eitaa logo
«کمــی کــافــر...»
3.3هزار دنبال‌کننده
176 عکس
70 ویدیو
0 فایل
یک صبح «کمی کافر» و یک صبح «مسلمان» یک مـــرتبــه زنــدیــقـــم و یک مـــرتبــه درویــــش کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی @MOSAB_YAHYAEI
مشاهده در ایتا
دانلود
برای روضه همین جمله بس؛ خدا نکند که پیش پای پدر یک پسر زمین بخورد... ⚫️@yahyaei_m
خدا به داد شب سرد آسمان برسد ستون خیمه‌ی خورشید اگر زمین بخورد ⚫️@yahyaei_m
هر چه گشتم تعریفی دقیق‌تر از این آیه برای این سطح از جهل نیافتم که «فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ » نفرین‌شدگانی که به واسطه نقض میثاق، بدل به آدم‌هایی قسی‌القلب شده‌اند تا آن‌جا که کلام حق را از مواضعش منحرف می‌کنند و اندرزها را فراموش می‌کنند. مساله فقط یک اظهارنظر سیاسی نیست که فلانی نظر متفاوتی از ما در فلان اتفاق دارد. قصه این است که بعضی‌ها حتی دفاع‌شان از حسین‌بن علی‌(ع) هم نهایتاً به واسطه مظلومیت‌ حضرت است، نه حقانیت مکتب حسین(ع). این بابا هم که کلاً -نعوذ بالله- کیان را بدل امام معصوم می‌داند! منطقش هم این است که کیان مظلوم بود و حسین(ع) هم مظلوم. پس می‌شود بجای «حسین» نوشت «کیان»... همین‌قدر سطحی و مبتذل! البته فارغ از این باید پذیرفت که فی‌الحال بخش عمده‌ای از جامعه‌ ناخواسته به قرائتی معتقدند که در آن محبت به اباعبدالله(ع) مبتنی بر «مظلومیت» حضرت است، نه بر اساس «مودت» به امام واجب‌الاطاعه! این همان نقطه افتراقی‌ست که این روزها در مناقشه‌ی «لاک سیاه زنان» بروز کرده است. عده‌ای معتقدند که این خوانش از دین نقطه ورود عامه به دایره‌ی مغناطیس حسینی‌ست و برخی بالعکس این اتفاق را انحراف از معیار و قرائتی ناصواب می‌دانند که سر از گمراهی درخواهد آورد. به شخصه با نگاه دوم به قضیه همراهم لکن این هم نکته‌ای‌ست که گمان می‌کنم حداقل فرصت تبلیغی «محرم» برای حاکمیت تقریباً انحصاری‌ست. چرا باید این قرائت‌های سطحی این قدر غلیظ باشد؟! ⚫️@yahyaei_m
تا فتح بلندی‌ها تنها قدمی مونده یک ذره تحمل کن تا قله کمی مونده 🔴@yahyaei_m
خستگی ممنوع.mp3
9.7M
بیش از یک سال است که این شعر را با دغدغه‌ی امیدآفرینی و نگاه به جلو نوشته‌ام و شکر خدا که آخرالامر به همت دوستان به سرود تبدیل شد. مانده بودم اسمش را چه بگذارم که با نگاه به فرمایشات امروز رهبری به «خستگی ممنوع» رسیدم. کم و کاستی‌اش را ببخشید و دعا کنید به جان دوستانم علی صفری، هادی صفرپور، اکبر ابراهیمی و گروه سرود منهاج بوشهر که زحمت این سرود را به دوش کشیدند. ممنون می‌شوم اگر صلاح دیدید منتشر کنید. 🔴 عنوان سرود: خستگی ممنوع شعر: مصعب یحیایی ملودی و تنظیم: اکبر ابراهیمی پیگیری و اجرا: گروه سرود منهاج کانون نخبگان آفتابگردان با تشکر از صدا و سیمای مرکز بوشهر و بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس استان بوشهر عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
سرگشته بین کفر و یقینیم ما فقط بــاری به روی دوش زمینــیم ما فقط عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
از رهبریِ عقل به جایی نرسیدیم پیچیــده‌تــر از راه بـــود راهـــــبر ما عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
تا رســــد ز آســمان به او الهـــــــام دو سه تا «دیش» دارد و من نه! 🔴@yahyaei_m
جلوه بر قریه دهد خرمن کاهی گاهی...
