💠 #شهیدی که مسخره ش میکردند #شهید کرو لال عبدالمطلب اکبری
.
یکی تعریف میکرد وقتی دشمن خمپاره میزنه، قبل از این که صدای سوتش برسه، عبدالمطلب کر و لال اشاره میکنه بقیه دراز بکشند
عجب دست کم نگیریدش.
اسمش عبدالمطلب اکبری بود.
کرولال بود.زمان جنگ توی محل بنایی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا جدی اش نمی گرفتند. یه روز رفتند سر قبر پسر عموی شهیدش #غلامرضا اکبری. عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت شهید عبدالمطلب اکبری دوستاش خندیدند و مسخره بازی درآوردند هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت. فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدینش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که با دست قبر خودش رو کشیده بود.
تو وصیت نامه ش نوشته بود :
یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند.یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند.یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم.
اما مردم حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با #آقام امام زمان عج حرف میزدم.آقا خودش بهم گفت: تو شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد.
.
🌹شادی روح #شهدا #صلوات
سید تقی جلالی