.
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
🌟به نام او که ترسیمگر صفحه #جغرافیایی و خالق بشر در زمین است😊
🎈بشری که #مَلَک در شگفتی او مانده و فلک بعد از هزاران چرخ، او را در نقطهای رها میکند که ماحَصَل #تقوا و رفتار خویش بوده! حال میخواهد آن نقطه جهنم👹 باشد یا #بهشت!
🌟ولی حالا حرف قلم از بندهای است که فلک و ملک حیران او ماندند و به هنگام رهایی، به نقطهای به #پرواز درآمد که اهل زمین غبطه خوردند به حالش؛ نامش #مجتبی بختی بود، یا شاید هم جواد رضایی*.
🎈که در همهمه سبز بهار وَ به هنگامه #تلاوت_آیات نور خداوند، این تحفه بهشتی را به امانت به خانوادهاش سپرد؛ و مادرش چه خوب رسم#امانتداری میدانست که سر #مجتبی را فدای تن بیسر ارباب کرد.😔
🌟زندگی مجتبی شاید در همین دوسال دوندگی و بیقراریاش برای#دفاع از حریم #عمه_سادات خلاصه میشد و همین گرهای بود که مجتبی هرچه سعی در باز کردنش داشت، کورتر میشد و با دعا و رضایت مادر بود که این گره باز شد و مقدمهای شد بر آسمانی شدنش!
🎈امسال ششمین بهار است که مادر ، تولد سیوسهسالگی مجتبی را بر سنگ سرد مزارش جشن میگیرد!
🌟میلادت مبارک #مدافع_زینبسلاماللهعلیها
پ.ن*:[ شهیدان مجتبی و مصطفی بختی با نامهای مستعار بشیر زمانی و جواد رضایی برای دفاع از حرم به سوریه رفتند.]
✍نویسنده: مهدیه نادعلی
#شهید_مجتبی_بختی
💐تاریخ ولادت : ۱٢ فرودین ۱۳۶۷
💐تاریخ شهادت : ٢٢ تیر ۱٣٩۴
💐محل شهادت : تدمر سوریه
💐مزار:مشهد،بهشترضا علیهالسلام
✨ #شبتون_شهدایی ✨🌙
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃اولین ها ماندگار تر هستند، مثل تو که برای اولین بار نامت را از اهالیِ #باغملک، میانِ فداییان #عمهی_سادات حک کردی و ماندگارِ تاریخ شدی؛ مثل تو که همسرشهید بودن را به همسفر زندگی ات آموختی و دخترانِ بابایی ات را به #زینبی بودن دعوت کردی!
🍃شهادتِ تو، گمانِ محالی نبود؛ گویی کسی در گوشه پس گوشه های خیالمان مدام #زمینی نبودن تورا یادآوری میکرد و به ما درس وابسته نشدن میداد. آخر مگر میشود #خدا خریدار خنده های همیشگی ات نشود؟!
🍃مگر میشود مَردی با آن #وفای_به_عهد، عهد میانِ خود و خدایش را فراموش کند؟! همه ی این ها را نیز از عشقِ به #ولایت داشتی! بسیجی بودن و #مخلص بودن هم که نشانِ بارزِ مومنون است و الحق که داستان زندگی ات تلمیح میشود برای " #مومنان نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند"
🍃نامِ #مجتبی هم برازنده ی وجود کریمانه ی توست، مگر کسی که برای نجات جانِ #مسلمانان و دفاع از حرمِ #دخترِامیرالمومنین ترک دیار میکند و فاطمه و ریحانه اش را به خدا میسپارد کریم نیست؟!
🍃حال که قلم، مفتاح باب آشناییمان شد حرف هایمان را شنوا باش چرا که در این وادی، #نَفسمان اسیر شده و شاید سالروز #شهادت تو، پُلی باشد برای بازگشت ما. شهادت، مقام نیست! زندگی کردن است اما در دیارِ #عشاق_الله. پس زندگی در آغوش خدا مبارکِ قلبِ خالصت♡
✍نویسنده : #اسماء_همت
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_مجتبی_زکوی_زاده
📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۶۲
📅تاریخ شهادت : ۱۰ آذر ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : باغملک
🕊محل شهادت : حلب
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
🌹 #لاله_های_صابرین 🌹
شـ🌹ـهیدان جعفرخانی وبابایی زاده
🌹 #راوی_همرزم_شهید؛
✍مجتبی با چفیه صورتش رو بسته بود و خودشو تو تاریکی شب لای ستون جا داده بود تا فرمانده نبیندش آخه قرار نبود مجتبی با بچه ها بره جلو باید میموند واسه کاری دیگه ولی دلش چیز دیگه ای میگفت...
🔸ساعت دو بامداد بود که دیگه فرمانده هم متوجه حضور مجتبی شده ولی کاری نمی تونست بکنه .
🔸مجتبی روتوجیه ی میکنه... نیروهای پژاک سنگر، کمین و کانال و تونل زیادی زده بودند فکرشم نمی کردند که کسی جرات نزدیک شدن پیدا کنه! بچه ها به کمتر از دو متری شون میرسن ....جنازه های پژاکی ها نظر بچه ها رو جلب میکنه دیگه همه آماده درگیری هستن ...
🔸چند نفری پیش قراول هستن از جمله #مجتبی همه جا تاریک بود که ناگهان یکی از اونا بچه ها رو میبنده با تیراندازی اون چند نفر اول زمین گیر میشن که ناگهان یک انفجار شدید رخ میده احتمالا از قبل تله ای کار گذاشته بودن ...
🔸در گیری به اوجش میرسه.صدای بچه هایی رو که پیش قراول بودن رو پشت بی سیم دیگه نداشتیم یکی از بچه ها میگه صدای فلانی رو شنیدم که پشت بی سیم گفت : سفر کربلا،یاحسین،استراحت(دلاور کربلا رسیدی ما رو هم دعا کن)😭
𑁍▹ ڪپیآزادباذڪرصلوات ◃𑁍
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
@yadyaaran
~🕊
#مجتبی؟ #اول_تیر_بعد_مین!
🌷فرمانده گردان آورده بودش؛ از مشهد. همینطوری، بدون پرونده. اسمش فردریک بود. از گردنبند و صلیبش پیدا بود که مسیحی است. آمده بود اهواز، جنس بخرد. شنیده بود ارزانی است! خودش اسمش را عوض کرد.
🌷یکبار بعد از اینکه مداح، روضه امام حسن (ع) را خوانده بود، گفت: مرا هم صدا کنید مجتبی. اینطوری، فردریک شد مجتبی. بعد از عملیات کربلای ۸، سرشماری میکردند: انجوی؟ حاضر! محسن؟ حاضر! مجتبی؟…. سکوت. محسن گفت: اول تیر، بعد مین؛ چیزی ازش نماند. مجتبی رفته بود....
❌❌ کربلای جبههها، دانشگاه انسان سازبود...
#کانال_شهدایی_یاد_یاران
┏━━━🌹🍃🌷━━━┓
@yadyaaran
┗━━━🌷🍃🌹━━━┛