🔹جمشید شاه که رو کرسی نشست اولش رفت رو مود خدمت!
با استفاده از اهن ، تجهیزات نظامی رو راه انداخت، معادن رو فعال کرد،زرگری و طبابت و کشتی سازی رو راه انداخت.
🔹جمشید ملت رو چهار دسته کرد:
نگهبانان آتش (روحانیون)،نظامیان و جنگاوران ،کشاورزان و صنعتگران
🔹#جمشید ،دیوها رو هم به زنجیرکشید و از اون ها برای ساخت و ساز استفاده کرد.
🔹امورات که به غلتک افتاد ، دستور داد جشن شکرگذاری راه بندازن و در روز جشن یه تخت درست کردند و به مرغان و دیوان دستور داد پرواز کنند و تخت با جمشید رفت بالا و ازون بالا برا مردم بای بای کرد! دستور داد هر سال این جشن رو اول بهار بگیرن که ما بهش میگیم #نوروز
🔹بعد سیصد سال حکومت، جمشید باد افتاد تو کله ش و همه رو جمع کرد و گفت ازین به بعد بجای خدا من رو باید پرستش کنید! اطرافیان جا خوردند و دیگه جمشید، از چشم مردم و بزرگان و سپاهیان افتاد!
🔹کم کم مملکت شلوغ شد،شورش راه افتاد و دیگه مثل قبل نشد!
🔹اینجای قصه ،سر و کله #ضحاک پیدا شد، اسم باباش مرداس بود و مرداس پادشاه سرزمین صحرایی با مردان نیزه به دست بود و آدم با خدایی بود و ضحاک هم تو عالم خودش بود و کار به کار کسی نداشت.
🔹یه روز #ابلیس با هیبت یه جوان زیبا بر ضحاک ظاهر میشه و شروع میکنه به مُخ زنی ! که آناتومی بدنت به پادشاهی میخوره و شاسیت خیلی نایسه و این حرفا ! ضحاک گفت اره راست گفتی بعد پاپی ، پادشاهی مال منه!
🔹ابلیس میگه بابات کنار برو نیست و تا نمیره تو رو تخت نمیری! بعدش هم گفت باید بابا جون رو بکشی!!! ضحاک اولش قبول نمیکنه و ولی ابلیس درنهایت میقبولونه!
🔹حاجی ابوالقاسم(فردوسی) اینجا میگه ضحاک فرزند نامشروعه چون به ابلیس برا کشتن باباهه اوکی میده و این حرفا!!!
🔹#مرداس تو کاخ خودش یه باغی داشت که سحرگاهان میرفت برا نماز و عبادت
🔹ابلیس که مامور اجرای نقشه بود یه چاه میکنه و شب که مرداس میره برا عبادت میفته داخل و الفاتحه!
🔹#ضحاک بعد مرگ بابا، تاج رو بر سر میگذاره و به مردم مملکتش اعلام میکنه که پادشاهه !
🔹اینجا ابلیس که سولاخ رو پیدا کرده بود تغییر کاراکتر میده و در نقش اشپز وارد کاخ ضحاک میشه و اتفاقا غذاهای چرب و چیلی هم درست میکنه !
🔹آشپزباشی قصه یه روز به ضحاک میگه که به ازای خدماتم اجازه بده دوش هات رو ببوسم و ضحاک میگه بیا بماچ !!! ماچیدن همان و یه دفعه ای از دوش ضحاک دو مار میزنه بیرون و هرچی میکشنشون دوباره درمیان !!! آشپز هم این وسط غیب میشه!
🔹ابلیس دوباره سیستم رو عوض میکنه و این دفعه به شکل پزشک میاد بیرون و به ضحاک میگه دوای درد تو کشتن مارها نیست بلکه باید جلوی رشدشون رو بگیری و این کار جز با سیر کردن شکمشون اتفاق نمیفته ! تازه باید هر روز مغز دو تا جوون رو بریزی تو حلقومشون!!!
🔹فردوسی اینجا میگه که ابلیس هدفش از بین بردن نسل انسان ها و بازگشت شیاطین به زمین بوده !
🔹خلاصه هر روز دو تا جوون رو میکشتن و مغزشون رو میدادن به مارها
🔹همزمان با مار بازی ضحاک ، اغتشاشات در ایران اوج میگیره و یه عده وطن فروش از ایران میرن سمت ضحاک و قلقلکش میدن که به ایران حمله کن! ضحاک هم با لشکرش تارگت میزنه برا ایران!
🔹 با اَتَک ضحاک ،جمشید در میره و تاج و تخت ایران میفته دست ضحاک مار به دوش ! جمشید رو هم در حوالی چین پیداش میکنن و بدستور ضحاک از وسط نصفش میکنن!
💚⃟○@yamahdi_entezar