هدایت شده از |مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
Ziyarat Ale Yasin.mp3
19.43M
صوت زیارت آل یاسین
امروز حتما بخون
موافقید..؛کل هفتهمون رو به امام زمانمون سلام بدیم با این زیارت زیبا...
#امامزمان روخوشحال میکنیم ؛)
سلام بدیم به امام زمان؛جواب سلام هم که واجب 😉❤️
#مهدیفاطمه
هدایت شده از حـَسَـنِبْنعَلـی🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرم امام علی(ع) رو از این زاویهها
قطعا ندیدین 🥺❤️
چقدر شما قشنگی دورت بگردم..
نماز سکوی پرواز 03.mp3
3.64M
#نماز 3
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
❣نماز؛ آینه شخصیت شماست؛
هرقدر درنماز،تمرکز و آرامش بیشتری داشته باشید
خارج ازنماز هم،همانقدر آرام وشاديد.
💗نماز،قلب رو ازتعلق رهامیکنه.
🔗⃟🖤¦←مــهــدیفـاطـمـه
|مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
#نماز 3 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣نماز؛ آینه شخصیت شماست؛ هرقدر درنماز،تمرکز و آرامش بیشتری داشته با
میخوای از غم و غصه نجات پیدا کنی؟😍
نمازتو درست بخون😌✨
|مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
#نماز 3 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣نماز؛ آینه شخصیت شماست؛ هرقدر درنماز،تمرکز و آرامش بیشتری داشته با
دستگاه تنظیم کننده روح شما، نماز است…🫀🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ😍
خدایا شکرت که طلارو برای اقایون حرام کردی!💎
اقایون ببینن تا اوناهم خداروشکر کن!😂
خیلی جالبه #نشررربدین🚨
#علم_راه_اثبات_دین
🔗⃟🖤¦←مــهــدیفـاطـمـه
#درس نمی خواندیم.
به خیال خودمان فکر می کردیم
#مبارزهکردن واجب تر است.
محمد هِی می نشست،
با ما حرف می زد:
«این چه حرفیه افتاده توی دهن شماها؟!
یعنی چی درس خوندن وقتمون رو تلف می کنه؟!
باید هم درس بخونید،
هم مبارزه تون رو بکنید.
آدم بی سواد که به درد انقلاب نمی خوره»
شهید دکتر محمدعلی رهنمون | ازکتاب یادگاران
هدایت شده از |مـَهـدیِفـاطـِمـِه|
Ziyarat Ale Yasin.mp3
19.43M
صوت زیارت آل یاسین
امروز حتما بخون
موافقید..؛کل هفتهمون رو به امام زمانمون سلام بدیم با این زیارت زیبا...
#امامزمان روخوشحال میکنیم ؛)
سلام بدیم به امام زمان؛جواب سلام هم که واجب 😉❤️
#مهدیفاطمه
نماز سکوی پرواز 04.mp3
4.02M
#نماز 4
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
❣تا زنده ای؛ از نردبان نماز، بالا برو.
وگرنه،بعد از تولدت به برزخ
برای دو رکعت نماز، التماس می کنی.
💓تا دیرنشده
خودتو درآغوش خدا رها کن
🔗⃟🖤¦←مــهــدیفـاطـمـه
#معرفی_شهید
((شهیده فائزه رحیمی))
دانشجو معلمی بیست ساله، متولد مرداد ۱۳۸۲، ساکن یکی از برجهای منطقه ۲۲ تهران که در کنکور سال ۱۴۰۰ در رشته امور تربیتی، پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان تهران قبول شده بود. موسوی، زندایی صمیمی فائزه خانم که نوزده سال است عروس این خانواده است و با فائزه خانم ارتباط خیلی قوی داشته است میگوید: «در فامیل پدر و مادری فائزه را به شیطنتهای دوران کودکی میشناسند. فوق العاده شیطنت داشت و یک جا بند نمیشد. امروز هم موقع تشییع به فائزه میگفتم ببین فائزه باز اینجا هم شلوغ کردی، شیطنت کردی و یک شهر را که هیچ، یک کشور را به هم ریختی. نگذاشتی باز هم جَو آرام باشد.
