eitaa logo
یاحسین
11 دنبال‌کننده
310 عکس
385 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹شهید مجیدفریدفر🌹🌹( ۱ ) مجید فریدفر؛ پسری که در کنار لیلا فروهر روی پرده درخشید و به انگیزه گرفتن انتقام دختران ایرانی یکی از هزاران قهرمان ملی کشورش شد، درحالی‌که هنوز خودش بیش از ۲۵بهار از عمرش نمی‌گذشت. این قصه، قصه چریک مسلمانی است که ویولن را بهتر از همه هم‌سالانش می‌زد اما کنارش گذاشت و اسلحه برداشت و پابه‌پای مصطفی چمران در اردوگاه‌های جنگ‌های نامنظم لبنان و سوریه، چریکی جنگیدن را مشق کرد و در این مسیر آنقدر استوار بود که آوازه‌اش به گوش یاسر عرفات هم رسید. این قصه یکی از متفاوت‌ترین شهدای دفاع ۸ساله از میهن است. قهرمانی برآمده از دل فیلم‎فارسی‎ها که به چریکی سخت‎کوش بدل شد. قصه مجید فریدفر شهید سرافرازی که پدرش می‌گوید یکی از بنیان‌گذاران یگان  ویژه نوپو بوده است. ۱۱ سال بیشتر نداشت که وارد سینما شد و در سن ۱۶ سالگی سوپر استار با اخلاق بود .آکروبات باز و بعد موسیقی خواند . در اوج انقلاب ۵۷ ازدواج کرد . نظاره گر واقعه ۱۷ شهریور بود که چگونه مردم به گلوله بسته شدند و پرپر شدند. پسرک هنرمند با سبیل‌های تنک، با موهایی که روی گوش پف می‌کردند مسیر زمین گذاشتن ویولن که عشق روزهای نوجوانی‌اش بود تا دردست گرفتن کلاشینکف و پوشیدن شلوار شش جیب را به سرعت یک بلوغ سپری کرد. شروع زندگی مشترک مصادف با رهسپارشدن به سوی جنوب لبنان و البته آموزشگاه نظامی سوریه وقتی برگشت مسئول کمیته تجریش شد . ✅کانال ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
🌹🌹 شهید مجید فریدفر 🌹🌹 ( ۲ ) یک روز آمد خانه و گفت می‌خواهم بروم جبهه. گفتم اجازه نمی‌دهم. کمی فکر کرد و گفت: ایرادی نداره، من نمیرم ولی شما بیا با هم برویم یکی از این هتل‌هایی که جنگ‌زده‌ها در آن زندگی می‌کنند. می‌خواهم با دختر ۱۲ساله‌ای آشنایت کنم که دشمن بلایی سرش آورده که تحمل شنیدنش را هم نداری. اگر من نروم از حق او دفاع کنم، آنها که مشغول تجارت هستند نروند، آنها که به دنبال پست و مقام سیاسی هستند نروند، تو هم که سنت بالاست و نمی‌توانی بروی، چه کسی از حق این دختر دفاع کند؟» این روایت پدر مجید است از روزی که مجید رضایتش را برای رفتن به جبهه جلب کرد و برای یک ماموریت ۴۵روزه راهی شد. ۱۲خرداد ۱۳۶۰، آبادان. شهری که برای مجید آشناست. پدرش می‌گوید بارها از طرف پالایشگاه عید نوروز برای اجرای برنامه به آنجا دعوت شده‌اند و مردم آبادان روزگاری برای امضا گرفتن از مجید صف می‌کشیدند. این‌بار اما مجید برای امضا دادن راهی نشده بود. او به آبادان رفته بود تا از خاک مردمش دفاع کند. او به آبادان رفته بود تا این‌بار، با جانش، در آخرین نقشش به زیبایی هنرنمایی کند. (( مجید نه وصیتنامه داشت نه چیزی. مجید چیزی در این دنیا نداشت که برایش وصیتنامه بنویسد. او دنیایش را جور دیگری ترسیم کرده بود. یکی از رفقایش می‌گفت قبل شهادت برایم نامه نوشته بود اما آخر سر پاره‌اش کرده و گفته بود نمی‌خواهم بعد از من نامه‌ای برایش بماند که بخواند و درگیر من بکندش.)) راوی همسر شهید گفته‌ای که اسناد موجود در بنیاد شهید، مهر تائیدی بر آن است. چک لیستی پر از خالی که نشان می‌دهد از مجید هیچ سندی غیر از چند عکس در لحظه شهادت و چند تصویر یادگاری بر جای نمانده است مجید حالا سال‌هاست که در قطعه ۲۵ بهشت زهرا آرمیده. در همسایگی شهید احمد کشوری. اما به اندازه همسایه‌اش شناخته‌شده نیست و کمتر کسی از سرنوشت متفاوتش اطلاعی دارد. او که روی سنگ قبرش هم هیچ نشانی از گذشته‌اش دیده نمی‌شود، تنها یکی از هزاران ستاره آسمان ایران است که قصه زندگی‌اش متفاوت از روایت معمول از زندگی شهدای دفاع مقدس است.  ✅کانال ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
⚫️واکنش امام صادق علیه السلام در روزهای سخت معیشتی مردم! 🌷 امام صادق سلام‌الله علیه به اقتضای زمان و رفاه عمومی، زندگی را برای خانواده اش توسعه داده بود. ⛔یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط پدید آمد. 🌻 به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است. 🌺 فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. خادم گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم! 🌷فرمود: لازم نیست، ما هم مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد. سپس دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه می‌کند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده می‌کردند. 🌸فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مساوات می‌کنم... 📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱۸، ص۴۳ ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
