eitaa logo
🇮🇷یاران امام زمان(عج)🇮🇷
912 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
58 فایل
🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شکرالهی
دنیا را مذمت کردن برهان علمی ندارد / هر کس به جایی رسیده از درست رفتاری، درست گفتاری و درست کرداری خود در دنیا بوده است
💠 عرش الهی 🔹 اگر کسی از این «معارج» که «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ المُؤْمِن‏»[1]است قدم به قدم بالا رفت ـ اینکه گفتند «قُرْبَةٌ إِلَی اللَّه‏» همین است که قدم به قدم انسان بالا می‌ رود ـ ترقّی می ‌کند، این «معارج» را یکی پس از دیگری طی می ‌کند و به عرش الهی نزدیک می ‌شود که از آن به بعد بعضی از قلوب هستند که «قَلْبَ‏ الْمُؤْمِنِ‏ عَرْشُ‏ الرَّحْمَنِ‏».[2] در روایات ندارد که اگر کسی مؤمنی را برنجاند و آبروی او را ببرد عرش خدا به لرزه در می‌ آید؟! آن عَرش ﴿الرَّحْمانُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی﴾[3] که نیست، بلکه همین عرشی است که خدای سبحان از آن به عنوان «عَرش» الهی یاد کرده است که قلب مؤمن «عَرْشُ‏ الرَّحْمَن‏» است و این شخص با «عَرش» الهی رابطه پیدا کرد، این اگر آسیب ببیند می ‌لرزد! خیلی ‌ها هستند که به همین «عَرش» وابسته‌ هستند! گاهی یک انسان می‌ تواند عذاب را از یک مملکت به دور بدارد! 🔹 همین زکریای بزرگواری که در همین شیخان دفن است، ایشان از شاگردان وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) بود، به حضرت عرض کرد که حالا سنّ من بالاست، قدمای اصحاب، دوستان ما و رفقای ما رحلت کردند و جوان‌ ها روی کار آمدند، اجازه می ‌دهید من از قم بیایم بیرون؟ فرمود: نه! در قم باش که خدا به برکت تو عذاب را از آن منطقه بر می‌ دارد، همان‌ طوری که به برکت پدرم موسی بن جعفر عذاب را از بغداد بر‌داشت؛[4] این می ‌شود «عَرشِ» خدا! هر کسی که این‌ طور نیست! اگر کسی به این جا برسد، ممکن است توجه به او مثل توجه به «عَرش» خدا و بی ‌اعتنایی به او بی ‌اعتنایی به «عَرش» خدا باشد. این در بعضی از روایات است ـ نه همه ـ که اگر قلب فلان مؤمن را کسی به درد بیاورد «عَرش» خدا می ‌لرزد؛ آن عَرشی که ﴿اسْتَوی‏ عَلَی الْعَرْش﴾ ظاهراً منظور آن نیست، مگر حالا انسان حجّت الهی باشد، ولی عصر باشد، پیغمبر باشد، امام زمان باشد که آن حساب دیگری دارد؛ امّا افراد عادی و مؤمنان همین‌ هایی هستند که قلب اینها «عَرْشُ‏ الرَّحْمَن‏» است. [1]. مفاتیح الغیب، ج‏1، ص، 226. [2]. بحارالانوار، ج55، ص39. [3]. سوره طه، آیه5. [4]. الإختصاص، ص87؛ «عَنْ زَكَرِیا بْنِ آدَمَ قَالَ‏ قُلْتُ لِلرِّضَا(علیه السلام) إِنِّی أُرِیدُ الْخُرُوجَ عَنْ أَهْلِ بَیتِی فَقَدْ كَثُرَ السُّفَهَاءُ فَقَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَ‏ أَهْلَ‏ قُمَ‏ یدْفَعُ‏ عَنْهُمْ بِكَ كَمَا یدْفَعُ عَنْ أَهْلِ بَغْدَادَ بِأَبِی الْحَسَنِ(علیه السلام)‏». 📚 درس تفسیر سوره مبارکه غافر ـ جلسه 11 💚یاران امام زمان (عج)💚 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
هدایت شده از شکرالهی
💠
پرده پوشی کریمانه

🔸 یك بیان نورانی از امام سجاد سلام الله علیه در دعای «ابوحمزه ثمالی» است که عرض می ‌كند: خدایا! اگر ما که گناه می‌ كنیم و از مردم خودمان را حفظ می ‌كنیم ولی از شما حفظ نمی ‌كنیم، نه برای آن است كه ـ معاذ الله ـ شما نمی ‌بینید یا ما خیال می ‌كنیم که شما نمی ‌بینید، این‌طور نیست، بلکه ما از مردم خودمان را حفظ می ‌كنیم، برای اینكه آنها همین كه دیدند آبروی ما را می ‌برند؛ امّا تو با همه اِشرافی كه داری می ‌بینی و پرده پوشی می ‌كنی! 🔸 برای آن نیست كه ـ معاذ الله ـ شما نمی ‌بینید، نه! شما می ‌بینید و ستّار هستید و با ستّاری دارید با ما رفتار می ‌كنید. این دید، دیدی است كه اگر كسی با این دید نگاه كند، هست و این شخص یك روز بر می ‌گردد.
💠 شعاع ولایت 🔸 وقتی آیات سورهٴ مباركهٴ «احزاب» نازل شده است كه ﴿النَّبِی أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُولُوا اْلأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ﴾،[1] مردم از رسول گرامی تفسیر این كریمه را سؤال كردند، فرمود من دو سمت دارم: یك سمت رسالت دارم كه احكام الهی را نقل می ‌كنم، سمت دیگر من ولایت و امامت و رهبری من است، من فرمانی كه می‌ دهم شما باید بشنوید و اطاعت كنید. وقتی گفته شد ﴿أَوْلى بِالْمُؤْمِنین﴾، یعنی قلمرو ولایت كلیه مؤمنین ‌اند «بأنفسهم و اموالهم و حقوقهم» و این اولیٰ هم افعل تعیینی است نه افعل تفضیلی؛ یعنی وقتی رسول گرامی درباره امت اسلامی تصمیم گرفت، متعیناً تصمیم پیغمبر مقدم است، برای مردم روشن شد كه ﴿النَّبِی أَوْلى بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ معنایش رهبری است، یك؛ اولویت تعیینی است، دو؛ شعاعش هم مطلق است، سه؛ مردم در كارهای شخصی خود بر خود سلطه دارند و اما وقتی در تحت رهبری رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) قرار گرفتند، حرف اول و آخر را رسول گرامی می ‌زند. 🔸 وجود مبارك رسول گرامی بعد از اینكه جریان حج و جریان عرفات و مشعر و منا را پشت ‌سر گذاشت، در یك مقطع كه تقریباً به منزله چهار سوق جهان آن روز بود كه مردم از آن مقطع جدا می ‌شدند، مأمور شده است در چنان مقطعی دستور بدهد، آنهایی كه جلو رفتند برگردند، آنهایی كه پشت ‌سر هستند تسریع كنند و زیر یكی دو درخت را دستور دادند رفت و روب كنند، سنگ‌ هایی را حاضر كنند به صورت منبر درآورند، فرمود در تمام این مدّت در جنگ و صلح، در تعلیم و تذكیه، در مكه و مدینه، قبل از هجرت و بعد از هجرت آیا من مبلّغ خوب، معلم خوب، مربی خوب، مزكّی خوب، مهذّب خوب بودم یا نبودم؟ همه گفتند آری. فرمود آیا طبق آیهٴ سورهٴ «أحزاب» من اولیٰ هستم یا نه؟ عرض كردند آری، فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاه‏»؛[2] هر كس من ولی اویم، این علی ولی اوست. دست حضرت را گرفت و بالا برد كه همگان حضرت را دیدند، فرمود: اگر من اولایم، بعد از من این علی اولاست. دیگر سخن از مولا نیست تا كسی بگوید مولا به معنای ناصر یا دوست و مانند آن است، فرمود اگر من اولایم هر كه ولایت مرا قبول دارد ولایت علی را هم باید قبول داشته باشد، همگان گفتند «بَخ بَخ» به علی عرض كردند «یا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلَای وَ مَوْلَی كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَة».[3] [1]. سوره أحزاب، آیه6. [2]. سنن ترمذی، ح3713،ج12، ص175. [3]. الامالی(للصدوق)، ص2. 💚یاران امام زمان (عج)💚 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 پرچمدار اسلام 🔸 یک روزی بهترین زنان عالم که دومی ندارد فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از مهاجر و انصار خواست که بیایید به کمک علی بن ابی طالب ـ در همین مدینه ـ کسی حرکت نکرد و نیامد. فرمود بیایید علی را یاری کنید، غدیر که یادتان نرفته، هنوز آب غدیر خشک نشده است، شما چرا غدیر را فراموش کردید؟! شما او را می ‌شناسید، تمام جنگ ‌ها به نام او فتح شد! هر جا که پرچم به دست علی بود پیروزی بود. 🔸 در یکی از جبهه‌ ها دست راست حضرت آسیب دید پرچم افتاد، یک عده پرچم را جمع کردند بلند کردند حضرت رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) فرمود «فَضَعُوهُ فِی یدِهِ الشِّمَال‏»؛[1] دست چپ علی از دست راست شما بهتر است، امنیت شما را او حفظ کرد، امانت شما را او حفظ کرد. 🔸 ثواب بعضی از فاتحین بیشتر از شهدا است! حضرت امیر شهید شد، درباره شهادت او که نیامده «شهادة علی افضل»، آن روز کوبیدن عمرو بن عبدود اسلام را حفظ کرد «ضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین‏»،[2] شهادت خود حضرت امیر در کنار سفره فتح اوست. [1]. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص299. [2]. عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج‏4، ص86. 💚یاران امام زمان (عج)💚 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 نعمت ولایت 🔸 در سوره مباركه «مائده» ذات اقدس الهی فرمود: ﴿الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دینًا﴾، اسلامی كه خداپسند باشد اسلامی است كه اهل بیت در آن اسلام حكومت داشته باشند و اصل اهل بیت به عنوان امام شناخته بشوند. چون ذات اقدس الهی فرمود: ﴿وَ رَضیتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دینًا﴾؛ من اسلام را برای شما به عنوان دین الهی پسندیدم، آن دین مرضی خدا دینی است كه اهل بیت در آن جا حضور و ظهور داشته باشند، دینی كه اهل بیت حضور و ظهور ندارد آن دین خدا پسندی نیست. فرمود: ﴿الْیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دینکم﴾، پس معلوم می‌ شود دین بدون ولایت كامل نیست، فرمود: ﴿وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی﴾ تاكنون نعمت هایی كه من نازل می ‌كردم با نعمت ولایت به تمامیت خود رسیده است، تاكنون احكام و حكمی كه نازل می ‌كردم با ولایت به كمال‌ خود رسیده است، این دین تام و این دین كامل دینی است مَرضی. 🔸 ذات اقدس الهی فرمود امروز دشمن ها از شما ناامید شدند ﴿الْیوْمَ یئِسَ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ دینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ﴾[1] امروز كفار ناامید شدند چرا؟ برای اینكه دینی كه مجری دارد، مبین دارد، مفسّر دارد، احیا كننده و اقامه حدود كننده دارد چنین دینی می ‌ماند و اگر دین یك سلسله قوانینی باشد كه در كتاب ها نوشته شده، دیگران ممكن است این قانون را به میل خود تفسیر بكنند یا جلوی اجرای او را بگیرند؛ ولی اگر دین یك امامی داشته باشد كه به میل خود تفسیر نكند، بلكه به وحی الهی تفسیر بكند و در اجرای او هم هیچ كوتاهی نكند دشمن ناامید و آیس خواهد بود، چون به بركت اهل بیت (علیهم السلام) دین مبین پیدا كرده، مفسّر پیدا كرده، مُحیی سنت پیدا كرده، مقیم حدود و اجرا كننده پیدا كرده دشمنان ناامید شدند. [1] . سوره مائده، آیه3. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
