ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 210.mp3
10.13M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز دویست و دهم خطبه ۹۱ بند ۱ و۲
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و دهم
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
📜 #خطبه91 ( خطبه اشباح )
(مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد؛ روزی در مسجد كوفه شخصی به امام علی عليه السّلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، تا عشق ما به خداوند بیش از پیش شود. امام علیه السلام خشمگین شد و با صدای بلند فرمود: همه برای نماز جماعت حاضر شوند. مردم آنچنان حضوری پیدا کردند که مسجد پر از جمعیت شد. امام بالای منبر رفت و در حالی که خشمگین بود و رنگ صورت امام تغییر کرده بود، فرمود:)
1⃣ خدا شناسی
♦️ستايش خدايی را سزاست که نبخشيدن بر مال او نيفزايد و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده ای جز او اموالش کاهش يابد و جز او هر کس از بخشش دست کشد مورد نکوهش قرار گيرد. اوست بخشنده انواع نعمت ها و بهره های فزاينده و تقسيم کننده روزی پديده ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند که روزیِ همه را تضمين و اندازه اش را تعيين فرمود. به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست، راهِ روشن را نشان داد. سخاوت او در آنجا که از او بخواهند، با آنجا که از او در خواست نکنند، بيشتر نيست. خدا اوّلی است که آغاز ندارد، تا پيش از او چيزی بوده باشد و آخری است که پايان ندارد تا چيزی پس از او وجود داشته باشد. مردمک چشم ها را از مشاهده خود بازداشته است. زمان بر او نمی گذرد تا دچار دگرگونی گردد و در مکانی قرار ندارد تا پندار جابجايی نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن کوه ها بيرون می آيد و يا آنچه از لبان پُر از خنده صدف های دريا خارج می شود، از نقره های خالص و طلاهای ناب، دُرهای غلطان و مرجان های دست چپن همه را ببخشد، در سخاوت او کمتر اثری نخواهد گذاشت و گستردگی نعمت هايش را پايان نخواهد داد. در پيش او آن قدر از نعمت ها وجود دارد که هر چه انسان ها درخواست کنند تمامی نپذيرد، چون او بخشنده ای است که درخواست نيازمندان، چشمه جود او را نمی خشکاند و اصرار و درخواست های پياپی، او را به بُخل ورزيدن نمی کشاند.
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
📜 #خطبه91 (خطبه اشباح)
2⃣ صفات خدا در قرآن
♦️ای پرسش کننده! درست بنگر آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می دارد به آن اعتماد کن و از نور هدايتش بهره گير و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن وامی دارد و کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده و در سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان هدايتگر نيامده، رها کن و علم آن را به خدا واگذار که اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است.
بدان آنها که در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی دانند و از فرو رفتن در اسرار نهان بی نياز ساخته است و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی دانند اعتراف می کنند، ستايش فرمود و ترک ژرف نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است.پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن تا از تباه شدگان نباشی.
اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسان ها بخواهد، برای درک اندازه قدرتش تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد و قلب های سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيّت صفات او کوشش نمايد و عقل ها با تلاش وصف ناپذير از راه های بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته بازگرداند، در حالیکه در تاريکی های غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می برند و با نااميدی و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می گردند که با فکر و عقل نارسای بشری نمی توان او را درک کرد و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمی يابد. خدايی که پديده ها را از هيچ آفريد، نمونه ای در آفرينش نداشت تا از آن استفاده کند و يا نقشه ای از آفريننده ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد و نمونه های فراوان از ملکوت قدرت خويش و شگفتی های آثار رحمت خود که همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهی می دهند را به ما نشان داده، که بی اختيار ما را به شناخت پروردگار می خوانند. در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه های حکمت او پديدار است که هر يک از پديده ها حجّت و برهانی بر وجود او می باشند، گرچه برخی مخلوقات به ظاهر ساکت اند، ولی بر تدبير خداوندی گويا و نشانه های روشنی بر قدرت و حکمت اويند! خداوندا! گواهی می دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته و قلب او با يقين اُنس نگرفته است، و نمی داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاریِ پيروانِ گمراه، از رهبران فاسدِ خود را نشنيده اند که می گويند: «به خدا سوگند! ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم.» دروغ گفتند مشرکان که تو را با بُت های خود همانند پنداشتند و با وَهم و خيال خود گفتند پيکری چون بُت های ما دارد و با پندار نادرست تو را تجزيه کرده و با عقل های ناقص خويش، تو را با اعضاء گوناگون مخلوقات تصور کردند. خدايا! گواهی می دهم آنان که تو را با چيزی از آفريده های تو مساوی شمارند از تو روی برتافته اند و آن که از تو روی گردان شود بر اساسِ آياتِ محکمِ قرآن و گواهی براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدایِ نامحدودی هستی، که در انديشه ها نگُنجی، تا چگونگی ذات تو را درک کنند و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارایِ حالاتِ گوناگون پندارند.
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
شرح حکمت ۶۷ بخش ۱ حیا مذموم.mp3
2.29M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت67 1⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت67 ( 1 )
🔹 حیاء مذموم
💠 « لَا تَسْتَحِ مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ »
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۶۷ نهج البلاغه می فرمایند :
" از بخشش اندك شرم و حیا مکن، زیرا محروم كردن یا محروم شدن از آن اندک تر یا كمتر است.
✅ موضوع این حکمت حیاء منفی و مذموم است که انسان را محروم می کند.
