eitaa logo
(طور عشق)رضا یعقوبیان
11هزار دنبال‌کننده
4 عکس
4 ویدیو
2 فایل
متن اشعار و مدایح، مرثیه ها، سرودها و نوحه های حضرات معصومین علیهم السلام شماره تماس ۰۹۱۵۳۱۶۱۳۰۰ @yaghoubian1
مشاهده در ایتا
دانلود
۶۴ (حضرت رقیه س) من رقیه هستم و نور دو عین دختر و دردانه ی مولی حسین کنج ویرانه منم با زینبین آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر دختر مولایم و سه ساله ام با رخ نیلی خود چون لاله ام خون دل اهل ولا با ناله ام آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر هر دلی بهر رقیه شد کباب گوشه ی ویران منم شام خراب عمه ی مظلومه ام در اضطراب آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر منتظر هستم به دیدار حبیب کنج این ویرانسرایم من غریب بهر بابای غریبم بی شکیب آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر غربتم را دشمن پر کینه دید حرمتم را بی حیا از کین درید قامت کوچک من از غم خمید آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر نام تو بر من بداده آبرو با تو گشتم در طبق من رو به رو با تو هستم ای پدر در گفت و گو آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر بر رقیه نور دیده ای پدر حرمتت را کی دریده ای پدر کی سرت از کین بریده ای پدر آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر از روی ناقه فتادم ای پدر رخ به روی خاک نهادم ای پدر رو به روی او ستادم ای پدر آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر زجر پر کینه مرا می زد محک بی حیا بر زخم من می زد نمک دخترت را از ستم می زد کتک آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر من به عشق تو اسیرم ای پدر کن دعا حاجت بگیرم ای پدر در کنار تو بمیرم ای پدر آمدی از چه به سر جان فدایت ای پدر ۱۴۰۴ @yaghubianreza
۶۵ (حضرت رقیه س) پدرجان رقیه منم نور چشمان مولی حسینم به کنج خرابه به همراهی زینبینم پدرجان پدرجان اگر چه منم در میان گلانش سه ساله به یاد پدر بین ویرانه با آه و ناله پدرجان پدرجان ز ظلم و ستم جای من شد خرابه کنار من و عمه در اضطرابه پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان۲ پدرجان به کنج خرابه نشسته ولی من غریبم کنار سر تو پدر بهر تو بی شکیبم پدرجان پدرجان کسی همچو من رنج و ماتم به دنیا ندیده شده قامت کوچکم از غم تو خمیده پدرجان پدرجان تن من شده بی رمق ای پدرجان رسیده سرت در طبق ای پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان۲ پدرجان پدر نام زیبای تو در جهان آبرویم کنار سر تو پدر با تو در گفت و گویم پدرجان الا ای که هستی به من ای پدر نور دیده بگو با رقیه چه کس رأس پاکت بریده پدرجان پدرجان نشسته کنار طبق یادگارت شدم در کنار سرت بی قرارت پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان۲ پدرجان نبودی که از روی ناقه فتادم پدرجان سرم را روی خاک غم من نهادم پدرجان پدرجان پدرجان نبودی که زجر از ستم زخم من را نمک زد به صحرا همان بی حیا دخترت را کتک زد پدرجان پدرجان دعا کن پدرجان که حاجت بگیرم کنار سر پر ز خونت بمیرم پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان۲ ۱۴۰۴ @yaghubianreza
دوبیتی رباعی رقیه جان تویی نور دو دیده کسی چون زینب و تو غم ندیده همان لحظه که دیدی رأس بابا شدی از داغ او قامت خمیده ◾️ رقیه جان تو با رخسار گلگون شدی از هجر بابایت تو محزون شهیده گشته‌ای کنج خرابه بدیدی تا رقیه رأس پر خون ◾️ تویی بر من پدر نور دو دیده چه کس بابا سر پاکت بریده عزیز فاطمه بابای مظلوم کنار رأس تو قدم خمیده ◾️ صفای عالمینی یا رقیه به زهرا نور عینی یا رقیه سه ساله هستی و باب الحوائج گل باغ حسینی یا رقیه @yaghubianreza
سرای غم شده کل وجودم ز غم آکنده گشته تار و پودم وجودم را غم عالم گرفته ز داغی این دلم ماتم گرفته دل زارم شده غمخانه امشب کنم گریه به یاد اشک زینب شدم امشب دگر رام رقیه به قلبم حک شده نام رقیه رقیه گلبن گلزار عصمت رقیه منشاء نور است و رحمت رقیه دستگیر عالمین است امید زینب و دخت حسین است رقیه غنچه ی گلزار دین است سه ساله دختر سلطان دین است رقیه معنی صوم و صلات است رقیه بر همه باب نجات است رقیه ناامیدان را امید است به پیش حق رقیه رو سپید است رقیه باب حاجات خلایق بود او افتخار خلق و خالق رقیه روح ایمان و وفایی رقیه اسوه ی صبر و رضایی رقیه دردمندان را دوایی به درد شیعیان مشکل گشایی تو هستی یا رقیه نور کوثر امید این جهان و روز محشر منم آن سائل مشتاق کویت بود دست من امشب رو به سویت گره افتاده در کارم رقیه خدا داند تو را دارم رقیه کسی را جز تو در عالم ندارم به روی خاک تو سر می گذارم گذشتی تو ز جانت در ره دین که تا زنده بماند دین و آیین صدای ناله و آهت رقیه نهان سوز شبانگاهت رقیه بمیرم شام و کوفه چه کشیدی چه غم هایی که در عالم ندیدی تو دیدی کشته های سر جدا را تو دیدی روی نیزه رأس بابا تو دیدی دشمن دین وحشیانه که می زد کعب نی با تازیانه رخ تو یا رقیه گشت نیلی به آن ضربت که دشمن زد به سیلی تویی آن طائر قدسی نشانه که دشمن زد به رویت ظالمانه تو دیدی بر لب قاری قرآن که می زد دشمنش با چوب خزران تو بودی و سر باب و دل شب کنار تو نشسته بود زینب تو با بابا سخن آغاز کردی تمام درد خود ابراز کردی رسیده جان من بر لب پدر جان شدی مهمان من امشب پدر جان کجا بودی من از ناقه فتادم سر خود را به خاک غم نهادم ببین پایم شده پرخار صحرا دلم خون شد از آن ظلم و ستم ها جبینت را پدر جان کی شکسته که روی چون گلت در خون نشسته دلی پر درد دارم من به سینه بیفتادم پدر یاد مدینه پدر لبریز درد و داغم امشب بمیرم من برای عمه زینب اگر عمه نبود من مرده بودم پدر جان چون خزان پژمرده بودم تو می دانی ز چه من جان ندادم رسیده خواهرت زینب به دادم پدر سیرم دگر از دار دنیا مرا با خود ببر تو سوی زهرا ز داغ باغبان و باغ بی گل به ناگه از نفس افتاد بلبل تمام بلبلان ماتم گرفتند همه با هم نوای غم گرفتند دگر راحت شد از غم ها رقیه کشیده پر سوی زهرا رقیه من آن غربت نشین تو (رضایم) تمام عمر بر کویت گدایم رقیه جان نما امشب عنایت بتابان بر دلم نور ولایت @yaghubianreza
باز یاد تو رقیه کرده ام دست خالی سوی تو آورده ام باز امشب یاد تو کرده دلم روشن از نور تو گشته محفلم از کرامات تو و احسان تو یا رقیه گشته ام مهمان تو نام تو زینت فضای عالم است ریزه خوار سفره ی تو حاتم است جود و احسان و کرم زیبنده ات مهربانی تا ابد شرمنده ات یا رقیه عالمی حیران توست ریزه خوار سفره ی احسان توست دخت مولانا حسینی، بی قرین شیعیانت را تویی حبل المتین شیعه تا روز جزا مدیون توست یاری دین خدا قانون توست در نایابی تو در بحر شرف جد تو باشد علی شاه نجف در کرامت تو شدی زهرا خصال همچو زینب در جلال و در کمال رنج ها را تو تحمل کرده‌ای بر خدایت تو توکل کرده ای بر تو ای نور خداوندی سلام لطف تو باشد بر این عالم مدام ای سه ساله دختر زهرا نشان صحن و ایوانت بود دارالامان صحن و ایوانت حریم کبریاست هرکه آید سوی تو حاجت رواست از همه مشکل گشایی می کنی هر دلی را کربلایی می کنی شیعیان را تو شدی یار و حبیب ما سراپا درد و تو هستی طبیب گرد شمع تو چنان پروانه ایم عمریه ما سائل این خانه ایم شامل لطف فراوان تو ایم یا رقیه ما مسلمان تو ایم ای که هستی یا رقیه هست من آمدم تا که بگیری دست من گرچه بد هستم خریدار تو ام از طفولیت گرفتار توام گرچه بر درگاه تو بیمایه ام حب و مهر تو بود سرمایه ام یا رقیه آمدم بر تو پناه بر گدای خود نما امشب نگاه گرچه با دستان خالی آمدم سوی تو مولی الموالی آمدم ای سه ساله دختر خون خدا درد من را از کرم بنما دوا نور ایمان را بر این مسکن بده از کرامت درد من تسکین بده ای که چون زهرا تویی خیر کثیر یا رقیه از کرم دستم بگیر من (رضا) هستم غلام کوی تو کن دعا تا که بگیرم بوی تو @yaghubianreza
رقیه دختر خون خدایی تو در دل های ما نور ولایی تو با قلب پر از مهر و محبت به قلب شیعیان نور و ضیایی رقیه ای گل باغ ولایت سراپا جودی و کوه سخایی چو زینب عمه ی مظلومه خود کریمه هستی و صاحب لوایی تو نور جاودان عشق هستی دو عالم تو فروغ کبریایی خدا را شکر مهمان تو هستم به من بنموده حق لطف و عطایی ز ذکر نام زیبایت رقیه گرفته محفل امشب صفایی تویی باب النجات کل عالم چنان بابت تو مصباح الهدایی نه تنها تو امید عالم استی خدا داند رقیه جان مایی تو با دستان لبریز از کرامت به درد شیعه ی مولا دوایی وفاداری بود شرمنده ی تو ز بس تو همچو زینب با وفایی درون سینه ی بشکسته دل ها تمام عمر شور نینوایی به یاد غصه هایت دارم امشب درون سینه ام حال و هوایی به یاد سوز غم هایت رقیه درون دل شده کرب و بلایی به عمر کوته خود چه کشیدی کشیدی تو چه رنج و ابتلایی رقیه کربلا و کوفه و شام اسیر دشمن دور از خدایی رقیه جان تو در کنج خرابه اسیر غصه و رنج و بلایی کنار رأس پر خون حسینت خرابه داشتی شور و نوایی بگفتی ای غریب آل احمد پدر شادم که تو مهمان مایی بمیرم از برای غصه هایت بگو از چه پدر جان سر جدایی دگر سیرم از این عمر پر از درد رسیده موسم هجر و جدایی دعا کن بعد تو دیگر بمیرم شوم همچون علی اصغر فدایی به ناگه از نوا افتاد بلبل از آن دختر دگر نامد صدایی کنار رأس بابا، جان خود داد که گردد از غم و غصه رهایی رقیه جان گل گلزار عصمت دم آخر امید این (رضایی) @yaghubianreza
دخت حسین‌بن‌علی رقیه نور تو نور منجلی رقیه فاطمه را رقیه نور عینی تو دختر سه ساله ی حسینی تو صاحب جود و کرامت هستی در کرم و جود قیامت هستی آمده مهمان توام رقیه ریزه خور خوان توام رقیه آمده ام با دل بشکسته ام کنار سفره ی تو بنشسته ام آمده ام رقیه بر تو پناه به جمع ما ز مرحمت کن نگاه تو گل گلشنی و من خار تو سائلم و سائل دربار تو آمده ام بر در تو با امید نما مرا رقیه جان رو سپید آمده ام مرا دعایم کنی ز درد و رنج و غم رهایم کنی روسیهم روسیهم رو سیاه آمده بر در تو با اشک و آه زین همه درد و رنج و غم خسته ام دل به تو و لطف شما بسته ام فدای جود و رحمتت جان من مریضم و تویی تو درمان من رقیه جان روح و روانم تویی مایه ی آرامش جانم تویی به حق بابای غریبت قسم بدون تو رقیه جان بی کسم رقیه جان تویی همه هست من بگیر از لطف و کرم دست من گرچه به درگاه تو ناقابلم با نگهی تو حل نما مشکلم کبوتر دلم روی بام توست کلید حل مشکلم نام توست ز کودکی خود گدایت شدم ریزه خور خوان عطایت شدم به سینه ام مهر و تولای توست دیده ی من محو تجلای توست به اذن حق گره‌گشایی نما این دل ما کرب و بلایی نما درد مرا ز مرحمت کن دوا حاجت جمع ما نما تو روا @yaghubianreza