🏴 نور الهی ▪️ یك روایت نورانی از وجود مبارك پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است که فرمود: «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ ینْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ»؛[1] شما از فراست و هوشمندی مؤمن بر حذر باشید، چون او با نور خدا می ‌بیند. اگر كسی عینك و دوربینی بر روی چشم او باشد، تلسكوپی باشد یا میكروسكوپی باشد، قوی تر و دقیق‌تر و سالم ‌تر می ‌بیند؛ این در امور عادی و مادی است، اما اگر كسی تقوا و اخلاق و ایمان را در بر كرده باشد، نورانیتی در مجرای علمی او پیدا می ‌شود كه او با آن نور اشیا را می ‌بیند: «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ ینْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ». ▪️ اینكه می ‌بینید بعضی از حكما، بعضی از فقها، بعضی از مفسّران، بعضی از اصولیین، بعضی از فیزیكدان‌ ها، بعضی از شیمیدان‌ ها فن ‌آور و نخبه هستند، طرح تازه می‌ آورند و مطلب تازه می‌ گویند، برای اینكه آنچه را اینها می ‌فهمند در كتاب ‌ها نیست، وگرنه دیگران هم می ‌فهمیدند! اینها از حرف استاد نگرفتند، و گرنه دیگر شاگردان هم می‌ گرفتند؛ از مقاله یا مقالت دیگران استفاده نكردند، و گرنه دیگران بهره می ‌بردند. فرمود این با نور خدا دارد می ‌بیند؛ لذا حرف تازه ای می ‌آورد و در رشته خودش یك مطلب جدیدی را ابتكار می ‌كند. پس اولاً هر مطلب تازه‌ای كه باشد نعمت الهی است و ثانیاً ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾،[2] این شخص با نور الهی نعمت الهی را می ‌بیند، آن‌گاه در فنّ خودش نوآوری دارد، فرمود: «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ ینْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ». اگر طلبه ‌ای دارد مطالعه می ‌كند، یك چراغ روشنی است، عینكی در اختیار اوست و كتابی است که دارد مطالعه می ‌كند، ماورای همه اینها یك نورانیت دیگری هم هست كه با آن نور دارد می ‌بیند. ▪️ اگر در بخشی از آیات قرآن كریم فرمود: ﴿وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یمْشی‏ بِهِ فِی النَّاسِ﴾؛[3] یعنی در اثر وارستگی تقوا عدّه‌ای نورانی‌ هستند و كسی كه نورانی باشد می‌ شود «مصباح ‌الهدایة» که هم راه خود را می ‌بیند، چون عالِم است و هم به دیگران راه نشان می ‌دهد، چون «مصباح ‌الهدایة» است و اگر درباره سالار شهیدان حسین ‌بن‌ علی (سلام الله علیهما) آمده است كه «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة»[4] به همین علت است؛ روش، منش‌ و گفتار او طوری است كه دیگران را راهنمایی می‌ كند، خاصیت نور این است. [1]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج1، ص218. [2]. سوره نحل، آیه53. [3]. سوره انعام، آیه122. [4]. مثیر الأحزان، ص4؛ ر.ک: إعلام الوری بأعلام الهدی(ط ـ الحدیثة)، ج‏2، ص186؛ «فَقَالَ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیاً إِنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی فِی السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَكْتُوبٌ‏ عَلَی‏ یمِینِ‏ عَرْشِ‏ اللَّهِ‏ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ وَ إِمَامٌ غَیرُ وَهْنٍ وَ عِزٌّ وَ فَخْرٌ وَ عِلْمٌ وَ ذُخْرٌ...». 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
این کسی که با قلم و بیان خود به این و آن نیش می ‌زند، به تعبیر فردوسی فردا یک جامه پر از تیغ در بَرِ او می ‌کنند.[1] این بیان لطیف را مرحوم حکیم فردوسی از این آیه گرفته که ﴿لَیسَ لَهُمْ طَعامٌ إِلاّ مِنْ ضَریعٍ:خوراكى جز خار خشك و تلخ ندارند.﴾؛[2] فرمود اینهایی که تا زنده بودند به این و آن نیش می زنند، با رباخواری مال این و آن را برباید، نیش است دیگر، فرق نمی‌ کند! حالا یا نیش سیاسی می‌ زند یا نیش اقتصادی می ‌زند یا نیش احتکار می ‌زند یا نیش گران فروشی می‌ زند به هر حال آزردن مردم است، اینها نیش است! این نیش می ‌شود تیغ، وگرنه آن جا یک جنگل نکاشتند، آن جا جهنم هست، آتش هست، حرفی در آن نیست؛ اما این جا گازوئیل و هیزم نیاوردند، فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً: ولى ستمكاران هيزم دوزخند﴾[3] آدم‌ های ظالم همان هیزم جهنم‌ هستند، از این آیه شفاف ‌تر! فرمود ما جهنم داریم، آتش داریم، سوخت و سوز داریم، اما این چوب نسوز همین ‌ها هستند، آنها که اهل قَسط هستند «قَسط» یعنی جور. قِسط و عدل کنار هم است، قَسط و جور در کنار هم، فرمود: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾ ما هیزم داریم؛ اما از همین‌ هاست، ما آن جا جنگل که درست نکردیم، البته اسرار دیگر، انحای دیگر جهنم هست که عقل ما نمی ‌رسد، هر چه را کتاب و سنت فرمود «سمعاً و طاعتاً» ولی این مقدار را که می ‌فهمیم، این مقدار را به صورت شفاف و روشن فرمود ظالمان هیزم جهنم هستند. ▪️ الآن مشکل اساسی ما این است که ما این قرآن را مثل یک سمعک می ‌دانیم، مثل چشم مصنوعی می ‌دانیم، مثل دندان مصنوعی می ‌دانیم، مثل پای مصنوعی می ‌دانیم در کنار زندگی ماست؛ اما وجود مبارک حضرت امیر که درباره عمار یاسر فرمود قرآن و دین از قَرن تا قدم او آمیخته شده است: «إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِیمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَی قَدَمِه‏‏: همانا سراسر وجود عمّـار، از فرق سر تا قدمش مملو از ایمان می‌باشد و ایمان با گوشت و خون او آمیخته است(»[4] همین است، ما قرآن هم داریم، دین هم داریم، اینها همسایه ما هستند! ▪️ هیچ کسی با عطر معطر نمی ‌شود، این ظاهر با همسایه بیگانه است! خود مؤمن وقتی روح و ریحان شد به تعبیر سوره مبارکه «واقعه» ﴿فَأَمَّا إِن کانَ مِنَ المُقَرَّبِینَ ٭ فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ پس اگر او (محتضر) از مقرّبان باشد. راحت و رحمت و بهشت پر نعمت، روزى او خواهد بود.﴾[5] او همیشه معطر است؛ ولی اگر درون این ‌طور نشد یک مقدار عطر به لباس مالیدی، از کنار زباله هم گذشتیم یک بوی دیگر می ‌گیرید. فرمود من شما را معطر می ‌کنم: ﴿فَأَمَّا إِن کانَ مِنَ المُقَرَّبِینَ ٭ فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾ نه «فله روحٌ» که بگوییم «له» محذوف است، نه! ﴿فَرَوْحٌ وَ رَیحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ﴾. [1]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20؛ «اگر بار خار است خود کشته‌ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته‌ای». [2]. سوره غاشیه، آیه6. [3]. سوره جن، آیه15. [4]. بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏29، ص405. [5]. سوره واقعة، آیه88 و 89. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
