یا امام رضا ع
اسمش #رضاعلی است؛ ده ساله.
پدرش روبرویم، داستان تولدش را می گوید؛ به چندین پزشک مراجعه میکنند تا صاحب #فرزند شوند و نمی شود.
سال ۲۰۰۷ قصد سفر #مشهد میکنند شاید #امام_غریب، پاسخی دهد. اما خبری نمی شود.
سالهای بعد باز به قصد #شهرطوس، از #سیدنی پرواز می کنند؛ اما خودش می گوید اینبار نه به قصد خواستن حاجب بلکه برای #گله از امام رضا.
می گوید: به امام گفتم تو غریب هستی و من هم در کشوری غریب و...😭
عجیب است کار #ائمه، گاه حاجت را دقیقه نود می دهند؛ نمیدانم چرا؟ و چه حکمتی است؟ شاید میخواهند خلوص ما را تست کنند.☺️
می گوید برگشتیم روزهایی نگذشته بود،
#همسرم احساس درد و ... ادامه داستان..
و متولد شد این گل پسر..
حالا اسم را رضاعلی گذاشته؛ #هر_دو اسم امام هشتم سلطان علی بن موسی الرضا است.
هر سال به #اربعین کربلا می آیند و از آنجا در ایام شهادت، مهمان حضرت رضا.
آقاجان؛ چه مشتری ها داری؛ مشتری ها تو نه فقط #ایران؛ از قاره ای دیگر؛ عاشق تو اند.
رضاعلی خودش، کیف میکند وقتی میداند و می گوید: اگر امام رضا نبود، او پایش روی این کره خاکی نبود.
به عشق امام رضا گوشه مغازه اش، تابلوی از حرم حضرت سلطان سریر دارد.
خاطره را می گوید و بغض در چشمانش جمع می شود.
خیلی حسرت خوردم؛ هیچ سوغاتی از حرم مولا برایش ندارم. باشد برای بعد.
آمدم ای شاه پناهم بده...
به عشق آقا به عشاق آقا بفرستیم
ياداشت های فرامرزی یک طلبه
سیدنی| رمضان ۲۰۲۴
@yahyajahangiri 👍