🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد هشتاد و هشتم
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜#خطبه122 : پس از پافشاری خوارج در شورشگری، امام (علیه السلام) به قرارگاهشان رفت و فرمود:
آيا همه شما در جنگ صفين بوديد؟ گفتند: بعضی بوديم و برخی حضور نداشتيم، فرمود: به دو گروه تقسيم شويد تا متناسب با هر كدام سخن گويم. دو دسته شدند، امام ندا درداد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوی من توجه كنيد و هر كس را برای گواهی سوگند دادم با علم گواهی دهد آنگاه سخنان طولانی مطرح فرمود كه: (برخی از آن خطبه اين است)
1⃣ سياست استعماری قرآن بر سر نيزه كردن
♦️ آنگاه که شاميان در گرما گرم جنگ و در لحظه های پيروزی ما با حيله و نيرنگ و مکر و فريبکاری، قرآن ها را بر سر نيزه بلند کردند، شماها نگفتيد که: «شاميان برادران ما و هم آيين ما هستند؟ از ما می خواهند از خطای آنان بگذريم و راضی به حاکميّت کتاب خدا شده اند، نظر ما اين است که حرفشان را قبول کنيم و از آنان دست برداريم؟» امّا من به شما گفتم که: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنی و کينه توزی است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانی است، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد و از راهی که در پيش گرفته ايد منحرف نشويد و در جنگ دندان بر دندان بفشاريد و به ندای هيچ ندا دهنده ای گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، که همواره چنين بود. امّا دريغ! شماها را ديدم که به خواسته های شاميان گردن نهاديد و حکميّت را پذيرفتيد. سوگند به خدا، اگر از آن سر باز می زدم مسؤول پیامدهای آن نبودم و خدا گناه آن را در پرونده من نمی افزود. به خدا سوگند، اگر هم حکميّت را می پذيرفتم به اين کار سزاوار پيروی بودم، زيرا قرآن با من است، از آن هنگام که يار قرآن گشتم، از آن جدا نشدم.
2⃣ وصف ياران جهادگر پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)
♦️ ما با پيامبر(صلی الله علیه و آله) بوديم و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور می زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتی جز بر ايمان خود نمی افزوديم و بيشتر در پيمودن راه حق و تسليم بودن در برابر اوامر الهی و شکيبايی بر درد جراحت های سوزان مصمّم می شديم.
3⃣ هدف مبارزه با شاميان
♦️ امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، کژی ها و نفوذ شبهه ها در افکار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين کشانده شديم. پس هرگاه احساس کنيم چيزی باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يکديگر نزديک می شويم و شکاف ها را پُر و باقيمانده پيوندها را محکم می کنيم، به آن تمايل نشان می دهيم آن را گرفته و ديگر راه را ترک می گوييم.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═
شرح حکمت ۵۷ بخش ۱ ارزش قناعت و خودکفایی.mp3
2.27M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت57 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت57 ( 1 )
🔹 ارزش قناعت
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۵۷ عبارتی دارند درباره قناعت، که عیناً در حکمت ۳۴۹ و ۴۷۵ تکرار شده است؛ میفرمایند: « الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا يَنْفَدُ » ؛
" قناعت آن سرمایه ای است که هرگز پایان نمی پذیرد."
🔻درباره قناعت و ارزش و آثار قناعت، مولا علی (علیه السلام) در نهجالبلاغه نکات جالبی دارند که به ترتیب عرض می کنم:
1⃣ اولاً میفرمایند قناعت انسان را چشم و دل سیر می کند؛
🔻 در خطبه ۱۹۲ میفرمایند: « معَ قَناعةٍ تَملَأ القُلوبَ و العُیونَ غِنیً »
" قناعتی که چشم و دل انسان را سیر می کند و بی نیاز از دیگران. "
2⃣ دوم نوعی پادشاهی است؛ یعنی انسان با قناعت برده دیگران نیست، حاکم بر زندگی خودش است.
🔻 در حکمت ۲۲۹ میفرمایند: « كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً »
" برای اینکه انسان مالک و پادشاه زندگی خودش باشد، فقط کافی است که اهل قناعت باشد. "
3⃣ و سوم اینکه قناعت را گران قیمت ترین گنجِ عالم معرفی می کنند
🔻 و در حکمت ۳۷۱ میفرمایند: « لَا كَنزَ أَغنَى مِنَ القَنَاعَةِ»؛ " هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 189.mp3
5.25M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و هشتاد و نهم خطبه 121 تا 120
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتاد و نهم
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه121 : (پس از پذیرش «حكميت» در صفین، یکی از یاران گفت: ما را از حکمیت نهی فرمودی، سپس پذیرفتی و داور تعیین کردی، ما نمی دانیم کدام یک از این دو کار درست است؟ امام علیه السلام دست بر روی دست کوبید و با تأسف فرمود:)
1⃣ علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميت»
♦️"اين سزای کسی است که بيعت با امام خود را ترک گويد و پيمان بشکند. به خدا سوگند، هنگامی که شما را به جنگ با معاويه فرا خواندم خوشايندتان نبود، ولی خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت می کرديد شما را راهنمايی می کردم و اگر به انحراف می رفتيد شما را به راه راست برمی گرداندم، اگر سرباز می زديد، دوباره شما را برای مبارزه آماده می کردم، در آن صورت وضعيّتی مطمئن داشتيم.
