eitaa logo
أین بقیة الله...
138 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
417 ویدیو
18 فایل
سلام بر #صاحب_اختیارمان اینجا پایگاه مجازی #امام_زمان_عج است با #صلوات وارد شوید... #کپی برداری به هر نحوی #جایز است. کانال دوم ما مشاوره آنلاین @Hamdeli_313 #خادم کانال @Shahidane ارسال به ناشناس👇 https://harfeto.timefriend.net/16154425941110
مشاهده در ایتا
دانلود
أین بقیة الله...
👆👆👆 💞 #آخرین_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت4⃣1⃣ او اصرار مى كند كه بايد به #خانه اش
👆👆👆 🎉 🎉 🎀 ⃣1⃣ ــ بايد را غنيمت بشمارى، بايد بنويسى! تو بايد را با بيشتر آشنا كنى. ــ باشد. مى نويسم. مقدارى داشته باش. اكنون رو به مى كنم و مى گويم: "آيا مى شود براى خاطره زيبايى تعريف كنيد تا آن را ". او به فكر فرو مى رود، مى گذرد. رو به من مى كند و مى گويد: "فكر مى كنم بهتر است خاطره را براى شما بگويم". مى دانم تو هم دوست دارى اين را بشنوى. ! ! من و تو آماده ايم تا اين را بشنويم. گويا از ما مى خواهد به برويم. سفرى دور و دراز! بايد به برويم، به سرزمين "روم"، قصر . ما در آنجا با به نام آشنا مى شويم... 💞🏳💞 ! به من چند روزى بده! براى چه❓ مى خواهم در مورد آينده ام فكر كنم و بگيرم. ــ اين كار كردن نمى خواهد. آخر چه كسى بهتر از پسر براى تو پيدا مى شود❓ نزديك مى آيد و روى را مى بوسد. او دارد هر چه زودتر كند. اگر اين صورت بگيرد به زودى ، 👑 كشور خواهد شد. ...
أین بقیة الله...
👆👆👆 🎉#آخرین_عروس 🎉 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود🎀 #قسمت5⃣1⃣ ــ بايد #فرصت را غنيمت بشمارى، با
👆👆👆 💞 💞 ⃣1⃣ همه روم دارند كه جاى باشند; امّا چرا روى خوشى به اين نشان نمى دهد⁉️ آيا او دلباخته ديگرى شده است❓ آيا او ديگرى در دل دارد❓ از اتاق بيرون مى رود. از جا برمى خيزد و به سمت مى رود. هيچ كس از دل او خبر ندارد. درست است كه او در زندگى مى كند; امّا اين براى او است. اين پر زرق و برق برايش هيچ جلوه اى ندارد. همه روىِ زرد را مى بينند و نمى دانند در درون او چه برپاست. خيال مى كند كه او گرفتار ديگرى شده است. امّا گرفتار شك شده است. او از به و اعتقاد داشت و به مى رفت و مانند همه به سخنان هاى مسيحى گوش مى داد. ...
أین بقیة الله...
👆👆👆 💞 #آخرين_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت6⃣1⃣ همه #دختران روم #آرزو دارند كه جاى #
👆👆👆 💞 💞 ⃣1⃣ كشيش ها كه همان بودند را به تَرك دنيا دعوت كرده و از آنها مى خواستند تا به فكر خود باشند و از جمع كردن دورى كنند. آن روزها چهره ها براى چهره اى بود، ها كسانى بودند كه مى توانستند مردم را ببخشند. مى ديد آنها چنان از و عذاب سخن مى گويند كه همه دچار مى شوند. براى اعتراف به نزد آنها مى رفتند تا گناه آنها را ببخشد. او كه بزرگ تر شد چيزهايى را ديد كه به دينِ آنها شك كرد. مى ديد ها كه از تَرك دنيا سخن مى گويند، وقتى به اين مى آيند چگونه براى گرفتن هاى طلا، هجوم مى آورند! چيزهاى زيادى را در اين ديده بود. صداى قهقهه مستانه ها را شنيده بود. او بارها ديده بود كه چگونه ها با شكم هاى ، ظرف هاى غذا را پيش كشيده و مشغول مى شدند‼️ او به كه اينان بودند شك كرده بود، درست است كه او دخترى از خانواده بود; امّا نمى توانست ببيند كه ، بازيچه گروهى بشود كه خود را بزرگانِ مى دانند و نان حكومت را مى خورند‼️ او از اين ها، مأيوس شده است امّا هرگز از جدا نشده است. او از اين بدش مى آيد ولى را دوست دارد و به (ع) و (س) عشق میورزد. 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟
أین بقیة الله...
