#تاریخ_معاصر
الاغ آمریکایی!
دکتر مصدق هفتم خرداد ۱۳۳۲ نامه ای به آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا نوشت و از او درخواست کمک نمود. انگلستان مانع از فروش ایران شده بود و بخاطر تحریم دولت درآمدی نداشت. مصدق از آمریکا دو چیز خواسته بود: مساعدت جهت فروش نفت ایران یا کمک مالی به دولت!
آیزنهاور بعد از ۳۶ روز پاسخ کوتاهی داد:
بسیار از مردم آمریکا تا وقتی که اختلاف نفت حل و فصل نگردیده است با خرید نفت ایران از طرف دولت ایالات متحده، عمیقا مخالفت خواهند نمود.
(کشف تاریخ، فراز و فرود زندگی دکتر مصدق ج ۲ ص۲۴۴)
در واقع دولت آمریکا با وجود خوشبینی و اعتماد کامل دکتر مصدق به آنان در لحظه آخر پشت انگلستان ایستاد و با وجود کمک های مالی جزیی به مصدق در نهایت به او خیانت کردند. در حالیکه دولت مصدق با بحران مالی روبرو شده بود تا جاییکه امکان پرداخت حقوق کامندان را نداشت، آمریکایی در ذیل کمک های اصل ۴ با وجود قطع صادرات نفت ایران در اثر تحریم انگلستان، ۱۰۵ راس الاغ قبرسی جهت اصلاح نژاد به ایران هدیه دادند.
دولت مصدق چالشی با دولت آمریکا نداشت، شعار علیه آمریکا نمیداد، نزاع منطقه ای با آمریکا نداشت و کاملا در درگیری با انگلستان روی کمک آمریکا حساب کرده بودند! اما آمریکا اینجا هم به عهد خود وفا نکرد. آمریکا با هر گونه حرکتی که به استقلال یک کشور خارج از سلطه او ختم شود ضربه خواهد زد. آمریکا همان آمریکاست. ما نباید تغییر کنیم.
#علیرضا_زادبر
یاران روشنگر
@yarane_roshangar
عضویت👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3082682421Ca152ed45c3
#تاریخ_معاصر
این داستان: کلاه پوستی بر سر مردم
سید ضیاالدین طباطبایی، نخست وزیر و بازوی سیاسی کودتا درسال ۱۲۹۹ که پله به قدرت رسیدن رضاخان و سرانجام سرکوب مشروطه شد. پس از نزاع و اختلاف با رضاخان کار دولتش به پایان رسید.
همان نخست وزیر"کابینه سیاه"که در کتب درسی تاریخ مدارس حتما خوانده اید. سیدی که شب کودتا عمامه و نعلین را کنارگذاشت ویک شبه از روزنامه نویسی به صدرات رسید. این جوان سی ساله مورد اقبال "هیچ کس"جز انگلیسی هانبود. تمامی اشراف و افراد سرشناس را موقتا بازداشت کرد.
جنجالها به پاشد
از ایران رفت
و پس ازسالها زندگی درتبعیدپس از فراررضاخان به کشوربازگشت.وقتی برای نخستین باردر انظارعمومی حاضر شد کلاهی پوستی، خلاف عرف مردان ایرانی به سرداشت. تصویر او با این کلاه درحد وسیع منتشر شد. اذهان مشغول کلاه پوستی"سیدضیا"بود.
از روزنامهها تا عوام همگی کلاه پوستی سیدضیا راسوژه کردندو سیدضیای کودتاچی فراموش شد. بیست سال بعد الهی(خبرنگار) از او پرسید:ماجرای کلاهتان چه بود آقا سید؟
سیدضیا پاسخ جالبی دادکه همیشه تاریخ کاربرد داشت.
گفت: وقتی قصدبازگشت به ایران را داشتم میدانستم مطبوعات به من حمله ورخواهند شد.دنبال سوژه ای بودم تاهمه مشغول آن شوند. شایعاتی ساختند که از پوست خرگوش برای سید کلاه میدوزند!
کلاه بر سر او از جنس پوست خرگوش است.
کسی کار به خیانت سیدضیا نداشت،جزتعدادی محدود ازخواص!
همه مشغول کلاه شدند!
جامعه ونخبگان باید هنر
داشته باشند که چه چیزی فرعی وچه چیزی اصلی است.
#علیرضا_زادبر
یاران روشنگر
@yarane_roshangar
عضویت👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3082682421Ca152ed45c3
سوم شهریور ۱۳۲۰ را فراموش نکنید
سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ منصورالملک نخست وزیر در خانه بزرگ و مجلل خود خوابیده بود که با صدای پیشکارش از خواب بیدار شد. سفیر انگلیس و روس پشت درب خانه نخست وزیر ایران بودند و به جناب منصور اطلاع دادند ارتش انگلیس از جنوب و روسها از شمال وارد کشور شده اند و ایران دیگر کشور بی طرف نیست.
همان صبح گاه برخلاف عادت، جناب نخست وزیر به کاخ رضاشاه رفت و از سلیمان بهبودی خدمتکار امین شاه خواست که اعلیحضرت قَدرقدرت را بیدار کند که مملکت و پادشاهی او در خطر است. چه کسی جرات دارد #رضا_شاه را بیدار کند؟ وحشتناک تر اینکه چه کسی جرات دارد این خبر را به شاه برساند!!
سربازان ارتش فرار کردند، افسرها لباس ها را آتش زدند، جوانان تهرانی سَرهای خود را تراشیدند تا سربازها شناسایی نشوند هر دو لشگر تهران از هم پاشید. رضاشاه از شاهی افتاد و به ژوهانسبورگ تبعید شد.
بعدتر انگلیسیها قصد داشتند نواده قاجار را به قدرت بازگرداند اما او که افسر نیروی دریایی ارتش انگلیس بود حتی فارسی نمیدانست با اصرار و زیرکی فروغی انگلیسیها به ادامه حکومت پهلوی رضایت دادند. البته گزینه و چاره ای دیگری هم نداشتند.
تهرانی های جنگ زده
ترس عمومی
احتمال حضور روس ها در تهران بود
انزلی و رشت سقوط کردند
انگلیسی ها از جنوب وارد کشور شدند
مردم قطحی زده
کشور اشغال شده
بحران نان و آرد
به خیابان ریختند!
تصور این بود که رضاشاه طرفدار دارد
در دفاع از او آمده اند!
قرار است از شاهشان دفاع کنند!
اما مردم با پایکوبی
فرش ها را در خیابان آویران کردند
آویزان کردن فرش برای آراستن شهر
سنتی بود که در جشن ها برپا میشود
کشور سقوط کرده!
قحطی!
جنگ!
جشن برای چیست؟
جشنِ سقوط شاهنشاه بود
رضاشاه از کشور باید برود!
مردمی که شاهنشاه را با تمام وجود درک کرده و با او زندگی کرده بودند شاد بودند اما دهه ها بعد منوتو و ایران اینترنشنال مستندهای تاریخی متعددی ساختند که نسل امروز بگوید: روحت شاد!
سوم شهریور تا ۲۰ شهریور سال ۱۳۲۰ را مطالعه کنید. هیچ گاه برایتان نقل نمی کنند چون اُبهت تصویری که از پهلوی ساخته اند فرومی پاشد.
✍علیرضا_زادبر
#تاریخِ_معاصر
🍃🌺🍃
http://eitaa.com/dr_fgarivani
یاران روشنگر
@yarane_roshangar
عضویت👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3082682421Ca152ed45c3