حرمت کعبه ی دل هاست رقیه مددی نام تو دافع غم هاست رقیه مددی مهرت از روز ازل در دل شیعه شد نقش مهرت از عالم بالاست رقیه مددی تو همه نور ولایی به دل خسته ی ما حب تو نور دل ماست رقیه مددی جده ات فاطمه و جد علی و باب حسین عمه ات زینب کبراست رقیه مددی در همه صبح و مسا، هم به حیات و به ممات نام تو ذکر لب ماست رقیه مددی با نگاه تو رقیه همه ی کوی بهشت شامل شیعه ی طاهاست رقیه مددی نه فقط لطف تو شد شامل شیعه به جهان لطف تو شامل دنیا است رقیه مددی دست از دامن لطف تو نگیرم هرگز حب تو شافع فرداست رقیه مددی یک نظر دیدن کوی تو به جنت ندهم کوی تو جنة العلاست رقیه مددی هر محبت که کند گریه برایت امروز دستگیرش خود زهراست رقیه مددی هرکه در محفل تو سوزد و گرید از غم شافعش مهدی زهراست رقیه مددی هر دم افتد دل من یاد خرابه گریم ماتمت سوز غم ماست رقیه مددی یاد آن لحظه که رأس پدرت وارد شد عمه گفت این سر باباست رقیه مددی تا نگاهت به سر خونی بابا افتاد ناله از نای تو برخاست رقیه مددی من(رضایم) که گدای سر کویت هستم هدیه ام از تو تولاست رقیه مددی @yaghubianreza
دوبیتی رباعی من رقیه همنشین زینبم گوشه ی ویرانه در تاب و تبم قامت خم، با رخ نیلی شده از غم داغ پدر جان بر لبم ▪️ سه ساله دختر خون خدایم به سیرت فاطمه خیرالنسایم مسیر کوفه و شام و خرابه عزادار حسین سرجدایم ▪️ نگر بر آه شبگیرم پدرجان در این گوشه زمین گیرم پدرجان دعا کن در کنار تو بمیرم که از این زندگی سیرم پدرجان ▪️ گلی از گلشن زهرا رقیه چو زینب کعبه ی دل ها رقیه سه ساله دخت سالار شهیدان شفیع روز وا نفسا رقیه ▪️ ای گل زهرا چراغ خانه ام آمدی با سر در این کاشانه ام ای غریب فاطمه خوش آمدی روشن از نور تو شد ویرانه ام ▪️ ای پدرجان من به تو دل بسته ام کن نگه بر این دل بشکسته ام یوسف زهرا مرا با خود ببر دیگر از این زندگانی خسته ام ▪️ از روز ازل دل به تو بستیم رقیه ما سائل درگاه تو هستیم رقیه بنما نظری از کرم و لطف ز رحمت در بزم عزای تو نشستیم رقیه @yaghubianreza
عزیز مرتضایی یا رقیه ز نسل مصطفایی یا رقیه تمام هستی زینب تویی تو گل خیرالنسایی یا رقیه چو زهرای مطهر نور هستی به چشم ما ضیایی یا رقیه به زینب عمه ی مظلومه ی خود تو سر تا پا حیایی یا رقیه تویی نور و تویی فرقان تویی فجر تو شمس و الضحایی یا رقیه چو زهرا مادرت فردای محشر شما صاحب لوایی یا رقیه تو در شام بلا تا صبح محشر سفیر کربلایی یا رقیه به اذن حضرت باری تعالی به درد ما دوایی یا رقیه گره از کار عالم می گشایی ز بس که با صفایی یا رقیه گل بستان سرای آل عصمت به دین رمز بقایی یا رقیه محبان را ز لطف و جود و رحمت کنی حاجت روایی یا رقیه در این عالم گل باغ ولایت همه امید مایی یا رقیه خدا داند ز کار شیعیانت شما مشکل گشایی یا رقیه امید شیعه در صحرای محشر ز لطف کبریایی یا رقیه به جمع ما گل گلزار عصمت نما امشب دعایی یا رقیه به یاد غربت و مظلومی تو به لب دارم نوایی یا رقیه شدی ای تالی زهرا و زینب به راه دین فدایی یارقیه شهید راه قرآن راه عترت به دست اشقیایی یا رقیه گل پرپر تو از کنج خرابه روان سوی خدایی یا رقیه تو داری در کنار رأس بابا عجب حال و هوایی یارقیه کنار آن سر غلتیده در خون شد هنگام جدایی یا رقیه شده برپا ز سوز داغت ای گل عجب بزم عزایی یا رقیه (رضا) عبد و غلام درگه تو زِ تو دارد بهایی یا رقیه @yaghubianreza
