eitaa logo
رهروان ولایت
146 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
7.2هزار ویدیو
133 فایل
ارتباط با ادمین @ya_ali118
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊 از نگهباني و دژباني گذشتيم. اكنون به جايي كه مقصد بود، يعني «قتلگاه» نزديك مي‌شديم. جايي كه 40 الي 50 نفر از بچه‌هاي بسيج كنار هم شهيد شده بودند و از قرائن پيدا بود كه برخي از آنها در زمان شهادت دست در گردن يكديگر كرده بودند و تو امروز قصد داشتي روايت مظلوميت آنان را براي مردم بخواني و به تصوير بكشي. به طرف قتلگاه پيش مي‌رفتيم و تو، سيد! اصرار داشتي كه حتما مصاحبه با بچه‌ها حتما بايد در قتلگاه انجام بپذيرد و - شايد - مي‌دانستي كه آنجا حقيقتا قتلگاه است. من مثل هميشه با كمي چاشني شوخي و خنده گفتم: سيد! قتلگاه هم شبيه به همين تپه‌ها و گودالهاست ديگه! همين جاها مصاحبه را بگير!» و تو با صبوري و طنازي مخصوص خودت گفتي: «نه اصغر جان، مي‌گرديم تا قتلگاه را پيدا كنيم.» چند لحظه بعد از اين حرف بود كه قتلگاه را يافتي و پركشيدي و رفتي ... و چه زيبا يافتني و رفتني. راوی : 🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