eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
165 عکس
89 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سبک شور تولد حضرت عباس علیه السلام بند اول بگوش بگوش خبر میدن به شیعه‌ها بگوش منادی میگه از توی عرش خدا بگوش دارن میگن خادما از توو کربلا بگوش شور قیامت اومد خوش قد و قامت اومد امام هیات اومد وفا و غیرت اومد بزرگ طائفه‌ی جرعت و شهامت اومد شیر شجاعت اومد یار امامت اومد اون که با اسمش مریضا میشن سلامت اومد گره گشا اومده تا گره گشایی کنه ماشالا ماشالا اومده تا به قلب عاشقا خدایی کنه ماشالا ماشالا باب الحوائج تموم حاجتا اومده ماشالا ماشالا می‌خواد تموم نوکراش و کربلایی کنه ماشالا ماشالا الدخیل یبو فاضل بند دوم بگوش بگوش میر و علمدار اومده بگوش وارث ذوالفقار کرار اومده بگوش علی مرتضی به تکرار اومده بگوش ماه عشیره اومد به جنگ چیره اومد پهلوونی که بی نظیره اومد اون کسی که یک تنه جنگ و دست میگیره اومد فاتح میدون اومد شیر رجزخون اومد عموجون رقیه خاتون اومد برید کنار که حیدر از خیمه‌ها بیرون اومد جگر نداره کسی حتی روبروش وایسه ماشالا ماشالا حداقل یکی برای آبروش وایسه ماشالا ماشالا رقیه ذوق می‌کنه وقتی‌که بهش میگن ماشالا ماشالا هیشکی نمی‌تونه مقابل عموش وایسه ماشالا ماشالا بند سوم بگوش بگوش واسه شنیدن خبر بگوش علی مرتضی بازم شده پدر بگوش پیدا شده توو آسمونه شب قمر بگوش عشق به هوش اومده ساقی سبوش اومده علی اصغر و بگید بیاد عموش اومده شیر نر ام بنینه به خروش اومده علم بدوش اومده باده فروش اومده صدای حیدر از توو گهواره بگوش اومده بوسه زهرا رو ببین زیر گلوش اومده اومده اونکه روی ناموس حسین حساسه ماشالا ماشالا حتی تموم زائراشو هم به اسم می شناسه ماشالا ماشالا قبله حاجات تموم ارمنی ها روز تاسوعا ماشالا ماشالا به قول پیرمردای عراقیا امام عباسه ماشالا ماشالا @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم شروع شد غزلی جاودانه شکل گرفت برای عشق در عالم بهانه شکل گرفت نوشت قافیه را چشم و شد ردیف ابرو پس عاشقانه‌ترین عاشقانه شکل گرفت زمین تشنه دهان را به سمت ساحل برد برای وسعت دریا کرانه شکل گرفت نوشت کرب‌وبلا تازه قبله شد تشکیل نوشت بزم عزا تازه خانه شکل گرفت زمین به خاک قدم های زائرش زل زد سپس به وجد درآمد زمانه شکل گرفت و با حسینیه و پرچم و کتیبه و سنج مفاعلن فعلاتن ترانه شکل گرفت جهان به یمن وجود ابارقیه و بعد به ناز مقدم آن نازدانه شکل گرفت حسین رونق دنیای نوکری شده است حسین آمد و دنیا چه محشری شده است سپرده ام به نخ پرچمش که دل دل شد حسین تا ابد ارباب هرچه سائل شد نماز عشق به ابروی او تمایل داشت به سمت کرب و بلا قبله نیز مایل شد زیاد کرده همیشه کم مرا یعنی که شاعر از قِبَل لطف اوست مقبل شد چقدر شعر نوشتند شاعران اما به ذره او نظری کرد و بعد دعبل شد ثواب گریه ما در مصائبش با صد نماز و روزه‌ی پیغمبران معادل شد «به آسمان رود و کار آفتاب کند» کسی که با حرم کربلا مقابل شد گرفته حاجت خود را قسم به قاسم و اکبر هر آن که از یکی از این دو درب داخل شد بزرگ طایفه‌ی آب ها سلام آقا امام بی سر ارباب ها سلام آقا 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
بحر طویل حضرت اباالفضل العباس علیه السلام من قمرم ماه فقط جلوه ای از روی دل‌آرای من است آینه‌ی چهره‌ی زیبای من است صورت من ماه شب چهارده و خال لبم نقطه ‌ی پرگار دل آرایی و زیبایی و معروف شده قامت من در همه ی شهر به رعنایی و آقایی و اصل و نسبم شهره‌ی شهر است ادبم نقل زبان همه ی مردم دهر است من قمرم من پسر حیدر کرارم و سردارم و سالارم و از نسل یل بی بدل کل عرب هستم و با اصل و نسب هستم و پس مادرم من فاطمه‌ی بنت کلاویه همان ام بنین است مقامش بخدا عرش برین است ملک زیر جلال و جبروتش همه دم سایه نشین است خداوند حیا و ادب و حجب و عفاف است که خورشید به دور سر او گرم طواف است مقامات کرامات پر از برکت او قله‌ی قاف است من قمرم ماه بنی هاشمم و اسوه‌ی اخلاق و ادب هستم و جود و کرمم مثل حسن نقل زبان است همان مرد کریمی که به آقایی وبخشندگی اش شاه کریمان جهان است خوش اخلاقی او مثل رسول است همانند بتول است وَ چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است من قمرم طالع من سعد و سرشتم همه از نور نوشته است و فرشته است غلام نسبم فرّ همایونی من پاک سرشته است پدرم صاحب املاک بهشت است پدرم شیر خدا شاه عرب شاه عجم حیدر کرار اسدالله علی بن ابیطالب و بر کل یلان غالب و آن فاتح خیبر شه قنبر به جنان ساقی کوثر که در بدر و احد پوزه‌ی کفار به تیغ دودمش یکسره بر خاک رسیده است کنون وارث این شوکت و این صولت و این هیبت و این قدرت بازو و دم قدسیه هوهوش منم من که به ابروی گره خورده‌ی خود ترس به جان و دل یک لشکری از خود و زره ، نیزه و شمشیر بیانداخته ام دوش به دوش پدرم گرچه که یک بار ولی باز در آن بار چنان تاخته ام تا که یلان را که نه حتی شتر و مرکب و اسب همه را از نفس انداخته ام نعره ی من غرش صد شیر شکاری‌ست سپاه از غضبم صید فراری ست منم ذخر الحسین آنکه به صفین صف از یورش من پاره شد و با گره ابروی من مالک اشتر جگرش آب شد و معرکه بی تاب شد و چشم فلک تیره شد و صورت خورشید گرفته و همه دیدند که مهتاب شد و من اسدالحیدر اباالفضل علمدارم و من حیدر کرار به تکرار مکرر شده ام من قمرم نور دو چشمان همه اهل حرم پر جگرم شیر نرم شانه من قله‌ی آمال رقیه‌ست فقط مال رقیه است دلم دربه‌در زینب و دنبال رقیه است به این مفتخرم ساقی اهل حرمم پشت و پناه علیِ اکبرم و قاسم و کلثوم سکینه‌م و آرام و قرار دل بی تاب ربابم عموجان علی اصغرم اما به همین منصب خود فخر نمایم که فدایی حسینم همان نور دوعینم من قمرم 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @yaqoote_sorkh