🔷دین شناسی، معضل حوزه های علمیه (3)
ولایت تشریعی و ولایت تنفیذی
«ولایت الهی» به تصور عامة مسلمانان، «ولایت تشریعی» است که اسمش نبوت است و به تصور شیعه، «ولایت تنفیذی» هم هست که اسمش «امامت» است. «ولایت الهی» هر دو مؤلفه را دارد: یکی مسألة تشریع و قانونگذاری است و یکی مسألة اجرا که در اصطلاح عربی امروز، قوة تنفیذیه یا در اصطلاح فارسی قوة مجریه میگوییم. اهل سنت هنوز هم عقیدهشان این است که شأن انبیاء (ع) فقط تقنین است و پیادهکردن قانون، وظیفة جامعة اسلامی است و جامعة اسلامی من حیث المجموع خطا نمیکنند، چون به سبب اسلام، عقل مجموعی جامعة اسلامی رشد پیداکرده و بهویژه به سبب عواملی همچون امر به معروف و نهی از منکر و وجود قرآن و روایات و علل دیگر بهگونهای است که جامعة اسلامی بهعنوان جامعه یا به تعبیر بعضی امت ـ نه ائمه ـ معصوم هستند، لذا اگر قوانین مشخص باشد خود جامعه میتواند آن را پیاده کند. طبعاً پیادهکردن قوانین اسلامی در جامعه نیاز به دو عامل اساسی دارد: یکی علم و دیگری مدیریت و به تعبیر شیخ الرئیس در الهیات شفا؛ «حسن العیالة». البته شیخ الرئیس میگوید: اگر دو نفر بودند که یکی در علم برتر بود و یکی در حسن العیالة، آن که مدیریتش قویتر است حاکم میشود ولی باید با عالم مشورت کند. بنابراین اینها هم میگویند: ما باید علم پیدا کنیم یعنی احکام را به دست آوریم و مدیریت هم باشد.
بحثی که در شیعه مطرح شد این بود که جامعه اسلامی هر چه هم امر به معروف در آن باشد تا عنصر الهی «ولایت» در آن نباشد سودی ندارد؛ چون جامعه پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و مبتنی بر خاتمیت، هر زمانی ویژگیهایی دارد که انطباق قواعد کلی چه به صورت قرآن و چه به صورت سنت رسول الله(ص) در آن زمان جز با نیروی امامت میسر نیست.
#آیت_الله_سید_احمد_مددی
https://eitaa.com/yahyayahya