اما اینبار چقدر قشنگ شلوغ کرد. اینبار آن جوری که دلش میخواست شد.
فائزه با وجود همه شیطنتهای دوران کودکیاش، از حدود هفده سالگی انگار که یک نردبانی را خیلی سریع رفت بالا و رسید به نقطه اوج و عطف زندگیاش. خانمی و متانت توی رفتار و گفتار و کردارش موج میزد.»
#رفیق_شهیدم
🔗⃟🖤¦←مــهــدیفـاطـمـه
* زیارت عاشوراهای روزانه مادری که دخترش را عاقبت به خیر کرد
مادر در بین صحبتهایش بارها میگوید: «به چادری بودن و وقار فائزه افتخار میکردم، حالا هم که دخترم در چنین روزی و در چنین جایی و با این شکوه لیاقت شهادت پیدا کرد و پذیرفته شد، باز هم دخترم ما را بزرگ و سربلند کرد. میپرسم به نظر شما چی باعث این عاقبت به خیری دخترتان شد؟ بدون لحظهای درنگ، با لحنی مطمئن و امیدوار میگوید: «زیارت عاشوراهای خودم. چون شنیدهام که زیارت عاشورا آن دنیا شفاعت میکند، من مدت هاست هر روز صبح دوبار زیارت عاشورا میخوانم. همین که با شهادت، دخترم را پذیرفتند و بزرگ کردند سربلندی و افتخار من و پدر ش هست. من خیلی امید دارم به جواب سلام دادن آقایمان، امام حسین علیه السلام.»
حرفهای مادرش، ذهنم را میکشاند به سمت همان جملهای که آخرین بار شهیده فائزه رحیمی در اطلاعات کاربریاش نوشته بود: «آن چه در فهم تو آید، آن بُوَد مفهوم تو!»
#رفیق_شهیدم
🔗⃟🖤¦←مــهــدیفـاطـمـه
🔴داستان های حضرتــــــ💚ـعشق
#حکایت_ملاقات_با_صاحب_زمان_عج🌿
شخصی که مسلط به علوم غریبه بود، توانست در زمان خاصی، مکان حضور امام زمان(عج) را در بازار آهنگران شناسایی کند،
و پس از آن به سرعت برای دیدار ایشان راهی محل شد و مشاهده کرد که حضرت در کنار دکانی نشسته است که صاحب آن بیتوجه به ایشان مشغول نرم کردن آهن است
، اما پس از مدتی مشاهده کرد که پیرمرد صاحب دکان به امام زمان(عج) گفت: «یابن رسول الله، اینجا مکان گرمی است اجازه دهید برای شما آب خنک بیاورم».
اینگونه بود که استنباط شخص سوم، مبنی بر اینکه فقط خودش متوجه حضور حضرت است، غلط از آب درآمد.
پس از مدتی پیرزنی به دکان مرد آهنگر مراجعه کرد و گفت: «فرزندم بیمار است و خرج مداوای او هفت درهم است، تنها دارایی من هم همین قفل است که هیچ کس در این بازار بیش از شش درهم برای آن نمیپردازد، به خاطر خدا آن را به قیمت هفت درهم از من بخر»،
مرد آهنگر با دیدن قفل بدون کلید، به پیرزن گفت: «که متاع او با این شرایط 10 درهم ارزش دارد و در صورت ساخته شدن کلید برای آن دوازده درهم در بازار به فروش میرسد
، حال هر یک از این دو کار را که بخواهی، برای تو انجام میدهم»
، سپس در برابر دیدگان متعجب پیرزن، 10درهم در ازای خرید قفل به او پرداخت کرد، آنگاه بقیةالله(عج) رو به شاهد کرد و فرمود: «برای پیدا کردن ما رمل نیندازید، اگر همه مثل این مرد، مسلمان باشید، ما به سراغ شما میآییم».
#مهدویت
🔵{مجموع داستان های کتاب برکات حضرت ولی عصر عج}
آقا جان چیکار میتونم براتون بکنم که شما هم کنار ما بیایی ؟
🔗⃟🖤¦←مــهــدیفـاطـمـه