🌿🌿 مرگ جاهلی🌿🌿 ▪️ جریان امامت در تلوِ رسالت و نبوت قرار دارد. مردم اگر پیامبر نداشته باشند در جاهلیت به سر می برند، اگر امام نداشته باشند آن هم در جاهلیت به سر می برند. این حدیث نورانی را همه علمای اسلام اعم از شیعه و سنّی از وجود مبارک رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثّناء) نقل کرده اند که «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة».[1] مستحضرید که مرگ عصاره زندگی است؛ یعنی تمام مدت حیات به منزله میوه های ویژه است كه عصاره این را هنگام مرگ به انسان می‌ چشانند, اگر ـ ان ‌شاء الله ـ انسان شجره طیبه بود كه آن عصاره شیرین است و مرگ برای مؤمن بسیار لذیذ است و اگر ـ معاذ الله ـ درخت خبیث بود، عصاره آن بسیار تلخ است، مرگ برای غیر مؤمن، توانفرساست. مرگ كه عصارهٴ زندگی است، اگر كسی در دوران زندگی با عقل و عدل زندگی كرد، مرگ او حیات طیبه است و اگر بدون عقل و عدل زندگی كرد مرگ او مرگ جاهلیت است. پس اصل اول این است كه همه از وجود مبارك رسولمان نقل كردند: «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة». ▪️ اصل دوم آن است كه ما می‌ گوییم امامت «عهدالله» است، از طرف خداست و امام «ولی ‌الله» است، اما آنها می‌ گویند امامت «عهد الناس» است و امام «وكیل ‌الرعایا و وكیل ‌الناس» است. تعبیر قرآن در جریان امامت بعد از نقل داستان وجود مبارك ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) این است كه فرمود: ﴿وَ إِذِ ابْتَلی‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیتی‏ قالَ لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ﴾؛[2] وجود مبارك ابراهیم كه امامت را برای ذریه خود درخواست كرد، فرمود به ذریه تو می ‌رسد، اما آن ذریه ‌ای كه عاقل و عادل‌ اند و منزّه از ستم‌ اند؛ زیرا امامت، عهد من است، فاعل «لاینالُ»، «عَهدِی» است، «ظالمین» مفعول است، همان طوری که قرآن نازل می ‌شود, نبوت نازل می ‌شود, رسالت نازل می ‌شود از بالا می ‌آید، امامت هم این چنین است. امامت «عهد الله» است، آن «عهد الله» باید به افراد برسد ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَهُ﴾ رسالت, عهد الهی است و خدا می‌ داند به چه كسی می‌دهد، چون از درون و بیرون افراد باخبر است، از عصمت آنها مستحضر است؛ لذا عهد خدا همان ‌طوری كه به صورت رسالت ظهور می‌ كند ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسالَتَهُ﴾، به صورت امامت هم جلوه می‌ كند كه فرمود: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ﴾[3] و همان ‌طوری كه زندگی بدون رسالت, زندگی جاهلیت است، زندگی بدون امامت و امام‌ شناسی هم زندگی جاهلیت است؛ لذا فرمود: «مَن مَاتَ وَ لَم یعرِف إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلیة». [1] . الكافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص377؛ کمال الدین، ج2، ص409. اهل سنت: مسند احمد بن حنبل، ج28، ص88؛ «مَنْ مَاتَ‏ بِغَیرِ إِمَامٍ‏ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً». [2] . سوره بقره،آیه124. [3] . سوره انعام،آیه124. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 عروج عقل 🔸 دین، دین علمی است و علم با گفتار و نوشتار و کردار و رفتار، سامان می ‌پذیرد. کتابت و علم، زمینه‌ ای است برای عقل و عقل وسیله ‌ای است برای و جامعه فرشته نه بیراهه می ‌رود و نه راه کسی را می ‌بندد. قرآن کریم وقتی أسمای حسنای الهی را ذکر می ‌کند، یعنی خلفای او باید به این أسما متّصف شوند. 🔸 انسان اگر انسان راستین است، خلیفه خداست و خلیفه او اوصاف «مستخلف عنه» را دارد و «مستخلف عنه» او عالمانه جهان را اداره می‌ کند. قرآن کریم مجاری علم را به ما داد و آموخت؛ هم سمع و بصر را به ما داد و هم قلب و هوش را به إذن خدا به ما عطا کرد تا عالم و محقق شویم و این را برای عقل نردبان قرار دهیم. قرآن کریم که ما را به علم و کتاب دعوت می ‌کند و به قلم سوگند یاد می‌ کند و به مکتوبات قلم داران قسم یاد می‌ کند: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾،[1] دینی که به ابزار نوشتن سوگند یاد می‌کند، دینی که به کتابت و مکتوب قسم یاد می ‌کند، آن طوری که به شمس و قمر قسم یاد می‌ کند: ﴿وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها ٭ وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها﴾؛[2] یعنی قلم باید مثل قمر بدهد، کتاب باید مثل شمس داشته باشد. این طلیعه کار است که انسان به نوشتن و گفتن صحیح عادت کند و آگاه شود و این کافی نیست و این مقدمه است. 🔸 قرآن بعد از اینکه جامعه را به علم دعوت کرده است، به آنها می ‌گوید علم نردبان است نه هدف و این نردبان باید جامعه را به عقل برساند، فرمود: ﴿وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ﴾،[3] فرمود این تبیین ‌هایی که در قرآن کریم هست، دانشوران بهره می ‌برند و این دانشوران نردبان ‌هایی در دست دارند که به سَمت عقل باید صعود کنند، چون آنجاست که ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ﴾،[4] پس قدم اول عالم شدن. قدم دوم این که بدانیم خودِ این علم هدف نیست، نردبان است. قدم سوم آنکه بدانیم این نردبان را به اوج و عروج عقل نصب بکنیم که عاقل بشویم. عقل را صاحب شریعت، یعنی وجود مبارک پیامبر أعظم (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) تفسیر کرد، فرمود عقل آن است که در بخش اندیشه زانوی سرکش وهم و خیال را عِقال(نگه داشتن) کند و در بخش انگیزه زانوهای سرکش شهوت و غضب را عِقال کند، عقل همان عقال است.[5] [1]. سوره قلم، آیه1. [2]. سوره شمس، آیه1 ـ 3. [3]. سوره عنکبوت، آیه43. [4]. سوره فاطر، آیه40. [5]. تحف العقول، ص15؛ «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) إِنَّ الْعَقْلَ‏ عِقَالٌ‏ مِنَ الْجَهْل». 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 🔸 درباره وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) به عنوان اینكه امام، اسوه ماست معرفی شده است، فرمود: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾؛[1] یعنی در تمام امور به وجود مبارك آن حضرت تأسی كنید، یعنی او امام شماست، در عقاید، در اخلاق و در اعمال به او تأسی و اقتدا كنید. 🔸 دوم اینكه درباره سنت و سیرت آن حضرت آمده است كه وقتی حضرت از خواب بر می‌ خواست كه وضوی او باطل می ‌شد، هرگز هیچ كاری را انجام نمی‌ داد؛ اول وضو می ‌گرفت، بعد با وضو كارها را انجام می‌ داد. با كسی ملاقاتی داشت، می ‌خواست كاری انجام بدهد، سخنی بگوید، چیزی تهیه كند، چیزی بخرد یا چیزی برای منزل تهیه كند ـ كارهای عادی ـ هرگز بدون وضو این كارها را انجام نمی ‌داد، این اصل دوم. همه ما این سنت را به عنوان اصل قرار بدهیم كه همیشه با وضو باشیم! 🔸 مطلب سوم این است كه وجود مبارك آن حضرت با كلّ نظام آفرینش معامله قرآن می‌ كرد. همان‌ طور كه قرآن را نمی‌ شود بی ‌وضو دست زد، سراسر جهان خلقت را كه همه فعل خداست، آیه خداست، آثار و صُنع خداست بی ‌وضو دست نمی ‌زند. خب چنین موجودی دیگر هرگز حرف بد نمی ‌زند، خیال باطل نمی ‌كند، آن وقت آبروی همه را حفظ می ‌كند، غیبت كسی را نمی ‌كند، هرگز دروغ نمی‌ گوید، هرگز طمع نمی‌ كند، چون كلّ نظام را می ‌گوید همان‌ طور كه قرآن كلام خداست آسمان و زمین فعل خداست، همان‌طور كه كلام خدا محترم است نباید بی‌ وضو دست زد آب را كه آدم می ‌خورد فعل خداست، هوا را كه استنشاق می‌ كند فعل خداست، خب چرا این فعل را من بی ‌وضو دست به آن بزنم؟! آن وقت این می ‌شود مدینه فاضله! مگر آدم دهان باز می‌ كند و هر حرفی را می ‌زند؟! پشت سر هر كس حرف می ‌زند؟! هر غذایی را می ‌خورد؟! هر چه به او گفتند قبول می‌ كند؟! این پیغمبر امام ماست، امام یعنی كسی كه آدم پشت سر او اقتدا می ‌كند. [1]. سوره احزاب, آیه21. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 فخر مؤمن 🔸 وجود مبارك (سلام الله علیه)طبق نقل مرحوم ابن بابویه قمی (رضوان الله تعالی علیه) فرمود: «ثَلَاثَةٌ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ وَ زِینَتُهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»؛ سه اصل است كه مایه و زینت دنیا و آخرتِ اوست: یكی «الصَّلَاةُ فِی آخِرِ اللَّیلِ»؛ شب, این زنده نگه داشتن پایان شب؛ دوم هم «وَ یأْسُهُ مِمَّا فِی أَیدِی النَّاسِ»؛ سوم «وَ وَلَایةُ الْإِمَامِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏».[1] ▫️ نماز شب چون یك نشئه جدایی دارد در قرآن فرمود: ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾؛[2]پایان شب ـ موقع سحر ـ خوبی است كه بنده با خدای خود داشته باشد؛ هم استراحت كرده است و هم مانع بیرونی نیست. در قرآن فرمود یك نشئه‌ است: ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾؛ لذا نماز شب كه بر وجود مبارك پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) لازم بود بر ما مستحب مؤكّد است؛ این ماست، این ماست. ▫️ دوم یأس از آنچه در دست مردم است. هیچ طمعی نداشته باشیم كه آنچه در دست دیگران است به ما برسد. اگر مال می ‌خواهیم، آن همّتمان بلند باشد كه از منبع بخواهیم، همان خدایی كه به او داد به ما هم می ‌دهد. راه ما با خدا به خدا نزدیك ‌تر از راه دیگران باشد؛ چرا از دیگران كه مانده آنهاست و خورده آنهاست انسان طمع داشته باشد؟! فرمود: «وَ یأْسُهُ مِمَّا فِی أَیدِی النَّاس». ▫️ سوم هم ولایت ما اهل بیت (علیهم السلام)، باشد و پیرو باشد. [1]. الأمالی( للصدوق)، النص، ص544 . [2]. سوره مزمل، آیه6.
