هدایت شده از مسلمنا muslimnair
حاشیه ای بر «نقدی بر یادداشتی از جنس سفرنامه شخصی اربعین»
✍ به قلم: یحیی جهانگیری
🔹 به لطف الهی یادداشت حقیر مورد توجه و تفقد قرار گرفت و البته نقدی هم توسط عزیز گرامی جناب آقای فاضل فلاورجانی که نشان از توجه و تمحض بیشتر در ياداشت بود دریافت کردم.
🔹قصد پاسخ نداشتم تا احساس نشود، نقد، الزاما شمشیر تیز است علیه کسی؛ و حتما باید پاسخ گفت. لذا همین ابتدا از نقد و تحشی مشفقانه و مکملانه ایشان فروتنانه سپاسگزارم.
🔸اما اصرار یکی از دوستان منتشر کننده متن، سبب شد باب گفتگوی علمی باز شود؛ چند نکته را نه از جنس جدل و پاسخ
بلکه از نوع توضیح و تکمیل بیان کنم. زیرا علم هویت جمعی دارد و با نکته و کامنت ها، بسامدی می یابد.
1⃣ در حدیثی از حضرت مولا در متن آوردم که عینیت یافتگی با جامعه، پژوهشگر را در کشف ابعاد پنهان مسأله و عریان دیدن مسأله کمک می کند. گلدزیهر مستشرق شهیر مجارستانی، برای کشف اسلام، جوری مسلمان می شود که خودش می گوید: «گاه احساس می کردم مسلمان شدم.» مساله یابی باید چنین باشد و عینیت با جامعه را که اشاره داشتم، از این باب ببینیم. (نه راحت بودن، نه فرار از امر تبلیغ و یا دریافت تکریم بیشتر از میزبان یا...)
2⃣ اتفاقا اربعین را نبرد گفتمانی علیه سکولاریسم غربی دیدم که پا از مسجد فراتر نهاده و در خیابان راه می رود و گرنه غرب با بسندگی دین به معبد و مسجد که مشکلی ندارد. لذا تاکید و به شدت تصریح داشتم: اربعین دین و مهمتر دینداری را به کف خیابان جامعه آورده است. اربعین را یک رویداد نمی دانم بلکه یک روند علیه گفتمان حاکم و غالب غربی بر جهان می شمارم.
3⃣ ظاهرا لینکی که در متن اصلی پیوست کردم باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد. تصریح دارم که مگاهییت، مولود جهان مدرن است و ندیدن مگا موکب در این مسیر، نشان جدی از غیبت یا حداقل نرسیدن پای مدرنیته به این مسیر پیاده روی دارد. فرقی بین موکب عراقی و غیر عراقی نگذاشتم بلکه تصریح بر تمایز بین موکب مردمی بودن و مگاموکب ساختن دارم.
4⃣ در دو جای متن تصریح دارم این یک یافت و ادراک شخصی است نه یک پایش دقیق. البته گزارش های شخصی، پس از طی مراحل دانشی، می تواند منبع تحلیل و حتی تجویز هم قرارگیرد. اما تشبیه این گزارش به یک رفتار سیاسی ایران، نه تنها باب علمی را می بندد و شاید اجازه ندهد، حتی نقدها، به گسترش علم کمک کند و فضای اربعین پژوهی را سامان دهد. لذا سعی کردم حتی عباراتم در پاسخ، حتی پاسخ نباشد که توضیح و تکمیل و تصریح باشد، نه از جنس تیز و تنه سیاسی! امیداورم در این سعی، موفق بوده باشم.
💠 ضمن اینکه در این سفر با دو چهره مطرح رسانه ای همراه بودم که آن دو هم بر این یافته من تاکید داشتند. اما یافته علمی - شخصی خودم را انصاف علمی ندیدم به آنها هم تعمیم دهم. پنهان نیست در نقد علمی، برای ابطال یک گزارش شخصی، ابتنا بر گزارش شخصی دیگر نمی شود! بلکه از پیمایش های مستندتر بهره می برند.
✅ همچنانکه در متن قبلی آوردم باز تاکید دارم نهضتی از سفرنامه نویسی اربعین ایجاد شود که خود آن برای آینده دیتای مناسبی خواهد بود و دوما مرکزی به بررسی و راستی آزمایی و حتی استناد یابی و استناد دهی بدان ها بپردازد که بی شک در آینده، برای روایت درست اربعین بدان نیازمند خواهیم بود.
💥 مسْلِمْنا (کانال علمیتخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و واتس اپ:
ʲᵒᶦⁿ↷
➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair
ʲᵒᶦⁿ↷
➣https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J
سلام عليكم
یادداشتی شخصی شبیه سفرنامه از اربعین داشتم لینک:
عزیزی نقدی نوشته که در بالا آمده
از آنجا که در کشور ما عادت است بر هر نقدی حتما باید پاسخی دهند، بنده سعی کردم جوابی ندهم تا هم خرق عادت کنم و هم اثبات کنم که نقد حتی اگر ناسره باشد، ارزشمند است.
اما به علل مختلف، نکاتی را نوشتم نه از باب پاسخ بلکه از باب توضیح بیشتر
محبت کنید ارزیابی کنید متن اول و سپس نقد این عزیز را و باز توضیحات این حقیر را
حتمن نکات و نقدهایتان را محبت کنید تا کمک کند به ادبیات اربعین پژوهی
ولی با اجازه اینبار هیچ نقدی حتی ناسره را پاسخ نخواهم داد به حرمت و احترام نقد.
دست بوس همه نقدها و نقادها
یحیی جهانگیری
@yahyajahangiri
بسمه تعالی. بعد از اربعین یکی از اساتید، متن اعتراضگونه و نقد شدیدی نسبت به مراسم پیادهروی اربعین، نوشته و در فضای مجازی منتشر کرد. متن ایشان تند و دلسرکننده بود و به نکات مثبت هیچ اشارهای نداشت. در همان گروهی که دیدم، اعتراضهای متعددی به دنبال داشت، از جمله اعتراض من. لطفا به نکات زیر دقت فرمایید.
1-دوستان متعددی به حقیر اعتراض کرده یا نصیحت نموده و یا اظهار تعجب کردند و فرمودند از شما بعید است چنین نقد یکجانبهای بنویسید و به نکات مثبت این راهپیمایی عظیم توجه نکنید! در پاسخ گفتم: دقت بفرمایید که نویسنده آن متن خانم «زهرا اخوان صراف» هستند و بنده «زهره اخوان مقدم». تشابه اسمی امر را مشتبه کرده.
2-مراسم اربعین را حتما شرکت کنید. فی الواقع بخشی از بهشت است. بهشت آنجاست کآزاری نباشد. این همه عطوفت و مهربانی و مهماننوازی و فضای معنوی را کجا میتوان پیدا کرد. در عین مشقت جسمی، روحها آسودهخاطر و شادمان هستند و سختیها را به جان میخرند. به تعبیری: «در اربعین، انگار دین در خیابان راه میرود» آن هم در عصری که «دینها» مورد تهمت قرار گرفته و محبوس هستند.
religion presented in the road
3-البته کمبودهایی وجود دارد که باید برطرف شود و این مسیر الهی، تبدیل به جایگاهی برای دنیاپرستان نگردد. اگر اسراف یا اشتباهی در این مسیر وجود دارد، در رفع آن بکوشیم، نه اینکه مخالفت با کل عمل داشتهباشیم. بخصوص کشور ایران باید تلاش کند تا ذهنیت مردم با تصمیمهای غلط تخریب نشود و ایرانیها از برکت این مسیر، محروم نمانند. بدیهیاست که محاسن پیادهروی اربعین «لا تُعدّ و لا تُحصی» است. متن «محمدرضا جلائیپور» و متن «علی اشرف فتحی» و متن «یحیی جهانگیری» خواندنی بود.
زهره اخوان مقدم دوشنبه 19 شهریور https://eitaa.com/akhavanmoghadam
سلام عليكم
عزیزان اگر نقدی به یادداشت بنده
یا نکته تکمیلی
و...
دارند در قالب یادداشت کوتاه محبت کنند
که قرار است
در قالبی در یکی از خبرگزاری های مطرح منتشر شود
روایتی از طلاب خواهر در خبرنامه دانشگاه لایدن
■ روایت نشویم، روایت می کنند
متاسفانه وقتی این جمله، گفته می شود، عده ای بلندگو را به طرف #خودمان می گیرند. بابا روایت کردن یعنی به #دیگران، به فرامرز؛ نه به جبهه خودی
چه خبرنامه هایی که جهت #اطلاع رسانی، به آقایان #مطلع تر ارسال می شود😭
ياداشت های فرامرزی یک طلبه
@yahyajahangiri
باز، روایتی دیگر از طلاب #خواهر در ایران؛ در پژوهش های جهانی
آن هم در حد مقاله JSTORE
■ به عنوان محقق این عرصه، #حتی یک مقاله جی استور ندیدم که روایت از #خود توسط خودمان در این موضوع نوشته شود!!؟؟
■ خوب است کنگره #صدسالگی حوزه، به این دغدغه فکری کند.
■ ما بخواهیم و نخواهیم توسط دیگران، #روایت می شویم. برای روایت دست اول از خود، باید خودمان اقدامی در عرصه جهانی داشته باشیم.
