🌱ُّٓ🌱
بعدازشهادت آقا محسن ؛
دیدم علی همش میوفته !
میخواستم ببرمش دکتر...
شب محسن اومد تو خوابم بهم گفت :
خانم ، علی چیزیش نیست
منو میبینه میخواد بغلم کنه نمیتونه !
بهنقلازهمسرشهید
شهیدمدافعحرم#شهید_محسن_حججی
😭😭😭😭😭
🌷🕊🍃
یه سربند داده بود؛ گفت:
#شهید که شدم ببندیدش به
سینه ام... پیکرش که اومد سر نداشت...
#سربند رو بستیم به سینه اش
روی سربند نوشته بود:
#انا_زائر_الحسین😭
#شهید_محسن_حججی
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
در دفترچه خاطراتش آخرین
جملات را چنین نوشته است:
ان شاالله شهادتم صدق گفتارم
را گواهی میدهد شک نکنید و
مطئمنباشیدراهولایتهمانراه
علیسترهبربرحقفقطسیدعلیست🌿
#شهید_محسن_حججی