می نمائید حتما تا خطر جمع باشم.
.
#سالروز_شهادت
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
💢 سردار #شهید مرتضی شریفی نیا ( #رامسر) #سن ۲۶ سال دارای دو #فرزند و از فرماندهان #گردان در لشکر ویژه ۲۵ #کربلا ، #شهادت دی ماه ۱۳۶۵ #شلمچه :
.
▪️همیشه می گفت:« اگر در جبهه شهید شدم مثل حضرت زهرا مفقود باشم که قبر مفقودین همیشه در قلب مردم باشد. »
ده سال پیکرش تو شلمچه موند و سال ۱۳۷۵ استخون های پاکش برگشت
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
💢#بسیجی #شهید اسماعیل زحمت کش ( #رامسر) سن ۲۰ سال_#شهادت ۸ بهمن ۱۳۶۵ #شلمچه :
.
▪️برادرشهید:موقعی که اسماعیل داخل کوچه می اومد ، افرادی که از نظر حجاب مشکل داشتنئد به آنها تذکر می داد و یا نامه هایی به خانه های آنها می انداخت مبنی بر رعایت حجاب وآن ها را امر به معروف دعوت می کرد .»
. ارادت خاصی به امام حسین(ع) داشت. هیچ وقت یادم نمی رود زمانی که پدرم می گفت: شما چرا جبهه می روید؟ پیش ما بمانید ما پیر شدیم می گفت: «ما می رویم تا راه زیارت امام حسین را برای شما باز کنیم.» همیشه می گفت:« انسان باید خدایی باشد تا خدا او را نزد خود دعوت کند»
#سالروز_شهادت
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
💢یک روز بهش گفتم، پسر تو دانش آموز هستی ، درست نیست بری جبهه ،درستو بخون ، برگشت گفت:« طاقت ندارم نامحرم دست به #ناموس من بزنه.»... برای کارگری رفتم سرزمین برگشتم دیدم سبحان نیست ، گفتم سبحان کجا رفت ،گفتن رفت #جبهه.
.
🚩 #شهید سبحان جنت صادقی( #رامسر)_#شهادت ۱۳۶۵ ام الرصاص_سن #هجده سال
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛
📷 #گهواره
.
▪️رفقا سالهاست که حس کردم باید این نسل طلایی را همچون گنجی در قالب هنر استخراج کرد و برای آیندگانمان به یادگار گذاشت ...هشت سال مشغول عکاسی
از والدین شهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلام ... از شرق استان گلوگاه ، تا غرب استان #رامسر.
در این سالها از مادران و پدران شهدای زیادی عکاسی کردم.#دلتنگی ها ، #یادگاری ها ، #اشک ها و #لبخندهای زیادی را لنز دوربینم در خودش گنجاند...
.
▪️دیروز در یکی از روستاهای #مازندران ( روستای برگه)، خدمت مادری رسیدم که
هنوز گهوارهی #شهیدش را بعد ۴۴ سال تاب میداد و برایش لالایی میخواند و اشک میریخت.خیلی برام ثبت این لحظه سخت بود..میگفت پسرم ۱۶ روز تازه رفته بود جبهه که تو فاو شهیدش کردن.۱۶ ساله هم بیشتر سن نداشت ، تو جبهه هم امدادگر بود.گفتم حاج خانم چرا بهتون میگن ام المصائب ؟
.
▪️گفت یه روزی ۴ تا مرد تو خونه م بود.شوهرم تو سانحه تصادف از دست دادم ، یک پسرم دوران کرونا ، یک پسر دیگه م تازه از سربازی برگشته بود اونم تو تصادف ، پسر اولم که رحمت بود تو منطقه شهید شد و من شدم تنهای تنها....گفتم مادر آرزوت چیه ؟ گفت به والله هیچ آرزوی توی دنیا ندارم ، جز دیدار رهبر ( سید علی خامنه ای) من فقط یک بار ببینمش ، بعدش سرم و میزارم میمیرم.
(📷📝 احمدی اتویی_
📆دوشنبه_۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ )
#عکاسی
#شهدای_امدادگر
🏷 #شهید محمدرضا کوزه گر (#رامسر) #شهادت #شلمچه ۲ #دی ۱۳۶۵ :
.
🔖 خدایا چند #حاجت از تو دارم #حاجاتم را برآورد کن :
▪️1- در شهادتم به مادرم صبر عنایت بفرما .▪️2- بمیران مرا در آن راهی که رضای تو در آن باشد.▪️3- مرگم را شهادت در راهت قرار دهید .▪️4- مرا بیامرز .▪️5- مرا در صف مجاهدان در راهت قرار بده .▪️6- در شب اول قبر مولایم علی (ع) را بر سرم حاضر بفرما .▪️7- قلب پدر و مادرم را از من راضی و خشنود بگردان .▪️8- مرا در جوار حق قرار بده .▪️9- مرا با علی اکبر حسین ببخش .▪️10- خدایا در روز قیامت و همچنین در این دنیا صورتم را با نور ایمان منور بگردان .فقط هزار تومان رد می نمائید حتما تا خطر جمع باشم.
.
#سالروز_شهادت
#هفت_تپه_ی_گمنام