السلام ای اهل دل را نور عین دختر مولای مظلومان حسین السلام ای نور چشم فاطمه دارو و درمان درد ما همه کودک اما مقتدای امتی یا رقیه پای تا سر رحمتی ای یگانه دختر خون خدا ای سفیر کوفه و شام بلا غنچه ای از گلشن پیغمبری کودک اما از همه دل می بری همچو زینب تو صبور عالمی چون حسین بن علی عیسی دمی خواهر و دلداده ی اصغر تویی زیب آغوش علی اکبر تویی ای که هستی شمع جمع عالمین بر تو می نازد گل زهرا حسین عشق و ایمان و حیا زیبنده ات جود و ایثار و کرم شرمنده ات عالم هستی بود در مشت تو جود می بارد ز هر انگشت تو همچو زهرا خصلت و خوی شما بر مشام جان رسد بوی شما در سپهر دین تویی چون آفتاب یا رقیه کن کرم بر ما بتاب گرچه می‌دانم که هستم خار تو سائلم من سائل دربار تو بر تو و بر جده ات زهرا قسم در دو عالم مهر و حب تو بسم یا رقیه از محبان توام من نمک پرورده ی خوان توام گشته ام از لطفتان مهمان تو در کنار سفره ی احسان تو تو کرم کردی منم بر تو پناه بر من مسکین ز لطفت کن نگاه کن نگاهی از کرامت بر دلم حل شود با یک نگاهت مشکلم گرچه در گلزارتان خار و خسم کن نظر بر من غریب و بی کسم یا رقیه گرچه می دانی بدم دعوتم کردی و مهمان آمدم کن نگاهی بر دل بشکسته ام دردمندم بر شما دل بسته ام ای که هستی چون حسین مشکل گشا با نگاهی درد ما را کن دوا من ز طفلی بر شما هستم اسیر یا رقیه جان بیا دستم بگیر کی شود آیم کنار تربتت سوزم و گریم به یاد غربتت جان فدای آن دل بشکسته ات روی سیلی خورده پای خسته ات بس کتک از نانجیبان خورده‌ای یا رقیه غنچه ی پژمرده ای هر کجا نام پدر را برده ای کعب نی یا تازیانه خورده‌ای کوفیان و شامیان از بس بدند هم تو را هم عمه ات را می‌زدند در کنار رأس بابایت حسین یا رقیه بوده ای در شور و شین در کنار رأس بابا سوختی درس عشق و عاشقی آموختی ای سه ساله کربلایی حسین جان خود کردی فدایی حسین نیمه شب گردید جسم تو کفن در خرابه دفن آن نیلی بدن شد بهشت شیعیان ویرانه ات تو شدی شمع و جهان پروانه ات سوزد و گرید برای تو (رضا) دستگیری کن ز ما روز جزا یا رقیه از شما شرمنده ام از شما دم می زنم تا زنده ام @yaghubianreza
ای سفیر کربلا بنت الحسین دختر خون خدا بنت الحسین باب مظلوم و غریب تو حسین پنجم آل عبا بنت الحسین همچو جد و جده ی مظلومه ات بر همه مشکل گشا بنت الحسین بر زمینی ها تویی نور امید نوربخش ماسوا بنت الحسین مظهر ایثار و صبر فاطمه منشاء جود و سخا بنت الحسین در دو عالم از کرامات خدا کار تو لطف و عطا بنت الحسین هر گره وا می شود با دست تو ای گل باغ ولا بنت الحسین با ولای تو خداوند کریم بخشد هر جرم و خطا بنت الحسین هرکه آید سوی تو با معرفت می شود از غم رها بنت الحسین سائلان درگهت را از کرم می کنی حاجت روا بنت الحسین می‌نمایی با دو دست کوچکت درد بی درمان دوا بنت الحسین دستگیر شیعیان مرتضی این جهان و آن سرا بنت الحسین تو گل گلزار عشقی، ما چو خار در گلستان شما بنت الحسین صورت پاک ترا کرده کبود سیلی خصم دغا بنت الحسین بر تو و بر عمه دشمن زد کتک کوفه و شام بلا بنت الحسین در خرابه خون نموده قلب تو آن یزید بی حیا بنت الحسین در طبق آورده پیش روی تو آن سر از تن جدا بنت الحسین بود از دیدار رأس پر زِ خون بر لبت شور و نوا بنت الحسین تو زدی با اشک و آهت از جگر ناله ی وا غربتا بنت الحسین کنج ویرانه سرا جان تو شد در ره بابا فدا بنت الحسین دستگیری کن ز من روز جزا ای امید این (رضا) بنت الحسین @yaghubianreza