✨﷽✨ 🍀داستان کوتاه : طلسم شیخ بهایی در حرم امام رضا علیه السلام ✍شیخ سفارش‌های لازم را به معمارانِ حرم كرد، كه كار را متوقف نكنند و ساخت حرم را پیش برده و به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به ضریحِ مقدس، نه دروازه صحن)چرا كه شیخ در نظر داشته روی آن كتیبه‌ای را كه از اشعار خودش بوده نصب نماید. رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار (ع) و حتی امامزادگان مطهر، كتیبه‌ای نصب می‌شود و در شأن آن بزرگوار روایت، جمله یا شعری نوشته می‌شود.شیخ عازم سفر می شود و مسافرتش به درازا می‌كشد و بیش از زمان پیش بینی شده برمی گردد.هنگامی که باز می‌گردد بلافاصله به جهت سركشی كارهای ساخت و ساز به حرم مطهر می‌رود و در کمال تعجب می‌بیند كه ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مطهر هستند.شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت می‌شود و به معماران اعتراض می‌كند كه «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نكردید؟» مسؤل ساخت عرض می‌كند: «ما می‌خواستیم صبر كنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأكید كردند كه باید ساخت حرم هر چه سریع‌تر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم كه باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نكردند. وقتی زیاد اصرار كردیم، گفتند: كسی دستور اتمام كار را داده كه از شیخ خیلی بالا‌تر و بزرگ‌تر است. ما باز هم اصرار كردیم و خواستیم صبر كرده، منتظر شما بمانیم.در این زمان تولیت حرم گفتند: خود آقا امام رضا (ع) دستور اتمام كار را داده‌اند.شیخ بهایی قدس سره هم‌ راه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم می‌روند و از تولیت در این مورد توضیح می‌خواهند، تولیت حرم نقل می‌كند: چند شب پی در پی آقا امام رضا (ع) به خواب من آمده و فرمودند: «كتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ‌گاه به روی كسی بسته نمی‌شود و هر كس بخواهد می‌تواند بیاید». شیخ با شنیدن این حرف، اشك از چشمانش جاری می‌شود و به سمت ضریح می‌رود و ذكر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری می‌شود. سپس در كنار ضریح آن قدر گریه می‌كند تا از هوش می‌رود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف می‌كند: من می‌خواستم یكی از طلسم‌ها را به صورت كتیبه‌ای بر سر در ورودی حرم بزنم، تا به این وسیله ادم های گناهکار نتوانند وارد حرم مطهر وضریح مقدسِ حضرت رضا (ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند. پی نوشت: دیدم همه جا بر درد و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید... ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
✊رهبرمعظم انقلاب: دنیا و مقام برای چمران مهم نبود. به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت. ♦️۲۷مرداد: مقاومت پاوه دربرابر تجزیه‌طلب‌ها به فرماندهی شهید چمران ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
در مدارس انگلیس: اگر یک غریبه (بزرگتر از خودت) دیدی که به سمت تو می‌آید، جیغ نزن، گریه نکن، اونها رو با عباراتی مثل پدوفیل خطاب نکنید سعی کن اون رو بشناسی، اون فقط دنبال دوست جدید میگرده، مثل خودت!! ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
🔴 کامنت قابل تامل یک خانم دکتر زیر پست یک ناخن کار 🔹شما ناخن‌کارها نماز رو از زنان این سرزمین گرفتید.. در پیشگاه خداوند چی میخواهید جواب بدید؟ 🔹درآمد حرام ناخن کاران و آرایشگران... نه غسل شما درسته نه نماز شما.. بچه های شما بدون غسل های واجب به دنیا می آیند... ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
99.05.04-درسنامه-نقد-احمدالحسن.pdf
حجم: 3M
📚درسنامه نقد و بررسی جریان احمدالحسن البصری 🖊علی محمدی هوشیار 🔍به همراه اضافات و اصلاحات ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
این پرچم نماد فرقه احمدالحسن بصری(احمداسماعیل) یمانی دروغین است که در موکب های فرقه دیده می شود. در پیاده روی اربعین دقت کنید ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
14.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ خیلی شیک در قالب فیلم های شبکه های نمایش خانگی پیام خودشان را در ضمیر ناخودآگاه من و شما القا می کنند و متاسفانه مردم و مسئولین فرهنگی مملکت خواب هستند . ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 صحبت های این دختر چادری رو حتما ببیند 💯 ➕ خیلی طرفدار مصی علینژاد بودم همیشه کلاه میپوشیدم چیزی که توجه منو خیلی جلب کرد... حتما ببینید ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ مهسا امینی واقعی پیدا شد یادتونه میگفتن پلیس با باتوم زده تو سر مهسا امینی و دچار خونریزی مغزی شده اما هیچ وقت مدرکی دال بر این قضیه پیدا نشد؟ حالا همین اتفاق اما به طور واقعی جلوی هزاران دوربین و شاهدان عینی اتفاق افتاده اما کجا؟ توی فرانسه، مهد آزادی زنان! اما صدای پولینژادها در نیومد... ✅کانال را به بهترین دوستان و همکاران خود معرفی کنید💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @salehanolmahdi_rey