💠 اسم اعظم 🔸 شیخنا الاستاد (رضوان الله تعالی علیه) مرحوم علامه شعرانی در کتاب نثر طوبی[1] ذیل کلمه «ربّ» که برخی ‌ها گفتند این اسم اعظم ذات اقدس الهی است نقل می‌کند که مرحوم ابوالفتوح رازی در تفسیرشان در جلد اوّل از وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) این روایت را نقل کردند که کسی خدمت امام صادق (سلام الله علیه) آمد و عرض کرد که می ‌خواهم اسم اعظم را از شما یاد بگیرم. هوای سردی بود، آب سردی هم در حوض بود، حضرت فرمود برو در حوض، او هم فرمایش امام را اطاعت کرد. مگر یک انسان در آن هوای سرد چقدر می ‌تواند مقاومت کند؟! این شخص خیال کرد که مثلاً عادی است، بعد وقتی که دید مرتّب می ‌لرزد، مدام استغاثه کرد که مرا در بیاورید، اما به اذن امام کسی او را در نیاورد. بعد از ته دل ناله زد: «یا ربّ اغثنی»! حضرت فرمود از این جا شروع می‌ شود.[2] 🔸 اسم اعظم حال است! مقام است! آن جایی که وقتی کسی در اتاق عمل می ‌رود و پزشک ناامیدش کرده، آن پدر یا آن مادر چگونه ناله می ‌زند؟ این آغاز راه است. اسم اعظم مفهوم نیست که انسان در حال عادی چند تا ذکر را بگوید که «یا الله»، «یا الله» و بتواند مشکلی را حلّ کند، است که آغازش از آن ناله شروع می ‌شود، به هر حال جنگ درونی است، این جا آه می‌ خواهد! سلاح بیرونی آهن است، سلاح درونی است «وَ سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاء»،[3] ناله است و ضجّه است. اگر گفتند اسم اعظم، طلیعه ‌اش همین است. [1]. نثر طوبی، ص283. [2]. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص69. [3]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص850. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه مجادله 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 انتظار حقیقی 🔸 [ما] مهمان ولایت وجود مبارك ولی عصر هستیم، در تمام مدت عمر «وَ بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»،[1] ما در كنار سفره آن حضرت نشسته ‌ایم. همه ما منتظر ظهور حضرت هستیم، یك؛ هر كسی وظیفه‌ ای دارد، دو؛ امّا علمای دین، غیر از آن وظیفه عمومی، وظیفه خاصی دارند. 🔸 وجود مبارك حضرت دو برنامه دارد: یكی مهم است و دومی اهم; آنچه كه مهم است وظیفه همه ماست كه هم آن را بدانیم و عمل كنیم و منتشر كنیم كه «وَ بِهِ یمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا»؛[2] باید عادل باشیم، از حمایت كنیم، عدالت را ترویج و تبلیغ كنیم و مانند آن. معنای عدل هم این است كه نه بیراهه برویم و نه راه كسی را ببندیم، نه خودمان این كار را بكنیم و نه اجازه بدهیم كسی این كار را كند؛ هم در همین قسمت است. اینها كارهای مهمّ وجود مبارك حضرت است كه زمین را پر از عدل و داد می‌كند. یك كار اهم دارد كه آن مقدور همه نیست، هر منتظری نمی‌تواند آن كار اهم را انجام بدهد و آن این است كه وجود مبارك حضرت كه ظهور می‌ كند جامعه را می ‌كند، جامعه را می ‌كند. واقعاً ما نمی‌ فهمیم كه چطور وجود مبارك حضرت این چند میلیارد بشر را عاقل می ‌كند، عقل مردم را چطور بالا می ‌برد، علم مردم را چطور بالا می ‌برد؛ ولی این مقدار را ما می ‌فهمیم كه وظیفه همه عالمان دین این است كه انتظار خود را نسبت به وجود مبارك ولی عصر عمل كنند و این است كه هم بر سطح معلومات خود بیفزایند تا نفس می‌كشد ! این وظیفه اوّلی ماست، چون كسی می ‌تواند جامعه را عاقل و عادل كند كه خود عدل ‌محور و عقل‌ مدار باشد. 🔸 همه ما منتظر حضرت هستیم، همه مسلمان ها و همه علاقه‌مندان قرآن و عترت، همه باید در صدد امر به معروف و نهی از منكر و عدل و قسط كار كنیم، آنها كارهای مهمّ حضرت است؛ امّا كار حضرت این است كه مردم را و می‌ كند. ما حرفی را كه علمی نیست نه بپذیریم و نه بگوییم؛ سخنی كه محقّقانه نیست، نه بپذیریم و نه بگوییم؛ بنابراین برای همه ما این است كه از این علوم به اندازه كافی استفاده كنیم، آن وقت جامعه می‌ شود و جامعه عاقل را نمی‌ شود فریب داد، را نمی ‌شود فریب داد، جامعه عاقل را نمی‌ شود از نظام اسلامی جدا كرد؛ او نظام را پذیرفت و این نظام، است؛ نظام، است؛ جامعه عاقل را نمی ‌شود از این نظام جدا كرد؛ آن وقت او می ‌تواند وجود مبارك حضرت باشد. [1]. زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص423؛ «دعاء العدیلة الكبیر». [2]. زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص423. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
🏴 پیام سالار شهیدان ▪️ سالار شهیدان (سلام الله علیه) که قرآن متحرّک و قرآن ناطق است، هم با اصحاب خاص خود پیمان توحیدی و وحی و نبوت ولوی و نبوی بسته است، هم مسیحی ‌ها و غیر مسیحی ‌ها را راهنمایی کرده است، آن راهب را و آن افرادی که در کِسوت رهبانیت مسیحی بودند هدایت کرده است و هم یک پیام جهانی تا روز قیامت دارد و آن این است که انسان نه ظلم بکند و نه زیر بار ظلم برود. این ﴿لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ﴾،[1] یک پیام جهانی انسانی است. ▪️ در جریان کربلا سالار شهیدان گاهی خطاب می ‌کرد: «یا اهل کوفه»! گاهی به اصحاب خطاب می ‌کرد، گاهی می ‌فرمود: «یا ایها الناس». این «یا ایها الناس» پیام جهانی سالار شهیدان را به همراه دارد. انسان یک سلسله خِیراتی را در رهگذر انسانیت خود انجام می‌ دهد، ولو مبادی عالیه را هم نپذیرد، اما مبادی وُسطی و نازل، سهمی در بهره‌ برداری انسان از آنها دارند، یا بهره ‌رسانی دارند و این هیچ استبعادی ندارد که برکت حسین بن علی و برکت نهضت عاشورا یک خیر دنیایی و مادی هم به آن ملحد و مشرک و به آن ترسا و یهودی و مانند آن برساند. یک عده دارد که ﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ یقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا﴾[2] اینها را هم ممکن است خدای سبحان خِیری به آنها برساند، گرچه ﴿وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ﴾؛[3] خَلاق و نصیب و بهره اُخروی ندارند؛ اما فیض دنیوی اینها قطع نمی ‌شود. ▪️ مبارزه با ستم، محبوب هر انسانی است؛ چه ملحد چه مشرک و چه موحّد. زیر بار ستم نرفتن و آزاد زندگی کردن، محبوب هر انسان است؛ لذا اگر در ظهر عاشورا نماز خواند، عده ‌ای هم به او اقتدا کردند که این مخصوص حوزه اسلامی است و اگر با سرش راهبِ دیرنشین را هدایت کرده است، با آن بدن قطعه قطعه شده ‌اش در قتلگاه این پیام را به جهان انسانیت داد ولو مشرک! ولو کمونیسم! «إِنْ لَمْ یكُنْ لَكُمْ دِینٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاكُمْ»؛[4] این دستور حسین بن علی است. این پیام قتلگاه است. این پیام آخرین لحظات حسین بن علی است. اگر این چند میلیاردی که فعلاً روی زمین زندگی می ‌کنند همین پیام گودال کربلا را بشنوند که به کسی ستم نکنند، جامعه گرفتار این جنگ ‌ها نمی ‌شود. این کارخانه ‌های اسلحه ‌سازی چند شیفته کار نمی‌کنند. این دستور دین است! اینها کسانی‌ اند که لبان مطهّرشان معصوم است، اینها مثل پیغمبر هستند، جانشین پیغمبر هستند؛ منتها وجود مبارک پیغمبر (علیه أفضل صلوات المصلین) وحی را مستقیماً می‌ گیرد بعد به اینها منتقل می ‌شود، اینها هم از الهام‌ های الهی برخوردار هستند، اینها در همان مکتب ﴿ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی﴾[5] را یاد گرفتند، این سخن معصوم است که «إِنْ لَمْ یكُنْ لَكُمْ دِینٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاكُمْ». ▪️ با فقر مبارزه کردن حرف حسین بن علی است، نه فقیر را کمک کردن! فقیر را کمک کردن حرف عاطفی است، فقر را از بین بردن حرف عقلانی است. به مظلوم کمک کردن حرف عاطفی است، ظلم نکردن حرف عقلی است. سالار شهیدان پیامش در گودال قتلگاه این است: اگر دین ندارید دستورهایی که خدا به انسان از آن جهت که انسان است می ‌دهد و از رهگذر وحی و الهام طبیعی به درون انسان که ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾[6] فهماند، فرمود اگر کافر هستید، کمونیست هستید، مشرک هستید، ملحد هستید، نه زیر بار ستم بروید و نه به کسی ستم بکنید. با فقر مبارزه کنید، با بردگی مبارزه کنید، با ستم مبارزه کنید، با بدعهدی مبارزه کنید، با اختلاف مبارزه کنید، با نفاق مبارزه کنید، این پیام سالار شهیدان است. [1]. سوره بقره، آیه279. [2]. سوره بقره، آیه201. [3]. سوره بقره، آیه200. [4]. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص120. [5]. سوره نجم, آیه3. [6]. سوره شمس, آیه8. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 احیای زمینه 🔹 بعد از اینكه دستور ایمان و انفاق «فی سبیل الله» صادر شد و هم ایمان را معلّل فرمود و هم انفاق «فی سبیل الله» را به طور مستدل بیان فرمود، خطاب و عتاب به مؤمنین شد كه هنوز فرصت آن نرسید كه قلوب شما بشود ﴿أَ لَمْ یأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ﴾[1] و به مؤمنین هشدار داد، اگر غفلت استمرار پیدا كرد و در برابر یاد خدا و احكام خدا در قلب حاصل نشد، این قلب به تدریج قسی می‌ شود و قلب قسی قلب مرده است. آن‌گاه فرمود نا‌‌امید نباشید! زیرا انسان تا زنده است امید برگشت ایمان هست؛ نه مؤمن باید مغرور بشود، نه كافر باید آیس و نا‌امید، نه یأس برای كافر رواست و نه غرور برای مؤمن جایز است؛ زیرا ممكن است در اثر غرور به كفر مبدل شود و در اثر رجا به ایمان مبدل شود. انسان تا زنده است باید بین زندگی كند؛ زیرا هر لحظه قلب در اختیار «مقلوب القلوب» است و احتمال عوض شدن است. لذا فرمود اگر در اثر استمرار غفلت خطر قساوت مطرح است ناامید نباشید؛ زیرا خداوند سبحان هم زمین مرده را زنده می‌ كند و هم زمینه مرده را جان می دهد، هم بدن مرده را احیا می ‌كند و هم روح مرده را می‌ كند. 🔹 وقتی یك مطلب مهم باشد مصدّر می‌شود به «اعلموا» یا كلمه تنبیه، مثل «ألا». می ‌فرماید: ﴿اعْلَمُوا﴾ بدانید كه ﴿أَنَّ اللّهَ یحْی اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها﴾؛[2] خداوند سبحان زمین مرده را دوباره می ‌كند. این تعبیر هم برای استدلال به معاد در قرآن كریم آمده، هم برای استدلال تبدّل دل در این آیه ذكر شده است. فرمود خداوند سبحانی كه می‌تواند روح به زمین مرده اعطا كند و او را زنده كند این قدرت را دارد كه را هم احیا كند. یكی از مصادیق این قرآن كریمه به حسب روایات ظهور است كه در روایات این‌چنین تطبیق شده که خدای سبحان به وسیله ظهور حضرت زمینه‌ های مرده زندگی مردم را احیا می‌ كند؛ ﴿أَنَّ اللّهَ یحْی اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها﴾ «بظهور ولیك»؛ ولی خدا زمینه زندگی مردم را با قسط و عدل احیا می ‌كند؛ این یكی از مصادیق آیه و موارد تطبیق است. بنابراین هرگز جا برای یأس و ناامیدی نیست، خدا می ‌تواند دل های مرده را زنده كند، چه اینكه برخی از دل های زنده هم در اثر می ‌میرند؛ ﴿اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یحْی اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها﴾؛ هم زمین را بعد از مرگ زنده می ‌كند هم را، هم فرد را بعد از مرگ زنده می‌كند هم جامعه را بعد از مرگ به ظهور احیا می ‌كند. ﴿قَدْ بَینّا لَكُمُ اْلآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ﴾؛ ما آیات الهی را به طور وضوح برای شما تبیین كردیم تا شما عاقل بشوید و از خطر نجات پیدا كنید هرگز به خود غفلت را راه ندهید؛ زیرا این غفلت ممكن است استدامه پیدا كند و غفلت مسلمین باعث قساوت قلب كه همان است می‌باشد. [1] . سوره حدید، آیه16. [2] . سوره حدید، آیه17. 📚 سوره حدید 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 رحمت الهی 🔹 دین را چه چیزی اداره می کند؟ درست است که گاهی مسئله ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٭ ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ﴾[1] [می باشد]، امّا این در حدّ ضرورت و نهایت است. قبلاً هم ملاحظه فرمودید که دین جهنّم دارد، عذاب دارد، بگیر و ببند دارد، امّا این بگیر و ببند نه در خطّ مقدّم است، نه هم سطح رحمت رحیمیه است. اینکه گفته شد رحمت خدا بیشتر از غضب خداست، این سخن درست است؛ امّا روایات یک مطلب دقیق تری می گویند؛ لطف خدا بیشتر از جرم ماست ٭٭٭ نکته سربسته چه دانی خموش[2] نه تنها لطف خدا از غضب خداست، بلکه لطف خدا از غضب اوست، این مهم است! یعنی چه که پیشتر است؟ یعنی مهندسی کار خدا را او اداره می کند. نقشه جهان به دست کیست؟ به دست غضب خداست یا به دست رحمت خداست؟ آیا غضب خدا در ردیف رحمت خداست که خدا هم رحمت دارد و هم غضب که گاهی غضب نقشه می کشد و گاهی رحمت؟ یا رحمت مقابل ندارد؟ آن رحمت رحمانیه که «وَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ»[3] و در قرآن هم آمده است که ﴿وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ﴾[4] این مقابل ندارد، این «الرَّحْمٰن» مقابل ندارد؛ نقشه کارهای جهان به دست «الرَّحْمٰن» است و عالَم را «الرَّحْمٰن» دارد اداره می کند. 🔹 این بیان نورانی امام سجاد (سلام الله علیه) در صحیفه که فرمود: «وَ أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه‏»[5] همین را دارد تفسیر می کند؛ یعنی مهندسی عالَم به دست رحمت است و نقشه راه را رحمت ترسیم می کند؛ این رحمت ترسیم می کند که کجا جای عفو باشد و کجا جای انتقام باشد؛ آن جا که جای انتقام است برابر رحمت است، رحمت الهی اقتضا می کند که یک بگیر و ببندی هم باشد تا مظلوم از ظالم گرفته شود. این چنین نیست که خدا رحمت و غضبی دارد، این چنین نیست که ما هم ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفَّارِ﴾ هم ﴿رُحَمَاءُ بَینَهُمْ﴾[6] [باشیم]، خیر! ما ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفَّارِ﴾ یک، ﴿رُحَمَاءُ بَینَهُمْ﴾ دو، آن عقل که رحمت رحمانیه الهی را نشان می دهد، آن رهبری می کند و نقشه راه تنظیم می کند که کجا ﴿أَشِدَّاءُ﴾ و کجا ﴿رُحَمَاءُ﴾؛ این چنین نیست که اینها در مقابل هم باشند یا «عِدل» و همتای هم باشند. این دو، دو کفه ترازویی هستند که به رهبری یک شاهین عمل می کنند و آن شاهین، شاهین رحمت است، آن دیگر مقابل ندارد؛ این از لطایف بیانات نورانی امام سجاد (سلام الله علیه) در صحیفه است که فرمود: «وَ أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه‏»، این مهندس نقشه می کشد که کجا غضب باشد و کجا رحمت؛ مثل مهندسی که دارد نقشه ساختمان طرّاحی می کند، کجا اتاق مطالعه باشد؟ کجا جای پذیرایی باشد؟ کجا جای استراحت باشد و کجای جای دستشویی؟ این نقشه راه را علم تنظیم می کند، این طور نیست که دستشویی در کنار اتاق مطالعه «عِدل» هم باشند، نقشه مهندس به دست کیست؟ نقشه این ساختمان را چه کسی دارد تنظیم می کند؟ علم دارد تنظیم می کند، این طور نیست که دستشویی در قبال اتاق مطالعه باشد، آن علم است که می گوید کجا دستشویی باشد و کجا جای استراحت باشد. خدا دارد عالَم را تنظیم می کند، رحمت خدا از غضب اوست، نه بیش از غضب او! نه اینکه خدا رحمت و غضبی دارد و رحمتش بیشتر از غضب اوست، این هست! رحمت او بیشتر از غضب اوست، اما آنچه مهم تر از همه است این است که هر دو مأموم می باشند؛ رحمت رحیمیه مأموم است؛ غضب و انتقام الهی که فرمود: ﴿إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ﴾[7] مأموم است؛ این دو مأموم، دو صف از نماز جماعت هستند که به امامت کار می کنند، «وَ أَنْتَ الَّذِی تَسْعَی رَحْمَتُهُ أَمَامَ غَضَبِه‏» چقدر این سخن شیرین است؟! این است که ما این کلام را می بوسیم! فرمود قبل از اینکه او بگوید بگیر و ببند، «رحمت» امام است، آن امام دستور می دهد که کجا ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ﴾ و کجا بگویید ﴿ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ﴾.[8] نقشه راه را رحمتی که ﴿وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ءٍ﴾ به عهده می گیرد، بنابراین چیزی به عنوان غضب در عالَم نیست، است که دارد جهان را اداره می کند. [1]. سوره حاقة، آیات30 و 31. [2]. دیوان حافظ، غزل284. [3]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج4، ص72. [4]. سوره اعراف، آیه156. [5]. الصحیفة السجادیة، دعای16. [6]. سوره فتح، آیه29. [7]. سوره سجده، آیه22. [8]. سوره حجر، آیه46. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 لقای الهی 🔹 جریان لقای خدا كه است، عبارت از آن است كه انسان ضمن اینكه پرده ‌دار است و پرده ‌دری نمی‌كند، پشت پرده را ببیند. اگر معنای این است كه پرده‌ دری نكند و پرده ‌داری بكند لكن پشت پرده را هم ببیند، این نه بیراهه می‌رود و نه راه كسی را می ‌بندد، چون وقتی به لقای خدا بار یافت نه تنها می‌ داند كه خدا او را می ‌بیند، بلكه او هم خدای خود را با چشم جان مشاهده می ‌كند اولاً و می ‌بیند كه خدای سبحان او را می ‌نگرد ثانیاً و می ‌بیند كه خدای سبحان قادر مطلق است ثالثاً و می ‌بیند كه خدای سبحان می‌تواند در عین حال پرده ‌دری بكند و آبروی او را بریزد رابعاً و می ‌بیند كه در عین حال در تمام حالات خدا پرده ‌داری دارد و می‌ كند خامساً. به پیر میكده گفتم كه چیست راه نجات ٭٭٭ بخواست جام می و گفت راز پوشیدن[1] 🔹 معنای لقای خدا اختصاصی به بعد از مرگ ندارد. از ذات اقدس الهی امیر المؤمنین (سلام الله علیه) سؤال كردند كه چرا شما علاقه ‌مند لقای خدایید؟ این قدر که مشتاق دیدن خدا و لقای خدایید برای چیست؟ فرمود او بهترین را نسبت به من كرد، یقین می‌دانم وقتی به حضور او باریابم من را هم عزیز می ‌دارد. كاری از این بهتر نبود كه خدا نسبت به ما كرد و آن این است كه راه ملائكه را به ما نشان داد، دین ملائكه را برای ما انتخاب كرد، دین انبیا و مرسلین را برای ما انتخاب كرد. وقتی به حضرت عرض كردند «فَلِمَا ذَا أَحْبَبْتَ‏ لِقَاءَهُ قَالَ لَمَّا رَأَیتُهُ قَدِ اخْتَارَ لِی دِینَ مَلَائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ أَنْبِیائِهِ عَلِمْتُ أَنَّ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِهَذَا لَیسَ ینْسَانِی فَأَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ»؛[2] [فرمود] وقتی من دیدیم خدای سبحان همان راهی كه برای جبرئیل و میكائیل و سایر ملائكه انتخاب كرده است كه معرفت او و محبت او و پیروی از او و عدم تخطی از دستور او، همان راه كه برای ملائكه انتخاب كرد برای من انتخاب كرد؛ همان راهی را كه برای آدم صفی و نوح نجیب و موسای كلیم و عیسای مسیح و سایر انبیا مخصوصاً وجود مبارك خاتم (علیهم آلاف التحیة و الثناء) انتخاب كرد، همان راه را برای من برگزید، می ‌دانم وقتی به حضور او بار یابم مرا محترم می ‌شمارد؛ لذا من اویم. چرا من مشتاق لقای او نباشم؟ من برای او كاری نكردم، او بهترین محبت را نسبت به من كرد، از این بهتر كه دیگر ممكن نبود! [1]. دیوان حافظ، غزل393. [2]. التوحید (للصدوق)، ص288. ╭━═━⊰   🍃🌸🍃   ⊱━═━╮ @qoranketabehedayt ╰━═━⊰   🍃🌸🍃   ⊱━═━╯
✨﷽✨ ✅ زنجیر گناه ذات اقدس اله، پیغمبر خاتم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به این وصف معرفی كرد كه ﴿یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ اْلأَغْلالَ الَّتی كانَتْ عَلَیهِمْ﴾؛ یعنی پیغمبر خاتم (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) دست و بال جامعه بشری را باز می ‌كند؛ آن غل ها و آن زنجیرها را از دست و بال اینها باز می ‌كند. چه چیزی ما را در بند می ‌كند و ما می ‌خواهیم از چه آزاد بشویم؟ گناه، غلی و زنجیری و سلسله ای‌ است در دوش ما گردن ما و پای ما كه ما را می ‌بندد. در سوره مباركه یس آمده است که اغلالی بر گردن اینها انداختیم ﴿فَهُمْ مُقْمَحُونَ﴾؛ این گناهی كه ذات اقدس اله از اینها مشاهده كرده است، باعث شد كه این گناه را خداوند به صورت غل بر گردن اینها آویزان كرد كه اینها مقمح ‌اند سر به هوا‌یند و جایی را نمی ‌بینند. چه زمانی ما می ‌فهمیم كه این غل و زنجیر در گردن ما بود و نمی‌ گذاشت ما آزاد بیندیشیم؟ این را بعد از مرگ می‌ فهمیم. 📚 سخنرانی عمومی
💠 فطرت توحیدی 🔹 اگر كسی جهان‌ بینی توحیدی داشت، انسان را دارای دو قوس صعود و نزول می ‌بیند: بر اساس ﴿وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی﴾،[1] برای انسان سابقه كهن و تجرد قائل است كه از دیار خدای سبحان تنزل كرده است و بر اثر ﴿إِنَّكَ كادِحٌ إِلی رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقیهِ﴾[2] یا بر اساس دستورهای نیایش و عبادت هایی كه داده شده تا انسان به مقام قُرب خدا بار یابد، انسان را دارای قوس صعود می ‌داند كه ﴿إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ﴾،[3] این دو قوس در درون انسان به عنوان نهادینه شده است، فطرت زن و مرد هم یكسان است؛ گرچه كارهای اجرایی بین زن و مرد توزیع شده است، گرچه در بعضی از اخلاق و صفات زن خصوصیتی دارد كه مرد فاقد آن است یا مرد خصوصیتی دارد كه زن واجد آن نیست، ولی در فطرت الهی و ، اینها همسان و هم ‌آوای هم هستند كه خدای سبحان درباره فطرت انسان فرمود: ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ﴾.[4] سخن از مرد و زن نیست، سخن از است! فرمود قطب نمایی دارد كه به طرف دین خدا متوجه می‌ شود و این اختصاصی به مرد یا زن و مانند آن ندارد و هرگز عوض ‌شدنی هم نیست؛ نه غیر خدا عوض می ‌كند نه خدا! غیر خدا چون فاقد قدرت است قدرت بر تعویض ندارد، خدا هم چون این فطرت را به «أحسن وجه»[5] آفرید عوض نمی ‌كند. پس اگر زن همتای مرد در مسائل فرهنگی، اعتقادی، ایمانی و اخلاقی تلاش و كوشش كرد و جزء مبارزان نستوه بود و برای حفظ دین خود و دفاع از آیین خود و دفاع از قرآن و عترت شربت شهادت نوشید، این هم مطابق دو آیه سوره «آل‌عمران» و «بقره»[6] جزء اموات نیست، مرده نیست، بلكه است ﴿وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتاً﴾.[7] 🔹 وظیفه بانوان این است كه اساس زندگی را بر مادر شدن، تربیت فرزندِ صالح، حمایت از نظام دین، پیروی از قرآن و عترت قرار دهند. رهنمودهای عالی امام امت (رضوان الله تعالی علیه) را معیار عمل قرار دادن و احكام فقهی و حقوقی و اخلاقی دین را كاملاً آشنا شدن، به آنها معتقد شدن، به آنها متخلّق شدن و به آنها عامل شدن جزء رسالت های اصلی بانوان است. پاسداشت خون شهدا اعم از شهدای مرد و زن، این توقع را از همه ما ایجاد می ‌كند كه هر كسی مطابق خود بكوشد (یك) و در بخش های اختصاصی هر چه كه مربوط به ویژگی اوست آن را گرامی بشمارد (دو). برای بانوان مادر شدن اصل است پرورش فرزند اصل است تربیت اولاد در خانه اصل است و خانواده را حفظ كردن اصل است كه خدای سبحان فرمود: ﴿لِتَسْكُنُوا إِلَیها﴾[8] تهیه مسكن به عهده مرد است اما تأمین سكینت و آرامش به عهده زن. اگر بر اساس حركت كرد كه ﴿لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ﴾ این فطرت، مجذوب است كه ذات اقدس الهی منشأ همه این بركات، آفرینش فطرت و دعوت فطرت به قبله ‌گاه راستین جوامع بشری است. [1] . سوره حجر، آیه 29; سوره ص، آیه 72. [2] . سوره انشقاق، آیه 6. [3] . سوره فاطر، آیه 10. [4] . سوره روم، آیه 30. [5] . سوره مؤمنون، آیه 14. [6] . سوره بقره، آیه 154. [7] . سوره آل‌عمران، آیه 169. [8] . سوره روم، آیه 21. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 فاضل ترین مردم 🔹 مرحوم آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه) عالَم را بر اساس اینكه خدای سبحان فرمود هر كاری كه من كردم بهترین است، ایشان هم به دیدند؛ یعنی قرآن كریم دو اصل را مطرح كرد: یكی اینكه همه چیز را خدا آفرید: ﴿اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَی‏ءٍ﴾،[1] به نحو موجبه كلیه كه خالقی غیر خدا نیست و یكی هم «كان» ناقصه كه فرمود: ﴿الَّذِی أَحْسَنَ كُلَّ شَی‏ءٍ خَلَقَهُ﴾؛[2] هر چه آفرید زیبا آفرید و هیچ نقصی در آن نیست. 🔹 مرحوم آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه) تربیت‌شده عملی این سنخ است. فرق این بزرگوار و سایر متخلّقان این است كه دیگران متخلِّق می‌ شوند تا بهشت بروند، او می ‌كوشید تا بهشت را ببیند! فرق عارف و متخلّق این است كه او سعی می‌ كند به سعادت برسد و بهشت برود و ایشان كه یقیناً بهشتی است می‌ گوید من باید بهشت را ببینم. این خطبه نورانی حضرت امیر در اوصاف متّقیان همین فرق را داشته که فرمود: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا» این خطبه با سایر خطب حضرت خیلی فرق دارد. در غالب خطب دیگر حضرت می‌خواهد افراد را بپروراند كه اینها اهل بهشت بشوند، اما در این خطبه متّقین طرزی سخن می‌گوید كه اینها بهشت را ببینند! فرمود: «فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ»؛[3] یعنی آیه مباركه ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیقِینِ ٭ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ﴾[4] را عملی كنند. مرحوم آقای قاضی عصر خود، جزء كسانی بود كه سعی می ‌كرد بهشت و جهنم را ببیند. بنابراین مرز عرفان از اخلاق جدا خواهد بود. 🔹 بحث‌ های اخلاقی، بحث‌ های تزكیه نفس است كه انسان متخلّق بشود، عادل بشود، بافضیلت بشود و اهل بهشت بشود. مسئله عرفان، جهاد اكبر است او دیگر حالا رسیده به جایی كه یقیناً اهل بهشت است حالا می ‌خواهد بهشت را ببیند، چون ما دستمان به آن قلّه نمی‌رسد، جهاد اوسط را به زبان ما گفتند جهاد اكبر، آن چه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود ،[5] این اكبرِ نسبی است نه اكبر نفسی! برای اینكه انسان یك جهاد اصغر دارد كه با آهن و اینها می ‌جنگد كه روشن است یك جهاد اوسط دارد كه در دعای كمیل آمده است كه «وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ»،[6] آن جا جای آه است نه جای آهن، ما چون در این محدوده كار می‌كنیم خیال می ‌كنیم جهاد اكبر این است، حضرت به زبان ما فرمود این است. 🔹 این از غرر روایات ماست كه مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) در جلد دوم كافی این حدیث شریف را نقل می ‌كند كه «أَفْضَلُ‏ النَّاسِ‏ مَنْ‏ عَشِقَ‏ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ‏ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ‏».[7] برخی‌ ها نماز را «خوفاً مِن النار» یا «شوقاً إلی الجنّة» می‌ خوانند، آن چه مرحوم كلینی در جلد دوم كافی از حضرت نقل می ‌كند این است كه كسی است كه عاشق نماز باشد و با نماز معانقه كند دست به گردن كند، چون باب مفاعله است نماز هم با او معانقه می‌ كند، چنین است! راه مرحوم و امثال آیت الله قاضی این است كه واقعاً صلات یك حقیقت است، یكی از چند چیزی كه در قبر می‌آید همین نماز است كه حافظ انسان از هر فشاری است. خب اینها نماز را می ‌بینند و با آن معانقه می ‌كنند! حضرت فرمود: «أَفْضَلُ‏ النَّاسِ‏ مَنْ‏ عَشِقَ‏ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ‏ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ‏». [1] . سورهٴ رعد، آیهٴ 16; سورهٴ زمر، آیهٴ 62. [2] . سورهٴ سجده، آیهٴ 7. [3] . نهج‌البلاغه، خطبه 193. [4] . سورهٴ تكاثر، آیات 5 و 6. [5] . الكافی، ج5، ص12. [6] . مصباح المتهجّد، ص850. [7] . الكافی، ج2، ص83. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 دعای شهدا 🔹 درست است كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود مِداد علما افضل از دماء شهداست؛[1] اما در این بخش ‌های اجرایی یك سلسله كارهایی شهدا انجام می ‌دهند كه از علما ساخته نیست یا ما ندیدیم! درباره علما بعضی‌ ها وزن و موزون هر دو را با هم دارند؛ برخی از علما و مراجع اینها با یك دست مركّب آوردند و با یك دست خون آوردند؛ مثل شهید اول و شهید ثانی که هر دو كفّه ترازو را اینها دارند، شهید مطهری این طور است, شهید بهشتی این طور است، خیلی از این ‌طورند! سرّش این است كه این بزرگواران چون در راه دین شدند، زنده وارد برزخ می ‌شوند! گرچه به حسب ظاهر بدنشان مرده است، ولی زنده وارد برزخ می‌شوند؛ خواب نیستند, مُرده ملكوتی نیستند بلکه هستند. كاملاً باخبرند چه كسی راهی راهشان است، یك; چه كسی راهشان را ادامه نداد، دو; اینهایی كه راهشان راه آنها را ادامه ندادند، كاری به آنها ندارند؛ اما اینها كه ادامه دهنده راهشان هستند، مرتّب از خدا سؤال می ‌كنند كه اینها كجایند و در كدام مقطع هستند؟[2] 🔹 می ‌دانید خدا خدای همه است و روزی همه را می ‌دهد! اما كسانی كه دارند؛ مثل خاندان شهید, آزادگان, ایثارگران و مانند اینها که یك گروه خاصی را برای كمك به اینها می‌ فرستد! بنگرید ببینید موسی و خضر چه گفتند; موسی(سلام الله علیه) به خضر فرمود شما که دارید این جا دیوار می ‌چینید، این‌ جا كه مسافرخانه ندارد، ما را هم كه حاضر نشدند به عنوان مهمان پذیرایی كنند ﴿فَأَبَوْا أَنْ یضَیفُوهُما﴾،[3] برای چه كارگری كنیم و دیوار را بچینیم؟! خضر گفت موسی! زیر این دیوار گنج است ﴿وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَینِ یتیمَینِ فِی الْمَدینَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً﴾؛[4] پدرشان آدم خوبی بود، خدا مرا فرستاده كه این بچه‌ها را تأمین كنم. 🔹 خضر همیشه در راه است! ممكن است، به فكر ماها نباشد؛ اما فكر آن‌ ها هست. همیشه هست، این‌ ها البته زیر نظر وجود مبارك ولی‌ عصر می باشند. این‌ طور نیست كه حالا اگر كسی خون داد بگوییم در قیامت فقط جبران می شود, این‌ طور نیست! همین‌ جا به حسابش رسیدگی می شود! آن روزها كه این صحبت ‌ها[ی مادی] نبود، صد درصد رفتند! 🔹 یك شب قبل از انقلاب وقتی در همین گذرخان به نماز آقای (رضوان الله علیه) داشتم می‌ رفتم، دیدم جوانی ایستاده است ـ آن وقت نمی ‌گفتند امام, می ‌گفتند ـ گفت اگر خمینی بگوید آن‌ قدر این‌ جا بایست و تشنه باش و آب نخور تا بمیر، من حاضرم! گفت اگر او بگوید آب هم نخور و این ‌جا بایست، می‌ گویم چشم! این ‌ها با رفتند، خدا خدای اینهاست! این ‌ها زنده‌ اند! خیلی‌ ها می ‌میرند و وارد برزخ می ‌شوند، این ‌ها زنده وارد برزخ شدند; یعنی زنده ملكوتی‌ اند، به دلیل اینكه باخبرند چه كسی می ‌آید و چه كسی می ‌رود و امثال ذلك؛ این ‌طور نیست كه حالا فقط نظامی بگوید: مرا زنده پندار چون خویشتن ٭٭٭ بیایم به جان گر بیایی به تن[5] تنها این نیست، این ‌ها واقعاً هم ظاهر را می ‌فهمند و هم باطن را آگاه‌ اند. هر چه که ما راه این ‌ها را ـ به خواست خدا ـ ادامه بدهیم، آن ‌ها از ما راضی ‌ترند و دعای آن ‌ها در حقّ ما مستجاب است. مرحوم علامه در وصیت ‌نامه ‌خودش به پسرش می ‌گوید، مرا بعد از مرگ تنها نگذار، چون آن ‌جا خیلی آسان نیست! وصیت ‌نامه علامه در آخر قواعد[6] چاپ شده است، به پسرش فخرالمحقّقین می ‌گوید، نگو علامه بود و مُرد، مرا فراموش نكن! آن‌ جا حساب دیگری است؛ اما به فكر دیگران است. [1] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص399؛ «إِذَا كَانَ یوْمُ الْقِیامَةِ جَمَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النَّاسَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ وَ وُضِعَتِ الْمَوَازِینُ فَتُوزَنُ دِمَاءُ الشُّهَدَاءِ مَعَ مِدَادِ الْعُلَمَاءِ فَیرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاء». [2] . سوره آل عمران، آیه169. [3] . سوره کهف، آیه77. [4] . سوره کهف، آیه82. [5] . نظامی، خمسه، شرف نامه، بخش6. [6] . إیضاح الفوائد فی شرح مشكلات القواعد، ج4، ص756؛ «...و (لا تكثر) من ذكری فینسبك أهل العزم الى العجز (بل) اذكرنى فی خلواتك و عقیب صلواتك و...». 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 سلام بر مهدي موجود موعود (سلام الله عليه) 🔹 ما درباره وجود مبارک حضرت امام (سلام الله عليه) در زيارت «آل‌يس» به پيشگاه آن حضرت عرض مي ‌کنيم و بر بسياري از حالات او نام مي ‌بريم. عرض مي ‌کنيم بر شما آن وقتي که مي ‌نشينيد، آن وقتي که مي ‌ايستيد، آن وقتي که رکوع مي‌ کنيد، آن وقتي که سجود داريد، آن وقتي که قيام داريد، آن وقتي که قرائت داريد, آن وقتي که بيان مي ‌کنيد. اين درود فرستادن ما و اين شئون گوناگون وجود مبارک وليّ عصر، براي آن است که تمام آثار آن حضرت در راه توحيد الهي صرف مي‌ شود. 🔹 در قرآن كريم وقتي از انسان کامل نظير وجود مبارک پيامبر يا حضرت ابراهيم (سلام الله عليهما) سخن به ميان مي ‌آيد قرآن از زبان او نقل مي‌ کند: ﴿إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ﴾؛[1] يعني نه تنها مناسک حج من, عبادت ‌هاي حج و عمره من و نماز من براي خداست، بلکه تمام شئون من براي خداست. پس کساني‌ هستند که جميع شئون زندگي و مرگ آنها الهي است. اگر مردان الهي به جايي رسيدند که حيات و ممات آنها, قيام و قعود آنها, رکوع و سجود آنها, سخن گفتن و سکوت آنها براي رضاي خداست, جا دارد که ما بر تک ‌تک اين شئون عرض کنيم. اگر ﴿إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ﴾ ما هم بايد عرض ادب کنيم، عرض کنيم به پيشگاه وليّ عصر «السَّلَامُ عَلَيْک حِينَ تَقْعُدُ السَّلَامُ عَلَيْک حِينَ تَقُومُ السَّلَامُ عَلَيْک حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ السَّلَامُ عَلَيْک حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَيْک حِينَ تَرْکعُ وَ تَسْجُدُ‏».