#سرود_پایانی
#محرم_1402
#آرمان_عزیز
#شهید_الداغی
#زن_زندگی_آزادی
بند اول:
ـــــــــــــ
اولین اسمی که اومد رو لبم
قبل بابا گفتنم، اسم تو بود
اولین اشکی که اومد توو چشام
واسه زخمی بودن جسم تو بود
(حالا یه عمر شب به شب
گوشه نشین روضهات ام) ۲
از روضه دیدم معجزه، صد موعظه
حاجت گرفتم از عَلَم
ای اعجاز بی مَثَل ، یا ثار الله
ای شیرین تر از عسل، یا ثار الله ۲
یا ثارالله مدد یا ثارالله
بند دوم:
ـــــــــــــ
جا نمونیم از هوای عاشقی
خوشبحال هر کسی پر باز کرد
میشه تو این دوره از اصحاب شد
میشه مثل « #آرمان » پرواز کرد
(باید بمونیم پای دین
بی «شاید» و «اما»،«اگه» )۲
هستیم فدایی ولیّ، سید علی
تا وقتی که خون توو رگِ
ای که تویی فدای دین، یا ثار الله
یا ابن امیرِالمومنین، یا ثار الله ۲
یا ثارالله مدد یا ثارالله
بند سوم:
ـــــــــــــ
پای غیرت باید از خون هم گذشت
باید از جون بود خاطر خواه تو
تو شهید امر به معروفی و
باید « #الداغی » بشیم توو راه تو
(#زن یعنی حجب فاطمی
#زندگی با نور حیا)۲
#آزادی یعنی حُر بشیم، از بند نَفْس
مثل شهید کربلا
ای عشق الی الأبد، یا ثار الله
یا غیرتَ الله مدد، یا ثار الله ۲
یا ثارالله مدد یا ثارالله
بند چهارم:
ــــــــــــــــ
آخره این قصه شیرینه چقدر
زندگی کابوسه منهای ظهور
توی بازار کساد شِرک و شَک
پشت ما گرمه به فردای ظهور
أَیْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَهُ؟
خورشید عمر ما بیا
أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِيَاء، نور خدا
آقا بیا آقا بیا
ذکر لب جن و ملک، یا مولانا
عجّل الله فرجک، یا مولانا ۲
محمد کاظمی نیا