👆👆👆 💞 #آخرين_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت7⃣1⃣ كشيش ها كه همان #روحانيّون_مسيحى ب
👆👆👆 💞 💞 ⃣1⃣ هر چه او به كه ها از آن دم مى زدند بيشتر مى كرد، راز و نيازش با بيشتر مى شد. از مى خواهد او را بدهد. او از همه چيز و همه كس خسته شده است ولى از و دل نكنده است. او است تا به سوى او بيايد. او مى داند كه اگر با پسر عمويش كند تا آخر بايد به وضع موجود، باشد. اگر بفهمند كه آينده روم به آنها شك دارد چيزى جز در او نخواهد بود. آنها آن قدر قدرت دارند كه حتّى آينده را مى توانند به برسانند. آنها هرگز به دست نمى گيرند تا را به قتل برسانند، بلكه اى بسيار قدرتمندتر از دارند. كافى است آنها به بگويند كه مرتّد شده و به دين پشت كرده است، آن وقت مى بينى چگونه كه تا ديروز ساكت و آرام؛ بودند، آشوب به پا كرده و به حمله مى كنند تا براى و رضايت ، را بکشند. 💟✨الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج✨💟
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت3⃣4⃣ #امام_هادى(ع) به روى او لبخند مى
👆👆👆 💞 ⃣4⃣ دارد به اين سو مى آيد. (ع) به استقبال خواهر مى رود. اكنون (ع) با دست اشاره به نرجس مى كند و به مى گويد: "اين همان است كه در مورد آن با تو سخن گفته بودم". لبخندى مى زند و به نزد مى رود و او را در آغوش مى گيرد. از شوق، اشكش جارى مى شود. او خدا را شكر مى كند كه اين خاندان را مى بيند. بارها و بارها از برادرش خواسته بود تا مقدّمات ازدواج (ع) را فراهم كند، آرزو داشت تا آن حضرت را ببيند. (ع) به او گفته بود بايد صبر كنى تا بيايد، فقط اوست كه شايستگى دارد مادر (عج) بشود. خيلى خوشحال است. به چهره نگاه مى كند، يك آسمان نجابت و پاكى را در اين چهره مى بيند. به راستى تو چه كردى كه شايسته اين مقام شدى، ! (ع) از مى خواهد تا نرجس را به خانه خود ببرد و به او احكام را ياد بدهد. ...
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت4⃣4⃣ #حكيمه دارد به اين سو مى آيد. #امام_
👆👆👆 💞 ⃣4⃣ مدّتى مى گذرد، وقت آن است تا مراسم ازدواج برگزار شود; ! من با خود فكر مى كنم كه حتماً براى اين ، جشن باشكوهى برگزار خواهد شد; امّا متوجّه مى شوم كه هيچ در كار نيست. اين به صورت مخفى صورت مى گيرد و فقط چهار نفر در اين مراسم شركت دارند: و (ع) و و . شايد تعجّب كنى؟ تو تا به حال مراسم اين طورى نديده اى؟ شنيده اند سرانجام كسى مى آيد كه همه حكومت هاى ظلم و ستم را نابود مى كند. آنها به خيال خود مى خواهند كارى كنند كه آن هيچ نسلى نداشته باشد0 امروز (ع) مى خواهد پسرش مخفى باشد تا دشمنان حسّاس نشوند. ! ماندن ما در اين شهر ديگر به صلاح نيست. بايد به خود برويم، مى ترسم حكومتى به ما شك كنند. من به تو قول مى دهم كه باز هم به اينجا بياييم. من در خانه خود مشغول هستم. به تو و خاطرات سفرمان فكر مى كنم. از ما يك سال گذشته است. صداى درِ خانه به گوشم مى رسد. بلند مى شوم در را باز مى كنم. از ديدنت خيلى مى شوم. باور نمى كردم كه اين قدر با باشى كه باز هم به من سر بزنى. ...