[2] ما در نماز آموختيم که بگوييم «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»;[3] يعني تمام قيام و قعود ما به نام خدا و با حول و قوه الهي است. اگر کسي اين‌‌ چنين انديشيد و بود حيات و ممات‌‌ او الهي مي‌شود, ما بر تک ‌تک اين شئون عرض مي ‌کنيم. [1]. سوره انعام، آيه162. [2]. الإحتجاج علي أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص493. [3]. الكافي (ط ـ الإسلامية)، ج‏3، ص338. «عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا قُمْتَ مِنَ الرَّكْعَةِ فَاعْتَمِدْ عَلَی كَفَّيْكَ وَ قُلْ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ فَإِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَفْعَلُ ذَلِك‏». 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 امتحان الهی 🔹 در سوره مبارکه «فجر» فرمود بعضی‌ها مبتلا به سلامت و بعضی‌ ها هم مبتلا به بیماری هستند؛ منتها اینها خیال می ‌کنند که وقتی مریض شدند مبتلا هستند، دیگر نمی‌ دانند که آن وقتی هم که سالم ‌می باشند مبتلا هستند.[1] بعضی ‌ها مبتلا به ثروت‌ اند، مبتلا به مال ‌اند و مبتلا به جوانی‌ اند؛ بعضی مبتلا به پیری ‌اند، مبتلا به بیماری ‌اند و مبتلا به فقرند. «مبتلا» یعنی ممتحَن، «ابتلاء» یعنی امتحان. فرمود ما کسی را در این عالم چیزی نمی‌ دهیم. هر چه می ‌دهیم امتحان است و در برابرش است. درباره هر دو گروه تعبیر به ابتلا کرده است؛ بعضی ‎ها مبتلا به ثروت هستند، مبتلا به مال ‌اند، مبتلا به قدرت‌ اند. ما کسی را نکردیم، «دار الکرامة» بهشت است. ما کسی را نکردیم، کسی را هم گرامی نداشتیم؛ البته طبع انسان را یک آفریدیم: ﴿وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی‏ آدَم‏﴾[2] ما این گوهر را ارزشمند خلق کردیم، حفظ آن به دست خودش است. هر حادثه تلخ یا شیرینی که رخ می ‌دهد است. این مطلب قرآنی را وجود مبارک حضرت امیر در بسیاری از خطبه ‌ها، نامه ‌ها و کلماتش آورده است. 🔹 نامه هفتاد و دوم نهج البلاغه این است: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّكَ لَسْتَ بِسَابِقٍ أَجَلَكَ»؛ عبدالله بن عباس! یک سلسله اموری است به دست ذات اقدس الهی، خدا با نظم کار می ‌کند هیچ چیزی بدون نظم نیست: ﴿كُلُّ شَی‏ءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ﴾. فرمود: عبد الله بن عباس! به قدری عالم منظم است که لحظه مرگ نه قبل از زمان مناسب می ‌رسد و نه بعد از زمان مناسب: «لَسْتَ بِسَابِقٍ أَجَلَكَ»؛ جلو بیفتی این طور نیست، بر اجلت مقدم بیفتی این طور نیست؛ این برای عمر است. «وَ لَا مَرْزُوقٍ مَا لَیسَ لَكَ»؛ آنچه برای تو نیست به او نمی ‌رسی! اگر کار کردی بود در آن شرایط به این حدّ می ‌رسی. «کژ روی جف القلم کژ آیدت»،[3] به قول حکیم فردوسی: اگر بار خار است خود کِشته ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته ای[4] 🔹 فرمود اگر راه درست رفتی، یک رزق خاص داری؛ بیراهه رفتی یک داری. نه رزق تو کم و زیاد می ‌شود، شرایط خاص را اگر رعایت کردی؛ نه عمر تو کم و زیاد می ‌شود اگر شرایط مخصوص را رعایت کردی. اگر با صله رحم و بهداشت زندگی کردی، عمر مشخص داری. بدون و زندگی کردی، عمر محدود داری، همه مشخص است. ما یک أجل مقضی داریم یک أجل مسمّیٰ ﴿أَجَلٌ مُسَمّی عِندَهُ﴾،[5] آن که تقدیرپذیر و تغییرپذیر است همین أجل مقضی است که به دست خود آدم است، ولی کلّ این جریان که «ففی نظام الكلّ كلٌ منتظم». گاهی می ‌بینید در بعضی از این اعلامیه ‌ها می‌ گویند «مرگ نابهنگام»! خدا مرحوم حکیم سبزواری را رحمت کند! فرمود ما چیز نابهنگام در عالم نداریم، هر چیزی به هنگام است، ولی این شخص چون حساب نمی ‌کرد خیال می ‌کرد که نابهنگام است؛ وقتی علل و عواملش را در نظر بگیرد معلوم می ‌شود به هنگام است. ما لیس موزوناً لبعض من نغم‏ ‏٭٭٭ ففی نظام الكلّ كلّ منتظم موتاً طبیعیا غدا اخترامی‏ ٭٭٭ قیس إلی کلّیة النظام[6]‏ 🔹 «وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ یوْمَانِ»؛ آن به دست ما نیست، ذات اقدس الهی این فراز و فرود را برای همه دارد، امتحان می ‌کند. گاهی قدرت و ثروت را به دست زید می‌دهد، گاهی به دست عمرو می‌ دهد. فرمود: ﴿تِلْكَ الأیامُ نُدَاوِلُهَا بَینَ النَّاسِ﴾،[7] فرمود: این فراز و فرود روزگار را ما دست به دست می‌ گردانیم همه را می‌ آزماییم! [1]. سوره فجر، آیات15 ـ 17. [2]. سوره اسراء، آیه70. [3]. مثنوی معنوی، مولوی، دفتر پنجم، بخش135. «کژ روی جف القلم کژ آیدت ٭٭٭ راستی آری سعادت زایدت». [4]. شاهنامه فردوسی, فریدون, بخش20. [5]. سوره انعام, آیه2. [6]. شرح المنظومة، ج‏2، ص422. [7]. سوره آل عمران، آیه140. https://eitaa.com/yaranemamzaman313
💠 اصلاح جهان 🔸 ولی عصر (ارواحنا فداه) كه ظهور كرد برنامه رسمی از كجا شروع می ‌شود و حضرت چگونه جهان را پر از می ‌كند؟ وقتی ذات مباركش به دنیا آمد این آیه را تلاوت كرد[1] ﴿وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ: و ما اراده كرده ايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار دهيم.﴾،[2] این آیه در جریان پیروزی بنی اسرائیل بر مستكبران آل فرعون است. حضرت در روز میلادش این آیه را هنگام تولد قرائت كرد؛ یعنی برنامه من با همراه است، من تنها رسالتم بیان احكام نیست، وضعی كه من به بار می ‌آورم مشابه وضعی است كه موسای كلیم به بار آورد، مشابه وضعی است كه جدم نبی اكرم به بار آورد و مانند آن. پس حضرت در میلادش این آیه كریمه را قرائت كرد، شما وقتی این آیه كریمه را تحلیل می ‌فرمایید می ‌بینید در طرفی از این آیه كریمه موسای كلیم قرار دارد و در جبهه مقابل فرعون واقع شده است. این آیه مفادش آن است كه خدا اراده كرده است بر اساس تكوین كه را از شرّ مستكبرین برهاند ، و آنها را وارثان زمین قرار بدهد ، و حكومت عدل و داد را به دست اینها بسپارد ، فرعون و امثال فرعون را برای همیشه از تاریخ طرد كند ، و مانند آن. 🔸 پس برنامه اصلاحی بقیة الله (ارواحنا فداه) با قرائت همین آیه روشن شد؛ منتها این حضرت وقتی جریان حكومت را تشریح می ‌كند آیات دیگری كه درباره مستضعف آمده را نمی ‌خواند، بلکه جریان مبارزه موسای كلیم را ذكر می ‌كند. سخن بلندی كه عارف نامدار صاحب فتوحات می ‌فرماید این است که می‌ گوید گرچه موسای كلیم پیروز شد و آل فرعون به كام دریا غرق شدند، اما این كار رایگان نبود! این كار با زنان و مردان نستوه بنی اسرائیل بود كه قربانی‌ های فراوانی دادند، آن خون های به ناحق ریخته شده موسی که آل فرعون را به دریا سپرد. بعد می‌ گوید این تجلّی خداست نه به نحو ! یعنی تلاش ها و كوشش های فراوانی لازم است، قربانی دادن های زیاد لازم است تا در بین این قربانی ها ذات اقدس الهی اراده كند موسای كلیمی قیام كند تا درباره صحنه مقابل خدا بفرماید ﴿فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِی الْیمِّ:پس ما (نيز) او و لشگريانش را (با قهر خود) گرفتيم و به دريا افكنديم.﴾؛[3] ما همه اینها را به دریا ریختیم. پس اگر بقیة الله (ارواحنا فداه) برنامه ‌اش را در هنگام میلاد با قرائت ﴿وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ﴾ تبیین كرد، یعنی گرچه مستضعفان پیروزند و گرچه مستكبران محكومند اما های زیادی لازم است، های فراوانی لازم است، این‌ چنین نیست كه بشود ریشه مستكبر را رایگان از جا كند! 🔸 آن كه به فكر خام است كه ولی عصر (ارواحنا فداه) ظهور كند و خودش به تنهایی جهان را اصلاح كند، او گرفتار همان فكری است كه به موسای كلیم گفتند ﴿اذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ :پس تو و پروردگارت برويد (و با آنان) بجنگيد، ما همانا همين جا نشسته ايم.﴾.[4] عده‌ ای به موسی گفتند تو و خدای تو به جنگ طاغوتیان بروید ما اینجا نشسته ‌ایم منتظر خبر پیروزی شماییم. آن كه به این فكر است امام بیاید و اصلاح كند، چون امام غایب است به او معتقد است و اگر امام ظهور كرد اول كسی كه مخالف امام است همین فكر است! اینكه می ‌گوید به من چه یا به تو چه خود امام اصلاح می ‌كند این فكرش همان ﴿اذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ﴾ است. [1] . الغیبة، شیخ طوسی، ج1، ص۲۳۶. [2] . سوره قصص، آیه5. [3] . سوره قصص، آیه40. [4] . سوره مائده، آیه24. 🇮🇷یاران امام زمان (عج)🇮🇷 https://eitaa.com/yaranemamzaman313