eitaa logo
یاران ابراهیم
154 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
900 ویدیو
12 فایل
پویش مردمی یزد "شهید ابراهیم هادی" لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20 در تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAFW1DKO9yh9tSu07Qg در واتساپ https://chat.whatsapp.com/HDqV1SiVL6WHbg1XeBermX
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدابراهیم‌هادی‌همیشہ‌آیہ‌ی‌‌وَجَعَلْنا... (یـس،آیہ⁹)رازمزمہ‌مے‌کرد؛🌿 ‌گفتم: آقاابراهیم‌این‌آیہ‌برای‌محافظت‌درمقابل‌ دشمنہ‌اینجاکہ‌دشمن‌نیست! نگاه‌معنادارۍ‌کردوگفت : دشمنےبزرگترازشیطان‌هم‌وجودداره..؟! :)
•[ ]• 🌹~همه چیز برای خدا~🌹 یکی از ویژگی های مهم ابراهیم این بود که هر کاری می‌کرد برای بود. ورزش و کشتی و حضور در جبهه و خدمت به مردم و کار و ... همه اش برای خدا بود.💓🍃 او و $مخفیانه خدا فعالیت می‌کرد و نمی‌خواست کسی بفهمد او این کارها را انجام داده. مانند ابراهیم خلیل الله که می‌فرمود: 💓«بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوندی است که پروردگار جهانیان است.» [انعام،162]
🕊 شهید عبدالحسین برونسی تولد :۳شهریور ۱۳۲۱ کدکن تربت حیدریه شهادت :۲۳اسفند۱۳۶۳شرق دجله مزار :مشهد سمت : فرماندهی تیپ هجدهم جوادالائمه شادی روحش صلوات 🕊
💔 یه‌بنده‌خدایے‌میگفت: همه‌میگن: ، تامابمونیـم...!🌿 ولی‌من‌میگم:؛ رفتن‌تامادنبالشون‌بریم راست‌مےڪَـفت! جامـوندیـم...! :)💔 دل‌روباید‌صاف‌کرد..!
🕊🌺✿Ξ✿Ξ✿Ξ✿🌺🕊 📒«عج»اورا... ✨یڪے از همیشه ذڪرش این‌بود: گشته‌ام از فراق تو شیدا یا بیا یڪـ نگاهے به من ڪن یا به دستت مرا در ڪفن ڪن از بس این به «عـج» علاقه داشت ، بعد به دوست روحانے خود وصیت ڪرد: اگر من شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانے ڪنے. آن روحانے می‌گوید: من از مشهد ڪه برگشتم، عڪس ایشون رو دیدم ڪه شده‌بود. رفتم پیش پدرش و گفتم: این چنین وصیتے ڪرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او سخنرانے ڪنم؟ رفتم منبر و بعد از ذڪر خصوصیات و عشقش به «عج» ، گفتم: ذڪر همیشگے این در جبهه‌ها خطاب به مولایـش «عج» این بوده است: گشته‌ام از فراق تو شیدا یا بیا یڪ نگاهے به من ڪن یا به دستت مرا در ڪفن ڪن تا این مطلب را گفتم، یڪ نفر از میان مجلس بلند شد و گفت: من غسال هستم، دیشب(به من گفتند یڪی از فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شده باید اورا غسل دهے) وقتے ڪه می‌خواستم این را ڪفن ڪنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت: بروید بیرون، من خودم باید این را ڪفن ڪنم. من رفتم بیرون و وقتے برگشتم بوی عطر در فضا پیچیده بود. هم ڪفن شده و آماده‌ی تشییع بود. 📚: ڪتاب روایت قدس صفحه۱۰۰ به نقل از نگارنده ڪتاب میرمهر(حجت‌الاسلام سیدمسعود پورآقایـے) صفحه۱۱۷ ❃✿✿❃❃✿✿❃ ━━━━━🍃🌺🍃━━━━━
'🔗♥️' اگر گناه کردیم نگوییم جوانی کردیم ؛ به جوانیِ علی اکبر هاےِ حسین بر میخورد ...:)
🍃زنے‌آمده‌بود‌کہ‌پسر‌سومش‌را، راهےجبهہ‌کند. خبرنگارگفت: ناراحت‌نیستید🤔 زن‌گفت‌:خیلے ناراحتم.💔 خبرنگارگفت:شماکہ دوتا از پسر هایتان شهید شده‌اند چرا رضایت‌دادید‌سومے‌هم برود!؟ زن گفت: "ناراحتم چون پسر دیگرےندارم کہ بہ جبهہ‌بفرستم✨" خبرنگارمنقلب‌شد... آن زن،مادر۳شهید خالقےپور و آن خبرنگار👤... شهید آوینے بود.(:
🌷 معلم قرآن بود و اهل تقوا و دیانت. در دسته‌ای که او حضور داشت هیچ کدام از بچه‌ها جواب بی پاسخی برای مشکلات شرعی‌شان نداشتند. به خاطر کارهای فرهنگی و قرآنی گردان، مدتی او را از رزم معاف کرده بودیم، ولی با آن سن و سال زیادش آنقدر اصرار برای حضور در رزم داشت تا به شهادت رسید و به ابدیت پیوست. 🗣|راوی: سردار حاج اکبر نوری 📚|منبع: کتاب "با یاران سپیده"
🌷 🌷 توی نماز جماعت همیشه صف اول می‌ایستاد؛ همیشه توی جیبش مُهر و تسبیح تربت داشت. گاهی وقت‌ها که به هر دلیلی توی جیبش نبود، موقع نماز در حسینیه‌ی پادگان دنبال مُهر تربت می‌گشت. وقتی که پیدا می‌کرد، این شعر را زمزمه می‌کرد: تا تو زمین سجده‌ای، سر به هوا نمی‌شوم..! شادی روح شهید عزیز صلوات. 💐💐
💐 وصیت زیبای شهید مدافع حرم لبنانی، مهدی محسن رعد به کلیه دختران... 📙کتاب مسیر دلدادگی