21.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘پیشگویی یک شهید!
🌹🍃 ... در جمع دوستان، حسام در مورد ختم و مراسم ترحیم صحبت هایی کرد و سپس رو به من کرد و گفت: بعد از شهادتم, مراسم ختم من را در مسجد النبی می گیرند. از فامیل هایم، کسانی که به صف کنار در ایستاده اند و مردم به آنها تسلیت می گویند عبارتند:
🥀🤍از دایی بزرگم و بعد آن دایی دیگرم(اسامی آنها را میگفت)، بعد هم آقا مهدی (آقا مهدی شوهر خاله حسام و از نیروهای گردان بود) و بعد داداشم...
🌹🍃حسام به نحوی آن صحنه را بیان می کرد، که گویی خود آنجا ایستاده و آن صحنه را می بیند و بیان می کند.
🥀🤍زمان عملیات کربلای ۴ و پنج من در شیراز بودم بعد از عملیات کربلای ۵، سعی می کردم هر روز به مراسم ختم و یادبود شهدا بروم. روزی که به مسجدالنبی برای مراسم ختم حسام رفتم وقتی به نفراتی که جلو ورودی ایستاده بودند خیره شدم تنم یخ کرد و درجا خشکم زد ٬ دقیقا همان افرادی که حسام گفته بود و به همان ترتیب ایستاده بودند.
#عاقبتتون_شهدایی