ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 248.mp3
6.67M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز دویست و چهل و هشتم خطبه 28
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز دویست و چهل و هشتم
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه28 : (این خطبه را در یکی از روزهای عید فطر ایراد فرمود)
🔹دنياشناسی
♦️"پس از حمد و ستايش الهی؛ همانا دنيا روی گردانده و وداع خويش را اعلام داشته است و آخرت به ما روی آورده و پيشروان لشکرش نمايان شده. آگاه باشيد! امروز روز تمرين و آمادگی و فردا روز مسابقه است. پاداش برندگان، بهشت و کيفر عقب ماندگان آتش است. آيا کسی هست که پيش از مرگ از اشتباهات خود توبه کند؟ آيا کسی هست که قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيکی انجام دهد؟ آگاه باشيد! هم اکنون در روزگار آرزوهاييد که مرگ را در پی دارد؛ پس هر کس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيکو انجام دهد بهره مند خواهد شد و مرگ او را زيانی نمی رساند و آن کس که در روزهای آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ کوتاهی کند، زيانکار و مرگ او زيانبار است؛ همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنيد، در روزگار خوشی و کاميابی نيز عمل کنيد. آگاه باشيد! هرگز چيزی مانند بهشت نديدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند و نه چيزی مانند آتش جهنّم که فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند. آگاه باشيد! آن کس را که حق، منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند و آن کس که هدايت راهنمای او نباشد، گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشيد! به کوچ کردن فرمان يافتيد و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمايی شديد. همانا وحشتناک ترين چيزی که بر شما می ترسم، هواپرستی و آرزوهای دراز است. پس از اين دنيا توشه بر گيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد.
(می گويم: اگر سخنی باشد که مردم را به سوی زهد بکشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، که می تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع کند و نور بيداری و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد کند و از شگفت آورترين جمله های مزبور اين جمله است که فرمود: «الا و انّ اليوم المضمار و غدآ السّباق والسبقئ الجنئ والغايئ النار». «آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگی و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگی آتش خواهد بود». زيرا با اينکه در اين کلام الفاظ بلند و معانی گرانقدر و تمثيل صحيح و تشبيه واقعی می باشد سرّی عجيب و معنايی لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «والسبقئ الجنئ والغايئ النار» است، امام(علیه السلام) بين اين دو لفظ «السبقئ» و «الغايئ» به خاطر اختلاف معنا جدايی افکنده است، نگفته «السّبقئ النار» چنانکه «السّبقئ الجنّئ» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امری دوست داشتنی است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «که از آن به خدا پناه می بريم» وجود ندارد، امام جايز ندانسته که بگويد: «السبقئ النار» بلکه فرموده است: الغايئ النّار، زيرا مفهوم غايت پايان مفهوم وسيعی است که در موضوعات مسرّت بخش و غيرمسرّت بخش به کار می رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است که به معنی سرانجام می آيد، چنانکه خداوند می فرمايد: «قل تمتّعوا فانّ مصيرکم الی النّار» «به کافران بگو بهره بگيريد که سرانجام شما به سوی آتش است». در اين خطبه دقّت کنيد که باطنی شگفت آور و عُمقی زياد دارد. و چنين است ديگر سخنان امام(علیه السلام). و در بعضی نسخه های اين خطبه چنين آمده است «والسُّبقئ الجنئ» به ضم سين به جايزه ای گفته می شود که به پيشتازان و برندگان مسابقه داده می شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگری و معنی هر دو کلمه به هم نزديک است؛ زيرا پاداش را برابر کار نيک می پردازند نه بد.")
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
شرح حکمت ۹۱ بخش ۳ حکمت مایه ی حیات قلب.mp3
3.28M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت91 3⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت91 ( 3 )
🔹حکمت ؛ مایهٔ حیات قلب
2⃣ نکتهٔ دیگری که پیرامون حکمت ۹۱ باید به آن توجه کرد، آسیب مهمی است که این ملالت روح و جسم بر انسان وارد میکند؛
🔻 تا جایی که حضرت علی (علیهالسلام) در حکمت ۲۱۱ توصیه میفرمایند که هرگز به انسانی که تحمّلش تمام شده و بی حوصله شده و دچار ملالت نفس شده، اطمینان نکن.
3⃣ نکته بعدی این است که اساساً حکمت، که در حکمت ۹۱ به عنوان راه چارهٔ ملالت قلب معرفی شده، از نگاه مولا علی (علیهالسلام) مایهٔ حیات قلب است؛ در خطبه ۱۳۳ میفرمایند:
« بمَنزِلَةِ الحِكمَةِ التي هِي حَياةٌ للقَلب »
(نکته ای که گفتم) " به منزله حکمتی است که آن حکمت، حیات قلب را شامل میشود. "
✅ در واقع همیشه حکمت، مایهٔ زنده ماندن دل و قلب انسان است.
🔻 از این جهت است که مولا علی (علیهالسلام) معتقدند مهم ترین گمشده مؤمن، حکمت است؛ هم در حکمت ۷۹، هم در حکمت ۸۰ نهج البلاغه، مولا علی (علیهالسلام) به ما میفهمانند که حکمت، گمشدهٔ مؤمن است، پس دنبال این حکمت میرود حتی اگر شده از منافق بگیرد؛ چرا که حکمت گاهی وقت ها در سینهٔ منافق وارد میشود، امّا آنجا آرامش پیدا نمیکند؛ آنقدر تلنگر میخورد و آنقدر هیجان پیدا میکند، تا از سینهٔ منافق با کلامی، رفتاری، چیزی، خارج میشود و در قلب مؤمن کنار دوستان خودش آرامش پیدا میکند.