هدایت شده از علیرضا فرزانه
37.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙| موزیک ویدیو نسل والفجر 🔶| بمناسبت هفته دفاع مقدس 🔺| گروه سرود: صدای انقلاب 🔺| شاعر: مصعب یحیایی 🔺| کارگردان: کامران رحیمی 🔺| سرپرست گروه: علیرضا نبوی 🔶| کاری از معاونت هنری و فضای مجازی اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس بوشهر
رزق ما با پای مهمان می‌رسد از خوان غیب میزبان ماست هر کس می‌شود مهمان ما 🟢@yahyaei_m
هـــم‌زاد بهــاریـــم، ولیــــکن به چــه قیــمت؟ از کوچ -که تقدیر پرستوست- چه حاصل؟! عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
اجازه می‌خواهم قدری گریه کنم. رفیق بودیم خب... ⚫️@yahyaei_m
بنی‌بشر چه فکری کرده پیش خودش که روی اعلامیه‌های ترحیم می‌نویسد «درگذشت نابهنگام فلانی...»؟! من و تو چه می‌دانیم پشت پرده‌ی تقدیر چه بازی‌های پنهانی‌ست تا بخواهیم خط و نشان بکشیم برای ذات اقدس اله که قبض روح فلانی بهنگام بوده یا نابهنگام؟! آنی که عالِم به اسرار عوالم است خدایی‌ست که یک است و دو نیست. آدمی‌زاد هم حکم میوه‌ای را دارد بر سر شاخسار درخت زندگی؛ وقتش که برسد می‌افتد. حالا یکی را وقت رسیدن می‌چینند؛ یکی را هم شاید تندباد قضا و قدر در خامی‌ بیاندازد... چه می‌شود کرد در برابر اراده‌ی الهی جز رضا و تسلیم؟ سَلَّمنا یا لا اِله اِلّا اَنت... تسلیمم والله. لکن آدمی‌زاد را به خردی‌اش ببخش. همه که ایوب(علیه‌الرحمه) نیستند تا به صبرشان بشناسیم. ما خرد و خمیرها کاسه‌ی صبرمان هم زود سر می‌رود. آنی که «رفیق» ابنا بشر است و «مَن لا رفیقَ لَه» فقط تویی. ما دنیازده‌ها گاهی تکیه می‌کنیم به رفیق‌های زمینی‌مان. دل‌مان خوش است به دور و بری‌هامان. حالا تو به قدرت لایتناهی‌ات یک‌باره از دشت دوستی‌ ما نه یک نفر، که رسماً یک قواره کوه را برمی‌داری و می‌بری به ناکجاآباد عالم بالا. قربان خدایی‌ات بروم. تو خدایی، لکن ما هم آدمیم دیگر. دل‌مان می‌گیرد. رفیق‌مان نباشد حکم بیابان برهوتی را داریم که جز نیستی نصیبی ندارد. دل‌گیر که شدیم به قامت کدام کوه تکیه کنیم؟! دورت بگردم یا متعال؛ اسمش را جزع و فزع نگذار. می‌نشینیم مثل بچه‌ی آدم یک گوشه غم و غصه‌مان را می‌ریزیم بیرون و خالی می‌شویم. رویم سیاه بارالها! لکن ما که مثل تو بی‌حد و نهایت نیستیم. خود خودت خمیر بشر را جوری آفریده‌ای که انس بگیرد؛ تکیه کند؛ دلتنگ شود؛ وقت شادی بخندد و روز غم بگرید... چه کنیم که دلتنگ رفیق‌مان شده‌ایم؟! من نگفته‌ام نابهنگام بوده. اصلاً حاج کریم خیلی پیش از این‌ها رسیده بود و آماده‌ی چیدن. آن‌قدری اخلاص داشت که تنه به تنه‌ی برادر شهیدش می‌زد. و همین است که من و ما را این‌قدر بی‌تاب کرده. کاری به هنگام و نابهنگامش ندارم. فقط اجازه می‌خواهم قدری گریه کنم. رفیق بودیم ناسلامتی... ⚫️@yahyaei_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«اللهم صل علی محمد و آل محمد» بازدید رهبر انقلاب از پشت صحنه فیلم «محمد رسول الله» در سال ۱۳۹۱ 🟢@yahyaei_m
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعضای کانال حتماً ببینید. عیدتون هم مبارک عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🟢@yahyaei_m
هدایت شده از دل نخواهی
| سنگ و فلاخن | . . در دستت امشب مبادا ،سنگ از فلاخن بیفتد زین سنگ ها باید آتش ،بر جان دشمن بیفتد از خوان هشتم گذر کن ،آن سو شغاد ایستاده نگذار ناگاه در چاه ، نعش تهمتن بیفتد پیداست در آسمانت ،ابری که سجیل دارد تا از فرود ابابیل ،شوری مطنطن بیفتد این باغ تشنه ست تشنه ،در قوم آب آوری نیست تا چند چشمش فقط بر ابری سترون بیفتد بین فلاخن بچرخان ،بی تاب تر سنگ دیگر بگذار هر دم گسل در ،آن سد آهن بیفتد این دایه ی مهربان را ،وقت خطر می شناسی روزی که "خردک شراری "،او را به دامن بیفتد مرگت به بستر مبادا ،این مرگ کوچک گناه است سیب است این سر مبادا،سیب از نچیدن بیفتد این کوچه ها مرگ خیزند ،یکسر کبوتر ستیزند حق دارد این شعر زخمی باز از تتن تن بیفتد . . . . آدرس کانال در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
ناگهان پیروزی... 🟢@yahyaei_m