💔
از روی لباس های شب یلدا، او را شناختند
«دایی! ریحـانه کـاپشن صـورتی تنـش بـوده؟ شلـواری دارد که عکـس هندوانه روی آن باشد؟!»
پیمان دل توی دلش نیست. دلش میخواهد بگـوید:
«نــه! هـرگـز چنین لباسی برای ریحـانه نخریده» امـا لباسها را شـب یلـدا خـریده بود.
صدای پشت تلفن باز میپرسد: «گوشوارههایش چطـور؟ شـکل قلـب هستند؟»
زبانـش به تلـخی تـأیید میکند:
«آره…! این لبـاسهـا را داشـته؛ گـوشوارههـایش هـم شکـل قلـب هستند…»
خودش را به پزشک قانونی میرساند. هنـوز مشکی نپوشیده:
«قیامتی بود! به هـزار مصیبت رفتم داخل. همان لحظه که از پلهها پایین رفتم و چشمم به آن کـاور کوچک افتـاد، گفتـم ایـن ریحـانه من است!
گفتند: کاپشنش را نگـاه کـن؛ اما نتوانستم…»
لحظهای که تـابوت را مقـابل پدر باز میکنند، یک گل روی ریحانه بود و کاغذی که روی آن بزرگ نوشـته بـودند:
«کـاپشـن صـورتی بـا گـوشـواره قلــبی»
روزمون متبرک به نگاه خاص شهید
ان شالله امروز ویژه دعامون کنن، صلوات
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
#شهید_ریحانه_سلطانی_نژاد
#یلدا
#شهید_ترور
.
.
╭┈────『🌿🕊』
╰┈➤ @yahazratzahra_14