#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
کتیبه بر در و دیوار بستند
دل آیینهرویان را شکستند
عزای سامرا داغ مدینهست
حسنها داغدار کوچه هستند
::
ز گلبرگ دو چشمش یاس افتاد
دلش در آتش احساس افتاد
میان کاسهی آبش چه میدید
که یاد حضرت عباس افتاد
::
عزایش رستخیز روضهی ماست
عطش هم اشکریز روضهی ماست
امام از کودک خود آب میخواست
همین جمله گریز روضهی ماست
::
دل و جان در عزایت گریه کردند
فراوان در عزایت گریه کردند
کریم سامرایی، ای حسن جان!
کریمان در عزایت گریه کردند
بگذار که خاک زیر پایت باشیم
وز مِهر چو ذرّه در هوایت باشیم
ما را به گدایی درِ خود بپذیر
بگذار گدای سامرایت باشیم
#امام_حسن_عسکری_ع
شهادت
اگر با غصه و غم همندیمی
غبار غم رسد با هر نسیمی
بیا همراه با مهدی بگوئیم
«یتیمی درد بیدرمان یتیمی»