■ روایت نشویم، روایت می کنند
متاسفانه وقتی این جمله، گفته می شود، عده ای بلندگو را به طرف #خودمان می گیرند. بابا روایت کردن یعنی به #دیگران، به فرامرز نه به جبهه خودی
چه خبرنامه هایی که جهت #اطلاع رسانی، به آقایان #مطلع تر ارسال می شود😭
يادداشت های فرامرزی یک طلبه
@YAHYAJAHANGIRI
وقتی رابرت گلیو مقاله ای چند صفحه ای از
" چگونه در شیعه، ملا، می شوند؟" می نویسد
■ روایت از ما توسط دیگران😭
■ روایت نکنیم؛ روایت می شویم.
■ رابرت گلیو ( Robert M Gleave) رئیس بخش مطالعات عربی دانشگاه اکستر است که دربارهٔ آرا و عقاید اسلامی در سدههای میانه و بخصوص اصول فقه تشیع تخصص دارد. وی کارشناسی خود را از دانشکده فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه یورک و کارشناسی ارشد و دکتری خود را از دانشکده خاورمیانه دانشگاه منچستر گرفتهاست و در این دوره به بررسی آرای اخباریون و اصولیون بخصوص محمدامین استرآبادی و شیخ یوسف بحرانی پرداختهاست. وی مدتی مدیر اجرایی «انجمن مطالعات خاورمیانه بریتانیا» بودهاست
@yahyajahangiri
هدایت شده از مسلمنا muslimnair
⚡️ نقدی بر یک نقد
✍ به قلم: محمد مهدی مؤمنی
💥 حاشیه ای بر یادداشت آقای فاضل فلاورجانی در نقد یادداشت اربعینی دکتر یحیی جهانگیری
1⃣ نقد روش شناختی و عدم توجه به روح کلی نوشته:
نوشته جناب آقای جهانگیری دارای جهت گیری جامعهشناسانه است و از زاویه دید جامعهشناسی و مردم شناسی به تبیین تجربه خود در اربعین می پردازند. لذا از لحاظ روش شناسی، شایسته است نوشته ناقد نیز در همان پارادایم به نقد بپردازد، در حالی که نقد نوشته شده توسط آقای فاضل فلاورجانی فاقد یک دید جامعهشناسانه و بررسی ابعاد اجتماعی است.
✅ لذا نکته اول ایشان که پوشیدن لباس روحانیت در آن مطرح شده است، هیچ ارتباطی به روح کلی نوشته آقای جهانگیری (که دارای زاویه دید جامعهشناسانه است) ندارد.
نکته دومی نیز که در یادداشت ایشان ذکر شده است، بخاطر عدم توجه به سیر کلی نوشته است؛ چرا که نویسنده سفرنامه در پی این نیست که پایگاه اجتماعی بودن مسجد را نفی کند بلکه در مقام اینست که گستره نفوذ مراسم اربعین را بیان کند.
2⃣ توجه به مدرنیته:
مدرنیته زندگی ما را فرا گرفته است و آرام آرام همه عالم را متاثر کرده است. لذا عدم توجه به مدرنیته و احتمال تاثیراتش بر اربعین خود خطری قابل توجه است.
خطری که مدرنیته با مگاموکبها ایجاد میکند، جایگزینی مردم با نهادهای بزرگ دارای پشتوانههای عظیم مالی است که این امر موجب خارج شدن آحاد مردم از چرخه ایفای نقش در اربعین میشود؛ در حالی که روح اربعین به همین مردمی بودنش است.
در نتیجه نکته سوم ایشان، حاکی از عدم توجه به خطر مدرنیته است. طرح مسئله مگامواکب، محکوم کردن خطرات مدرنیته است نه اینکه مدرنیته حاکم بر این دیدگاه باشد.
3⃣ اهمیت مقتدا صدر در عراق: اهمیت و جایگاه مقتدا صدر در عراق امری غیر قابل انکار است. به همین خاطر تصور محدود بودن نفوذ مقتدا صدر در بین گروهی آن هم در شهرک صدر و مقایسهاش با سیدصادق شیرازی دیدگاهی است خلاف واقع. برای درک قدرت و اهمیت مقتدا صدر در عراق نگاه کنید به دیدار بن سلمان با مقتدا صدر در سال 2017 و نقش وی در اعتراضات عراق در چند سال اخیر. پس نهایتا بتوان روی آمار 90% که یک تجربه شخصی است اشکال وارد کرد نه اینکه منکر اصل مسئله شد.
💥 مسْلِمْنا (کانال علمیتخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و واتس اپ:
ʲᵒᶦⁿ↷
➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair
ʲᵒᶦⁿ↷
➣https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J