امّا دريغ با کدام نيرو بجنگم؟ و به چه کسی اطمينان کنم؟ شگفتا! می خواهم به وسيله شما بيماری ها را درمان کنم، ولی شما درد بی درمان من شده ايد، کسی را می مانم که خار در پايش رفته و با خار ديگری می خواهد آن را بيرون کشد، در حالیکه می داند خار در تن او بيشتر شکند و بر جای ماند. خدايا! طبيب اين درد مرگبار به جان آمده و آب رسان اين شوره زار، ناتوان شده است."
2⃣ وصف ياران شهيدی كه وفادار بودند
♦️کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت کردند و معانی آيات را شناختند، به سوی جهاد برانگيخته شده چونان شتری که به سوی بچّه خود روی می آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام برآوردند و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه کردند، بعضی شهيد و برخی نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن کسی در ميدان جنگ شادمان نبودند و در مرگ شهيدان نيازی به تسليت نداشتند، با گريه های طولانی از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت و از روزه داری فراوان شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانی دعا خشک و رنگ های صورت از شب زنده داری ها زرد و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من هستند که رفته اند و بر ماست که تشنه ملاقاتشان باشيم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.
3⃣ هشدار از فريبكاری شيطان
♦️ همانا شيطان راههای خود را به شما آسان جلوه می دهد تا گره های محکم دين شما را يکی پس از ديگری بگشايد و به جای وحدت و هماهنگی، بر پراکندگی شما بيفزايد و در پراکندگی شما را دچار فتنه گرداند. از وسوسه و زمزمه و فريبکاری شيطان روی گردانيد و نصيحت آن کس را که خيرخواه شماست گوش کنيد و به جان و دل بپذيريد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه120 : یادآوری ویژگیهای اهل بیت (علیهم السلام) و اندرز یاران
♦️به خدا سوگند، تبليغ رسالت ها وفای به پيمان ها و تفسير اوامر و هشدارهای الهی به من آموزش داده شده، درهای دانش و روشنايی امور انسان ها نزد ما اهل بيت پيامبر است. آگاه باشيد که قوانين دين يکی و راههای آن آسان و راست است، کسی که از آن برود به قافله و سر منزل رسد و غنيمت برد و هر کس که از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم! برای آن روز که زاد و توشه ذخيره می کنند و اسرار آدميان فاش می گردد عمل کنيد. کسی که از خرد خويش بهره مند نگردد، برای پند گرفتن از عقل و فکر ديگران عاجزتر است، چرا که آن غايب برای کمک کردن، از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشی بپرهيزيد که حرارتش شديد و عمق آن ناپيدا و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنی آن زردآب و چرک جوشان است. آگاه باشيد، نام نيکی که خدا برای کسی ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالی است که برای ديگران باقی می گذارد که او را ستايش نمی کنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
شرح حکمت ۵۷ بخش ۲ ارزش قناعت و خودکفایی.mp3
1.9M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت57 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت57 ( 2 )
🔹 ارزش قناعت
🔻 آنقدر قناعت مهم و ارزشمند است که حضرت در خطبه ۱۹۳ آن را یکی از صفات بارز متّقین میدانند و میفرمایند: « قانِعَةً نَفسُهُ » ؛ "(متّقی را نمیبینی مگر اینکه) نفسش به آنچه که دارد، قانع است."
🔻به همین دلیل، مولا علی (علیه السلام) انسان ها را به خاطر داشتن صفت قناعت، شایسته مدح و تعریف و تمجید میدانند؛ مثلاً دربارهٔ مرحوم خَبّاب بن اَرَت در حکمت ۴۳ میفرمایند: « [رَحِمَ] يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ... وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ » ؛ " خدا خبّاب بن ارت را رحمت کند که به آنچه که کفایتش می کرد قناعت کرد."
🔻و در حکمت ۴۴ به صورت کلّی میفرمایند:
«طُوبَى لِمَنْ قَنِعَ بِالْكَفَاف» ؛
"خوش به سعادت کسی که به آنچه که کفاف زندگی اش را می دهد، قناعت کند."
🔻در همین موضوع، اسوه برتر قناعت، خود مولا علی (علیه السلام) است که در نامه ۴۵ خطاب به فرماندار بصره مینویسند: « به خدا سوگند، چنان نفس خود را ریاضت داده ام که به یک قرص نان هرگاه بیابم شاد شود و به نمک به جای خورش قناعت کند.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 190.mp3
6.03M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز صد و نودم خطبه 119 تا 117