🔰 در نهج البلاغه شریف، مصادیقی برای حیاء مذموم داریم ؛
1⃣ یکی آنجایی است که انسان در مقابل سؤالی قرار می گیرد ، پاسخ آن را بلد نیست اما حیا می کند که بگوید نمی دانم.
2⃣ و دیگری آنجا که انسان چیزی را که نمی داند خجالت می کشد برود یاد بگیرد؛
🔻 در حکمت ۸۲ این دو مصداق را اینگونه بیان می کند که احدی از شما خجالت نکشد وقتی از او چیزی سؤال کردند که نمی دانست ، بگوید نمی دانم و احدی خجالت نکشد وقتی چیزی را نمی داند که برود بیاموزد .
3⃣ مصداق دیگر حیاء منفی آنجایی است که اتّفاقاً انسان از روی خجالت به کسی که درخواستی کرده می بخشد.
🔻 مولا دربارهٔ " سخا " و " سخاوت " در حکمت ۵۳ می فرماید : " سخاوت آن چیزی است که قبل از درخواست فقیر و سائل پرداخت کنید و الّا آنچه که با درخواست سائل پرداخت می کنید ، یا از روی خجالت و شرم است یا بخاطر ترس از مذمّت شدن. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
↩️ ادامه دارد...
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 211.mp3
4.39M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز دویست و یازدهم خطبه ۹۱ بند ۳ و۴
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
🌹ختم نهجالبلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و یازدهم
┄═❁❀❈🌿🌺🌿❈❀❁═┄
📜 #خطبه91 (خطبه اشباح)
3⃣ وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون
♦️آنچه را آفريد با اندازه گيری دقيقی استوار کرد و با لطف و مهربانی نظمشان داد و به خوبی تدبير کرد. هر پديده را برای همان جهت که آفريده شد به حرکت درآورد، چنان که نه از حدّ و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود کوتاهی کند و اين حرکتِ حساب شده را، بدون دشواری به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگی کند. پس چگونه ممکن است سرپيچی کند در حالی که همه موجودات از اراده خدا سرچشمه می گيرند؟ خدايی که پديدآورنده موجودات گوناگون است. بدون احتياج به انديشه و فکری که به آن روی آورد، يا غريزه ای که در درون پنهان داشته باشد و بدون تجربه از حوادث گذشته و بدون شريکی که در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش کند، موجودات را آفريد، پس آفرينش کامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهی سستی و درنگ نکردند و در اجرای فرمان الهی توقّف نپذيرفتند. پس کجی های هر چيزی را راست و مرزهای هر يک را روشن ساخت و با قدرت خداوندی بين اشياء متضاد هماهنگی ايجاد کرد و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت و موجودات را از نظر حدود، اندازه و غرايز و شکل ها و قالب ها و هيئت های گوناگون، تقسيم و استوار فرمود و با حکمت و تدبيرِ خويش، هر يکی را به سرشتی که خود خواست درآورد.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
4⃣ چگونگی آفرينش آسمانها
♦️فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسيع آسمانها را بدون اينكه بر چيزی تكيه كند نظام بخشيد و شكافهای آن را به هم آورد و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد و دشواری فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانی كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. در حالیكه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه های آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت و بر هر راهی و شكافی از آسمان، نگهبانی از شهاب های روشن گماشت و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز و ماه را با نوری كم رنگ برای تاريكی شبها قرار داد و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد و حركت آن دو را دقيق اندازه گيری كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخيص شود و با رفت و آمد آنها شماره سالها و اندازه گيری زمان ممكن باشد. پس در فضای هر آسمان فلك آن را آفريد و زينتی از گوهرهای تابنده و ستارگان درخشنده بياراست و آنان را كه خواستند اسرار آسمانها را دزدانه دريابند، با شهاب های درخشنده سوزان تير باران كرد و تمامی ستارگان از ثابت و استوار و گردنده و بی قرار فرود آينده و بالا رونده و نگران كننده و شادی آفرين را تسليم اوامر خود فرمود.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
شرح حکمت ۶۷ بخش ۲ حیا مذموم(1).mp3
2.21M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت67 2⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت67 ( 2 )
🔹 حیاء مذموم
🔰 همه این مصادیق در یک چیز مشترکند و آن اینکه انسانی که حیای بی جا دارد، از یک توفیقی، از یک ثوابی، از یک اجری، خودش را محروم می کند؛
🔻 لذا در حکمت ۲۱ فرمودند:
«قُرِنَتِ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ » ؛
" اصلاً خجالت بیجا، با محرومیت همنشین هستند."
🔴 اما راه خروج از این حیاء مذموم و ناپسند چیست؟
1⃣ توجه به اینکه هر کار خوبی اگر برای خدا باشد، نتیجه اش بسیار بسیار بزرگ است، ولو خود کار کوچک است؛
🔻 مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ۲۳۲ نهجالبلاغه میفرمایند:
« مَنْ يُعْطِ بِالْيَدِ الْقَصِيرَةِ يُعْطَ بِالْيَدِ الطَّوِيلَةِ » ؛
" اگر انسان با دستی کوتاه و ناتوان چیزی اعطا کند، از دستی بزرگ (یعنی دست خداوند متعال) به او اعطا خواهد شد. "
2⃣ یا اعتقاد و باور به اینکه، هر چه در راه خدا ما اعطا می کنیم، به چندین برابر جبران خواهد شد، جایگزین خواهد شد؛
🔻 در حکمت ۱۳۸ میفرماید:
«مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ » ؛
"کسی که یقین بکند جای آن چیزی که داده است، پر میشود، حتماً در عطا و بخشش به دیگران، جود خواهد داشت، دستش باز خواهد شد."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
۳۱ مرداد ۱۴۰۲