eitaa logo
🔹حیات طیبه🔹
2هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
17.6هزار ویدیو
484 فایل
•﷽• پرسش و پاسخ اعتقادی مسائل سیاسی اخلاقی سبک زندگی اسلامی ... - کارشناس دینی و سیاسی - استادحلقه های معرفت -و مبلغ دانشگاه •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• https://eitaa.com/yamahdiadrekni72 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
مشاهده در ایتا
دانلود
شمارۀ۸۹ 🔵از فرصت ها استفاده کنید مردی با اسلحه وارد بانکی شد و تقاضای پول کرد وقتی پول ها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید: آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟ مرد پاسخ داد: بله قربان من دیدم سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقۀ مرد گرفت و او را در جا کشت. او دوباره رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آنها پرسید: آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟ مرد پاسخ داد: نه قربان، من ندیدم. اما همسرم دید!!! # @yamahdiadrekni72 🔵 تفاوت نگاه مرد و زن به رابطه زناشویی؟! 🖋 استاد سید علیرضا واعظ موسوی: این تفاوت مردان و زنان در رابطه زناشویی را فراموش نکنید؛ با یک تمثیل قابل درک است! مردان در این رابطه، بیشتر «هدفمند» هستند: - یعنی برای آمدن به کوه قصد دارند سریع به «قله» برسند!! زنان در این رابطه بیشتر به فرایند فکر میکنند! یعنی در این کوهپیمایی دوست دارند از دامنه کوه لذت ببرند!! ✅ پس مرد و زن باید همدیگر را درک کنند! مرد کمی از هدف خود کوتاه بیاید و با شریک زندگی اش، بیشتر از مناظر و دامنه کوه لذت ببرد! و زن نیز کمی بیشتر به فکر رسیدن به قله باشد و کمی از توقع خود برای ماندن در دامنه، کم کند! @yamahdiadrekni72
✏️ *خود را به خواب نزنیم* 🔹مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند پس کفش هایش را زیر سرش گذاشت و خوابید.🫠 🔸طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند.اولی گفت: طلاها را بگذاريم پشت آن جعبه...🤨 🔹دومی گفت: نه، آن مرد ممکن است بیدار باشد و وقتی ما برویم او طلاها را بردارد🤫 👈گفتند: پس ، امتحانش کنیم کفش هایش را از زیر سرش برمی داریم، اگه بیدار باشد با این کار معلوم می شود.🤔 🔸مرد که حرف های آنها را شنیده بود، خودش را بخواب زد. دو مرد دیگر هم، کفش ها را از زیر سر مرد برداشتند و اما مرد به طمع بدست آوردن طلاها هیچ واکنشی نشان نداد.🤗 پس گفتند:" پس واقعا خواب آست ! طلاها رو همینجا بگذاریم‌ ..."😌 بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد تا طلاهایی را که آن دو مرد پنهان کرده بودند ، بردارد اما هر چه گشت هیچ اثری از طلا نیافت ، پس متوجه شد که تمام این حرف ها برای این بوده است که در عین بیداری کفشهاش را بدزدند!!🧐 ✍️نتیجه یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد ...
🌿🌺﷽🌿🌺 عجیب ولی واقعی 🔻متروی تهران ایستگاهی دارد به نام این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود. می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار ؟ می گفت : الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمیگذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش ، کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس میزد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست.....!! این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. ✖️''شهید عبدالحسین کیانی'' همان ''جوانمرد قصاب'' است ! به این میگن جوانمرد