eitaa logo
هیئت مذهبی یالثارات الحسین(ع)آمل
449 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
729 ویدیو
7 فایل
کانال اطلاع رسانی مراسمات هیئت یالثارات الحسین (ع) شهرستان آمل جهت ارتباط با ادمین: @Khademhossian
مشاهده در ایتا
دانلود
Salam bar Ebrahim18.mp3
4.04M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🍂 💚ظاهر ساده و بي آلایش ص ۱۰۰❤️ 💚اخلاق ابراهیم عامل جذب کردهای محلی ص ۱۰۰❤️ 💚بینش سیاسی ابراهیم ص ۱۰۱❤️ ♻️وقتي براي اولين بار او را ديديم فكر كرديم كه او خدمتكار و... براي رزمندگان اســت. اما مدتي كه گذشــت به شخصيت او پي برديم. ♻️ابراهيم به نوعي ساختارشكن بود. به جاي توجه به ظاهر و قيافه، بيشتر به فكر باطن بود. بچه ها هم از او تبعيت مي كردند. ♻️هميشــه مي گفت: مهم تر از اينكه براي بچه ها لباسهاي هم شــكل و ظاهر نظامي درست كنيم بايد به فكر آموزش و معنويت نيروها باشيم و تا مي توانيم بيشتر با بچه ها باشيم. ♻️نتيجه اين تفكر، در عملياتهاي گروه،كاملا ديده مي شد. هر چند برخي با تفكرات او مخالفت مي كردند... کانون فرهنگی تبلیغی وهیئت مذهبی یالثارات الحسین آمل @yalesaratamol
Salam bar Ebrahim19.mp3
11.45M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🍂 💚سرباز شیعه عراقی ص ۱۰۹❤️ 💚فرمانده گمنام ص ۱۱۱❤️ 💚عملیات در ارتفاعات بازی دراز ص ۱۱۲❤️ 💚رفتار ابراهیم با بیسیم چی مجروح عراقی❤️ 💚نگهبانی دادن اسیر عراقی ص ۱۱۵❤️ ⬅️با تعجب به خيره شد! بعد از چند لحظه سكوت با لهجه عربي پرسيد: اَنت!! همه ما ســاكت شديم! باتعجب به يكديگر نگاه كرديم. اين جمله احتياج به ترجمه نداشــت. ابراهيم با چشمان گرد شــده و با لبخندي از سر تعجب پرسيد: اسم من رو از كجا ميدوني!؟ ⬅️من به شــوخي گفتم: داش ابرام، نگفته بودي تو عراقيها هم داري ســرباز عراقــي گفت: يك مــاه قبل، تصوير شــما و چند نفــر ديگر از فرماندهان اين جبهه را براي همه يگانهاي نظامي ارســال كردند و گفتند: ⬅️هر كس ســر اين فرماندهان ايراني را بيــاورد جايزه بزرگي از طرف صدام خواهد گرفت!...   کانون فرهنگی تبلیغی وهیئت مذهبی یالثارات الحسین آمل @yalesaratamol
Salam bar Ebrahim19.mp3
11.45M
📚 🔊 «هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 🏷 کتاب 🍂 💚سرباز شیعه عراقی ص ۱۰۹❤️ 💚فرمانده گمنام ص ۱۱۱❤️ 💚عملیات در ارتفاعات بازی دراز ص ۱۱۲❤️ 💚رفتار ابراهیم با بیسیم چی مجروح عراقی❤️ 💚نگهبانی دادن اسیر عراقی ص ۱۱۵❤️ ⬅️با تعجب به خيره شد! بعد از چند لحظه سكوت با لهجه عربي پرسيد: اَنت!! همه ما ســاكت شديم! باتعجب به يكديگر نگاه كرديم. اين جمله احتياج به ترجمه نداشــت. ابراهيم با چشمان گرد شــده و با لبخندي از سر تعجب پرسيد: اسم من رو از كجا ميدوني!؟ ⬅️من به شــوخي گفتم: داش ابرام، نگفته بودي تو عراقيها هم داري ســرباز عراقــي گفت: يك مــاه قبل، تصوير شــما و چند نفــر ديگر از فرماندهان اين جبهه را براي همه يگانهاي نظامي ارســال كردند و گفتند: ⬅️هر كس ســر اين فرماندهان ايراني را بيــاورد جايزه بزرگي از طرف صدام خواهد گرفت!... کانون فرهنگی تبلیغی وهیئت مذهبی یالثارات الحسین آمل @yalesaratamol