محمد صفار: داستانی واقعی: 🔞 پایگاه اسپایکر عراق درس عبرتی تلخ برای مردم ایران ◀️ سال ۱۳۹۳ بود داعش یکی یکی شهرهای عراق را با زور می گرفت بعضی جاها مقاومت می شد و یا اینکه مقاومت ها کم کم آغاز و داعش می ترسید به آنجا حمله کند. پس زورش را کنار می گذاشت و از تزویر استفاده می کرد. ◀️ به پایگاه نظامی اسپایکر عراق رسید سه هزار دانشجوی نظامی آماده به جنگ در آن حضور داشتند، باید این پایگاه را می گرفت اما زورش نمی رسید. با کمک تعدادی از مزدوران خود اعلام کرد هرکس تسلیم شود به او امان می دهد. اعلام کرد که قدرتش آنقدر زیاد است که اگر تسلیم نشوند همه آنها را خواهد کشت. ◀️ دانشجویان نظامی با دستور فرماندهی، مرخصی گرفته تا راهی دیار خود شوند و در پایگاه نمانده و کشته نشوند. در این بین فقط ۵۰ نفر از عشایر وابسته به داعش به میان سه هزار دانشجو آمده آنها را فریب دادند که امان نامه می دهند به دستشان و خود برای آنان خودرو و امکانات گرفتند تا آنها که اکنون سلاح بر زمین گذاشته و لباس نظامی از تن بیرون کرده اند به منزل برسانند. ◀️ اما به جای آغوش خانواده آن ۵۰ نفر داعشی، ۳۰۰۰ دانشجو را اسیر کرده و تحویل داعش دادند داعش نیز ۱۹۰۷ از آنها را کشت و جنازه هایشان را به درون دجله انداخت. 🔴 قسمتی از این داستان آشناست و امروز برای ما تکرار می شود. در همین اغتشاشات عده ای امان نامه می دهد، فردی دیگر می‌گوید با آنها همراه شویم تا ما را به مقصدی خوب برساند. تعداد شان مانند داعشیان کم است و تعداد ما بسیار زیاد اما آنچه که باعث شده است داستان کشتن هزاران عراقی برای ایران تکرار نشود فقط بصیرت است، اینکه بدانیم به قول فیلم مختارنامه دشمن امانمان می دهد تا فقط مقاومت ما را بشکند، و سپس همه را چون گوسفندان بعد از تسلیم شدن سر خواهد برید. ✅ اینجاست که باید پایگاه هوایی اسپایکر را نیز به صف درس عبرت های خودمان بیفزاییم تا نکند در زمانی که دشمن از اغتشاشات و نابودی ایران ناامید شده، تزویرش را جایگزین آن کرده و ایران را چون دجله، خونین کند. #ایران #بصیرت #اغتشاشات #مهسا_امینی #اسپایکر_عراق @yamahdiadrekni72