eitaa logo
«یــــارانِ مهدی زهرا عـــج»³¹³🇵🇸
151 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
17 فایل
بسم‌الله‌رحمان‌الرحیم یوسف‌گمگشته‌باز‌آید‌به،کنعان‌... تشکیل کانال ١۴٠٢/٣/٢۵ https://harfeto.timefriend.net/17200424086309 کانال وقف‌حضرت‌ولی‌عصر‌عج‌‌امامان‌وشهدا _کپی؟حلالهِ‌فقط‌برای‌عاقبت‌بخیریمون‌دعاکنید ازبنر؟ خیر اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_16906755883753392505754.mp3
3.77M
اول‌این‌راه‌مرده‌بودم‌کاش سربه‌نیزه‌مراقبم‌باش...💔 بانوای: حنیف طاهری https://eitaa.com/yaran_mehdizahra313
بسم الله القاصمـ الجبارین 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۱۴۱ پس از نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست.... نگاهش دریای نگرانی بود،.. نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده بود که خودم پیش قدم شدم _من مصطفی! از اینکه حرف دلش را خواندم.. لبخندی غمگین لبهایش را ربود و پای در میان بود.. که نفسش گرفت _اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟ از هول دیروزم.. دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد.. و صدای شکستن دلش بلند شد _تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده! هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانه شان درد میکرد،.. هنوز وحشت شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده.. ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش .. که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم.. _یادته داریا منو سپردی دست حضرت سکینه (س)؟ اینجا هم منو بسپر به حضرت زینب(س)! محو تماشای چشمانم ساکت شده بود،.. از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود.. که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و حضرت زینب(س) را شاهد عشقم گرفتم _اگه قراره بلایی سر و این بیاد، دیگه چه ارزشی داره؟ و نفهمیدم با همین حرفم... با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد و عطر عشقش در نگاهم پیچید _این و جون این و جون همه برام عزیزه!برا همین مطمئن باش نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو! در روشنای طلوع آفتاب... ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد