🌿🌸 علـــے را . . . دست بیعت داده‌ای چـون مالـڪ اشتـــر بہ نسـل پاڪ پیغمبــر چو سلمـانی ، #سلیمـــانی #اعطای_نشان_ذوالفقار #توسط_امـام_خامنـه_ای #به_سردار_قاسم_سلیمانی #اولین_بار_در_جمهوری_اسلامی ❀ اللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الۡفَرَج ❀ 🌿🌸 💠🔸 @yamahdi313z 🔸💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2

🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔰 خوابی که سردار #سلیمانی پس از شهادت سردار #مهدی زین‌الدین دیدن : 🔶هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون #میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك بار دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. ❤️قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. 🔘هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم» 🔘همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت #زیر_نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: « #سیدمهدی_زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید #نبودی!» اینجا بهم مقام #سیادت دادن. 🛑از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در #جمع شما هستم» 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین. ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2

•═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 🔰 #تا‌_اخر_بخوانید 🔰 🔻حافظ شيرازي🔻 ◀️اگر آن ترڪ شيرازي بدست آرد دل ما را ◀️به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 🔻صائب تبريزي🔻 🔸اگر آن ترڪ شيرازي بدست آرد دل ما را 🔸به خال هندويش بخشم سر و دست و تن و پا را 🔸هر آنڪس چيز مي بخشد ز مال خويش مي بخشد 🔸نه چون حافظ ڪه مي بخشد سمرقند و بخارا را •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 🔻شهريار🔻 🔹اگر آن ترڪ شيرازي بدست آرد دل ما را به خال هندويش بخشم تمام روح و اجزا را 🔹هر آنڪس چيز مي بخشد بسان مرد مي بخشد 🔹نه چون صائب ڪه مي بخشد سر و دست و تن و پا را 🔹سر و دست و تن و پا را به خاڪ گور مي بخشند 🔹نه بر آن ترڪ شيرازي ڪه برده جمله دلها را •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 🔻خانم دريايی🔻 ♦️اگر آن ترڪ شيرازي بدست آرد دل ما را ♦️خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورده دنيا را ♦️نه جان و روح مي بخشم، نه املاڪ بخارا را ♦️مگر بنگاه املاڪم؟چه معني دارد اين ڪارا؟ ♦️و خال هندويش ديگر، ندارد ارزشي اصلاً ♦️ڪه با جراحي صورت ،عمل ڪردند خال ها را ♦️نه حافظ داد املاڪي، نه صائب دست و پاها را ♦️فقط مي خواستند اينها، بگيرند وقت ماها را •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 🔻ڪامران سعادتمند🔻 🔘اگر آن ترڪ شيرازي بدست آرد دل ما را 🔘نه او را دست و پا بخشم، نه شهري چون بخارا را 🔘همان دل بردنش ڪافي ڪه من را بي دلم ڪرده 🔘نمي خواهم چو طوطي من بگويم اين غزلها را 🔘غزل از حافظ و صائب و يا دريايي بي ذوق 🔘️و يا آن شهريار . ڪه بخشد روح اجزا را 🔘ميان دلبر و دلدار، نباشد حرفِ بخشيدن 🔘️اگر دلداده مي باشيد، مگوييد اين سخن ها را •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 🔻عارف تهراني🔻 💧اگر آن ترڪ شيرازي بدست آرد دل ما را 💧شعار و حرف پُر ڪرده، تمام ادعاها را 💧يڪي بخشيده چون حافظ ، سمرقند و بخارا را 💧يڪي چون صائبِ تبريز ، سر و دست و تن و پا را 💧از اين سوشهريار داده تمام روح اجزا را از آن سو بانودريايي گرفته حال ماها را 💧سعادتمندشاعرنيز فقط گفت ونداد هرگز 💧نه ملڪ و نه بخارايي ، نه روح و نه تن و پا را 💧ولي من #مي_شناسم ڪس ، ڪه او نه گفت و نه دم زد 💧بدون حرف عمل ڪرده ، تمام ادعاها را 💧ڪسي ڪه خانمانش را ، رها از بهر جانان ڪرد 💧بدون #منتي بخشيد ، سر و دست و تن و پا را 💧و او اهسته و آرام ، براي #ڪشور_ایران 💧 #فدا_ڪرده به گمنامي ، تمام روح و #اجزا را 💧اگر خواهي بداني ڪيست ، وجودت از سجود اوست 💧 #تمامي_خودش را داد ، به ما #بخشيده دنيا را 💧نه گفتش ترڪ شيرازي ، نه گفتش خال هندويش 💧و او نامش " #سلیمانی " عمل ڪرد ادعاها را 🌹 #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی 🌹 #سردار_دلها •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2

•═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 💟 سردار شهید حاج قاسم #سلیمانی عنایت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در جنگ ٣٣روزه 🌹 #سردار_شهید_قاسم_سلیمانی 🌹 #سردار_دلها •═•••🍃••◈🌸◈••🍃•••═• 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2

•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ☑️شهید حاج قاسم #سلیمانی: «الا یا اهل عالم، من حسین(علیه السلام) را دوست دارم» #حسین (علیه السلام) هم تو را دوست دارد ❤️سالروز ولادت #امام_حسین (ع) سرور آزادگان جهان و روز #پاسدار مبارک باد •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2

🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔰 خوابی که سردار #سلیمانی پس از شهادت سردار #مهدی زین‌الدین دیدن : 🔶 هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون #میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زنده‌ن.» عجله داشت. می‌خواست برود. یك بار دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. ❤️قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. ♦️ هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم» ♦️ همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت #زیر_نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: « #سیدمهدی_زین‌الدین» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید #نبودی!» گفت :اینجا بهم مقام #سیادت دادن. 🛑از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در #جمع شما هستم» 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین. 🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹 ‌‌❣#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌹━═━⊰🍃🌹🍃⊱━═━🌹🍃 💠🔹 @yamahdi313z 🔹💠 http://eitaa.com/joinchat/293994496C8c2ffa9ca2