🔻 این حقیقت آنقدر مهم است که حتی مولا علی (علیهالسلام) در وصف حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میفرمایند:
«قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا » ؛
" امام زمان (علیه الصلاه و السلام ) برای به دست آوردن حکمت، سپر پوشیده است. "
(کنایه از اینکه هر سختی و رنجی را ، حتی جنگ را، بر تنش میخرد تا به حکمت برسد)
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 249.mp3
6.55M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز
🌺 سهم روز دویست و چهل و نهم خطبه 27
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز .سهم روز دویست و چهل و نهم
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
📜 #خطبه27 : (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد، فرمود:)
1⃣ ارزش جهاد در راه خدا
♦️پس از ستايش پروردگار، همانا جهاد در راه خدا دَری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است؛ کسی که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصيبت می شود و کوچک و ذليل می گردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد به خواری محکوم و از عدالت محروم است.
2⃣ دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانی كوفيان
♦️ آگاه باشيد، من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت کردم و گفتم پيش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنيد. به خدا سوگند، هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سُستی به خرج داديد و خواری و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمين های شما را تصرّف کرد. و اينک فرمانده معاويه، مرد غامدی با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، حسّان بن حسّان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بيرون رانده است. به من خبر رسيده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده، در حالیکه هيچ وسيله ای برای دفاع، جز گريه و التماس کردن نداشته اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتّی يک نفر آنان زخمی بردارد و يا قطره خونی از او ريخته شود. اگر برای اين حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بميرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را می ميراند و دچار غم و اندوه می کند که شاميان در باطل خود وحدت دارند و شما در حقِّ خود متفرّقيد. زشت باد روی شما و از اندوه رهايی نيابيد که آماج تير بلا شديد، به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنيد؟! با شما می جنگند، شما نمی جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا می شود و شما رضايت می دهيد؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گوييد: هوا خيلی سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنيد، به خدا سوگند که از شمشير بيشتر گريزانيد.
3⃣ مظلوميت امام (علیه السلام) و علل شكست كوفيان
♦️ ای مرد نمايان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی ديدم و هرگز نمی شناختم، شناسايی شما - سوگند به خدا - که جز پشيمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سينه ام از خشم شما مالامال است. کاسه های غم و اندوه را جُرعه جُرعه به من نوشانديد و با نافرمانی و ذلّت پذيری رأی و تدبير مرا تباه کرديد، تا آنجا که قريش در حقِّ من گفت: بی ترديد پسر ابی طالب مردی دلير است، ولی دانش نظامی ندارد. خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يکی از آنها تجربه های جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيکار توانست از من پيشی بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، که در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند رأيی نخواهد داشت.
┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
شرح حکمت ۹۲ والاترین دانش.mp3
4.39M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
🔸 شرح #حکمت92
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت92
🔹 والاترین دانش
⚜ مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ۹۲ میفرمایند:
💠 « أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْكَانِ » ؛ " بی ارزش ترین دانش، دانشی است که بر سر زبان است و برترین علم، علمی است که در اعضا و جوارح آشکار است. "
🔻 مسأله عمل به علم و مسأله نافع بودن علم، دو مسأله ای هستند که کنار هم باید دانسته بشوند. اساساً قرار بود هرکس دانست عمل کند؛ در حکمت ۳۶۶ حضرت فرمود: « فَمَنْ عَلِمَ عَمِلَ » ؛" هرکس که چیزی را می داند، عمل میکند. "
🔻 اما خیلی وقت ها، نه خود علم ارزش عمل کردن دارد، نه آنکه علم نافع را میداند عمل می کند. مولا علی (علیهالسلام) در نامه ۲۷ فرمود: " من بر شما از منافقی که زبان عالمانه ای دارد میترسم. "
🔻 همچنین مولا علی (علیهالسلام) در حکمت ۳۷۲ نهجالبلاغه، عالِمی که به علم خودش عمل میکند را یکی از چهار رکن قوام دین و دنیا معرفی کرده اند.
🔻 باز هم می بینید مولا علی (علیهالسلام)، کسی که میداند یا علمش نافع نیست یا به علم نافعش عمل نمیکند را اساساً عالِم نمیدانند؛ در خطبه ۱۷ درباره چنین انسان هایی که در بین مردم شهرت پیدا می کنند، اما واقعیت این است که این ها شبه عالم اند و عالم نیستند، میفرمایند: «قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَلَيْسَ بِهِ » ؛
" مردم و شبیه انسان ها او را عالم نامیده اند؛ در حالی که او اصلاً عالم نیست. "
🔻 مولا علی (علیهالسلام) درباره عالمی که علمش را ضایع میکند، در حکمت ۳۷۲ میفرماید:
« فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ » ؛
" وقتی که دانا علم خودش را ضایع میکند، (یعنی عمل به علم خودش نمیکند، نتیجه اش چه میشود؟
نتیجه اش این میشود که آن کسی هم که نمیداند میگوید چه فایده ای دارد، این ها خودشان میدانند و عمل نمیکنند، من برای چی بروم و یاد بگیرم؟) از یادگیری استنکاف میکند. "
🔻همچنین در نهجالبلاغه شریف، مولا علی (علیهالسلام) در رابطه با ارزش این حقیقت که علم باید مورد استفاده باشد (به درد بخور باشد) ، به فرزند عزیزشان در نامه ۳۱ مینویسند: « وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُه؛ " بدان در علمی که نفع ندارد، هیچ خیری نیست و از علمی که ارزش یادگیری ندارد، نمیشود نفع برد و استفاده کرد. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع