eitaa logo
🫂یاران همدل
85 دنبال‌کننده
17هزار عکس
17.1هزار ویدیو
160 فایل
کانال یاران همدل جهاد تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 امام حسن مجتبی (ع) و سیاست از امام مجتبی (ع) سؤال شد سیاست چیست؟ ایشان فرمود: سیاست سه چیز است؛ سه حق را اگر انسان در زندگی‌اش رعایت کرد یک انسان سیاست‌مدار است: ۱. رعایت کردن حقوق خداوند ۲. حقوق مردم ۳. حقوق اموات 💥 انتشار به مناسبت سالروز صلح امام حسن (ع) http://eitaa.com/yaranhamdel
5.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 دشمن شناسی امام حسن(ع)امتحانِ خواصِ اطراف امام مجتبی علیه‌السلام، که آنها را روبروی امام قرار داد و به لشکر دشمن پناهنده کرد! 💥 انتشار به مناسبت سالروز؛ صلح امام حسن (ع) http://eitaa.com/yaranhamdel
3.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 اهمیت تحلیل سیاسی 🎙رهبر معظم انقلاب 💥انتشار به مناسبت سالروز صلح امام حسن (ع) http://eitaa.com/yaranhamdel
🫂یاران همدل
🔰 خاطرات خودنگاشت همسر امام (۱۳) ◀️ دوست خوب 🔹... وارد منزل آقا سیداحمد [لواسانی] شدیم. من با زن آ
🔰 خاطرات خودنگاشت همسر امام(۱۴) ◀️زندگی طلبگی و تنگی معیشت(۱) 🔹... بعد از این منزل به خانه دیگری در گذر عابدین نزدیک تکیه عشقعلی رفتیم. اجاره این منزل ماهی پنج تومان می‌شد که اندکی برای آقا زیاد بود. ما در خانه کوچک‌مان وضع طلبگی داشتیم. آقا در خمین مختصر ملکی داشت که به همان بسنده می‌کردیم و سعی می‌کردیم خودمان را محتاج نشان ندهیم. 🔸ماهی بیست تومان عاید ملکی، و از هیچ آقایی شهریه قبول نکرد. می‌خواست با همین مقدار زندگی کند و زیربار هیچ مرجعی نرود. از اول مناعت طبع داشت و تا آخر هم از کسی پولی برای گذراندن زندگی قبول نکرد. عاید ملکی هم مرتب نبود که لااقل بتوانیم روزمره حساب کنیم و بدانیم که چه زمانی پولی می‌رسد... باید شش ماه با و زندگی می‌کردیم تا مقداری گندم در بفروشند و سهم ما برسد و قروض ما ادا شود. (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص ۶۵) http://eitaa.com/yaranhamdel
🫂یاران همدل
🔰 تاثیرگذارترین فرد تاریخ بشریت 📌سند ۹ 🖋بارتلمی سنت هیلر، مستشرق معروف فرانسوی و عضو آکادمی علوم
🔰 تاثیرگذارترین فرد تاریخ بشریت سند ۱۰ 🖋 نظر ارنست رنان، نویسنده، فیلسوف و مورخ مشهور فرانسوی در مورد حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله: 🔹 محمد برای ما به عنوان مردی نیک، وفادار، فاقد کینه و نفرت شناخته می‌شود. علایق او صادقانه و شخصیتش به طور کلی متمایل به نیکی و سخاوتمندی بود. هنگامی که کسی به او دست می داد با صمیمیت به او پاسخ می‌داد و هرگز تا طرف مقابل دستش را نمی کشید دست او را رها نمی کرد . به بچه های کوچک سلام میکرد و با مهربانی و احترام با ضعیفان و زنان برخورد می‌کرد . او گفته است که بهشت زیر پای زنان است . 📚منبع : Etudes d'histoire religieuse, écrire par Ernest Renan, page 248 http://eitaa.com/yaranhamdel
زمان: حجم: 1.3M
🎙تفسیر نهج‌البلاغه خطبه سیزدهم جلسه دوم کدام بخش از اخلاق بسیار مهم است؟ فقه اسلامی چند بخش است؟ سر تمام نیکی ها چیست؟ عقل محتاج به چه چیزی است؟ قسمت قبل 👇 https://eitaa.com/yaranhamdel/33868 حجت_الاسلام_والمسلمین http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 امام صادق (علیه السلام): 🔹 منْ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَيِّئَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ . 🔸 هر كه از كار نيك خود دلشاد و از كردار بدش اندوهناك باشد، او مؤمن است. 📚 اصول کافی (باب الایمان و الکفر) جلد ۲ صفحه ۲۳۲ ⬅️ با نشر این حدیث در ثواب آن شریک هستید. http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 خان انگلیسی 🎬 قسمت: ۱ ″مقدمه″ حسین مکی نماینده مجلس زمان محمدرضاشاه بود جالب است بسیاری از مطالب این کتاب در زمان محمدرضاشاه چاپ شد نه در زمان جمهوری اسلامی. مطالب مستند علیه رضاخان در زمان پسرش چاپ شد به صورت مقاله‌وار در روزنامه ها چاپ می‌شد و بعدها تبدیل به کتاب کرد. کتاب هشت جلدی تاریخ بیست ساله ایران نوشته حسین مکی از بهترین کتب مربوط به دوران رضاخان است. ″قرارداد ۱۹۰۷ بین انگلستان و روسیه″ قراردادی در سال ۱۹۰۷ بین روسیه و انگلستان بسته شد و طبق آن قرارداد ایران را به دو قسمت تقسیم کردند. شمال متعلق به روسیه و جنوب متعلق به انگلستان. ۱۹۰۷ زمان قاجارها که تقریباً سال ۱۲۸۶ بود که زمان مشروطه هم بود. در سال ۱۹۱۷ انقلاب روسیه رخ داد خاندان تزاری رفتند و شوروی آمد. شوروی که روی کار آمد، قرارداد سال ۱۹۰۷ را ملغی کرد و خیلی با ایران کاری نداشت، چون می‌خواست وضعیت داخلی خودش را بهبود بخشد. انگلیس از این کار روسیه خوشحال شد چون رقیب قدرتمندی به نام روسیه داشتند که خودش درگیر انقلاب شده است. ایران برای انگلیس فوق العاده مهم بود. اولاً بعد از سال ۱۲۸۰ شمسی چاههای نفت در ایران کشف شد و انگلستان متوجه شد ایران دارای نفت است. دوم این که ایران دروازه هندوستان بود. هندوستان مستعمره انگلیس بود و انگلیس تا جای ممکن نمی‌خواست کسی از طریق ایران وارد هند شود و به مستعمره انگلستان تجاوز کند. به همین جهت به رضاخان بدبخت اجازه ندادند که راه آهن از شرق به غرب کشیده شود. راه آهنی که به درد کشور ما می‌خورد راه آهنی بود که از سیستان و بلوچستان شروع می‌شد تا آن طرف به سمت شمال غربی ما برود و ایران را به جاده ابریشم و جاده جهانی وصل کند. اما انگلیس این اجازه را به رضاخان نداد و گفت حتماً راه آهن باید شمال به جنوب باشد. در بحث راجب راه آهن خواهیم گفت که آقایان طرفدار رضاخان از این راه آهن به عنوان افتخار یاد می‌کنند. که توضیح خواهیم داد. خود انگلیسیها میگویند رضاخان راه آهنی ساخت که از هیچ به هیچ می‌رود. ادامه دارد... منبع: کتاب تاریخ بیست سالهٔ ایران تألیف: حسین مکی http://eitaa.com/yaranhamdel
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ریشه خطای تحلیلی خواص 🔰 شاید برای شما هم سؤال باشد که چرا برخی خواص (حتی خواص جبهه حق و جریان انقلاب) در بزنگاه‌ها دچار خطای در تحلیل و بالطبع دچار خطای در موضع می‌شوند؟ ✔️ریشه این کجی را باید در همین نکته‌ که رهبر انقلاب بیان می‌کنند، جستجو کنید ،دلیل قطع ارتباط با مردم است. قطع ارتباط با بدنه و تغذیه از طریق فضای مجازی و رسانه‌ است. 👌 این درد مزمن‌تر می‌شود وقتی شما با خواصی مواجه‌اید که حتی همین‌قدر هم ارتباط ندارند و تمام اطلاعاتشان از بولتن‌ها به دست می‌‌آید! http://eitaa.com/yaranhamdel
15.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 اهمیت فهم و تحلیل سیاسی 🎙مقام معظم رهبری ؛ فهم سیاسی و تحلیل نادرست بعضی مسئولین! http://eitaa.com/yaranhamdel
🫂یاران همدل
🔰 انجمن حجتیه ✅ ابعاد فکری و اعتقادی انجمن حجتیه ″مفهوم انتظار/۵″ ادامه قسمت قبل... علتش این است
🔰 انجمن حجتیه ✅ ابعاد فکری و اعتقادی انجمن حجتیه ″مفهوم انتظار/۶″ ادامه قسمت قبل... بنابراین اگر شرط ظهور پر شدن ظلم و جور است علت غیبت هم باید کمی ظلم و جور باشد. حال آیا واقعاً هنگامی که حضرت میخواست غایب شود ظلم و جور کم بود؟ آیا حضرت به هنگام غیبت به معتمد خلیفۀ عباسی اعلام فرمود که؛ چون شما کم ظلم و جور میکنید؛ لذا ما غایب میشویم و هر وقت ظلم و جورتان به حد کافی رسید آن وقت ظهور می‌کنیم؟! آیا حضرت به هنگام غیبت به مردم آن زمان گفت: چون شما فعلاً متدین هستید؛ لذا ما غیبت می‌کنیم و هر وقت بی دین تر شدید می آییم؟! آیا در جنگ های جهانی اول و دوم حضرت از پس پردۀ غیبت به مردم می‌گفت دست شما درد نکند، آفرین کمی بیشتر بزنید که ما ظهور کنیم؟! پس اگر شرط ظهور حضرت پر شدن ظلم و جور باشد در این صورت حضرت می باید به تمام مفسدان این روزگار آفرین بگوید. بنابراین این روایت هیچگونه شرطیتی را نمی رساند. فرض کنید کلاسی داریم مدیر مدرسه به شاگردان میگوید: بچه ها، معلم شما دیرتر به کلاس میآید و اگر از آخر وقت کلاس حتی یک دقیقه بیشتر نمانده باشد، در همان یک دقیقه معلم میآید و کارش را انجام میدهد پس آمدن معلم حتمی است. بدانید وقتی که معلم بیاید کلاس شلوغ و بی نظم و به هم خورده شما را منظم میکند. اخلالگرانِ کلاس را کتک میزند. پس شما منتظر آمدن معلم باشید، مدیر مدرسه نیز یکی از دانش آموزان را به عنوان مبصر انتخاب میکند و به او سفارش میکند که مواظب نظم کلاس باشد و بعد هم به همه بچه‌های کلاس تذکر میدهد که او به اتفاق معلم از پنجره بالای کلاس بر آن کلاس اشراف دارند و کلاس را تحت نظر میگیرند. یکی از شاگردها می پرسد: آقای معلم چه موقع می‌آید؟ مدیر جواب می دهد: معلوم نیست. ممکن است نیم ساعت دیگر بیاید یا ده دقیقه و یا پنج دقیقه و یا آخر زنگ بیاید، ولی شما باید در هر آن انتظار آمدن معلم را داشته باشید. بعد از رفتن مدیر، کلاس ممکن است یکی از این چهار حالت را به خود بگیرد حالت اول این که مبصر میگوید به من چه؟ خود معلم میآید و کارها را درست میکند پس من می نشینم و مشق‌هایم را مینویسم و درسم را میخوانم. حالت دوم این که مبصر میگوید کی به کی است؟! بچه ها من ضرب میگیرم و شما هم برقصید. حالت سوم این که مبصر چوبش را بر میدارد و می آید کنار تخته سیاه می‌ایستد و می گوید: بچه ها ساکت باشید اما همین که میآید برای کلاس قیافه بگیرد ناگهان یکی از شاگردان از انتهای کلاس تک مضرابی میزند و بچه ها می خندند و کلاس شلوغ میشود و مبصر خسته و مانده و عصبانی هر چه برای استقرار نظم و آرامش تلاش میکند نتیجه ای نمیگیرد و بچه ها مرتب او را مسخره می‌کنند. حالت چهارم این که مبصر بر کلاس مسلط میشود کلاس را آماده میکند و هر وقت معلم آمد فوراً فرمان برپا صادر میکند و کلاس را با آمادگی کامل تحویل معلم می دهد. پس چهار حالت در ارتباط با کار مبصر وجود دارد که عبارت است از حالت بی تعهدی و بی تفاوتی مبصر، حالت همکاری مبصر با اخلالگران حالت تلاش و کار توأم با عدم موفقیت مبصر و حالت کار توأم با موفقیت مبصر در اداره کلاس. در هر یک از این چهار حالت یک یا دو نفر در انتهای کلاس می‌نشینند و باهم صحبت میکنند و میگویند حالا که مبصر رفته نشسته و مشغول کار خودش میباشد، یا حالا که مبصر خودش ضرب گرفته یا حالا که مبصر هر چه زحمت میکشد کلاس را منظم کند موفق نمیشود و یا حالا که مبصر دارد کارش را میکند و کلاس هم در مسیر او است بیاییم ما دو نفر کلاس را شلوغ نکنیم و بنشینیم با هم درسمان را بخوانیم و اگر توانستیم شاگردهای بغل دستمان را هم وادار میکنیم که آنها هم ساکت باشند و ما چند نفر کلاس را شلوغ نکنیم البته ممکن است فکر و تصمیم اینها به ردیف های دیگر هم سرایت کند، اما در عین حال اینها مبصر کلاس نیستند و از انتهای کلاس هم این اقدام پسندیده را شروع می‌کنند. ضمناً این امکان هم وجود دارد که در همان لحظه اول که یک شاگرد با نفر دوم وارد این مذاکرات میشود دومی دعوتش را قبول نکند و به اخلالگران بپیوندد و نفر اول را تنها بگذارد. معلم کلاس که از دور ناظر بر وضع شاگردان خود میباشد، در حالت اول به مدیر میگوید آقای مدیر این عجب مبصر ناتوان و بی تفاوتی است لطفاً یک علامت در کنار اسمش بگذارید که وقتی به کلاس رفتیم او را تنبیه کنیم. در عین حال معلم به انتهای کلاس نگاه میکند و میگوید آقای مدیر فلانی در انتهای کلاس مشغول کار خودش است بنابراین حالا اجازه میدهید که من به کلاس بروم؟ مدیر جواب میدهد حالا کمی صبر کن. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel
🫂یاران همدل
🔰 انجمن حجتیه ✅ ابعاد فکری و اعتقادی انجمن حجتیه ″مفهوم انتظار/۶″ ادامه قسمت قبل... بنابراین اگر
🔰 انجمن حجتیه ✅ ابعاد فکری و اعتقادی انجمن حجتیه ″مفهوم انتظار/۷″ ادامه قسمت قبل... در حالت دوم معلم میگوید آقای مدیر، عجب مبصر لاابالی داریم که کلاس را به هم ریخته است. ضمناً با توجه به وضع دو نفر شاگرد درس خوان آخر کلاس میگوید: آقای مدیر فلانی و فلانی در انتهای کلاس مشغول درس خواندن هستند و هیچ توجهی به این بی نظمی ها ندارند و حتی بغل دستی خودشان را هم با خودشان همراه میکنند و تا حالا چهار نفر شده‌اند. در حالت سوم معلم میگوید آقای مدیر، این مبصر طفلک خسته شده و نفسش بند آمده، اما بچه ها همچنان شلوغ میکنند. ضمناً در انتهای کلاس سه چهار نفر هستند که به خوبی با او همکاری میکنند. در حالت چهارم معلم میگوید آقای مدیر برویم، دیگر کلاس آماده است، مبصر موفق است اوضاع رو به راه است ته کلاسیها خیلی خوب کار میکنند، کلاس هم آرام است و این حالت چهارم حالت ایده آلی هم برای معلم و هم برای مدیر است. در هر یک از این چهار حالت ناگهان در باز میشود و معلم وارد کلاس میگردد. در حالت اول به مجرد ورود معلم اولین پس گردنی به مبصر می خورد، دومین کتک نصیب فرد شلوغ کلاس می‌شود. اولین بارک الله هم به آن شاگردی که در ته کلاس مشغول درس خواندن بوده است، تعلق میگیرد. در حالت دوم اولین اردنگی را معلم به مبصر میزند و او را از کلاس بیرون می اندازد و اولین تشویق را هم نصیب آن شاگرد درس خوان ته کلاس میکند. در حالت سوم، اولین تشویق به مبصر تعلق میگیرد؛ چون طفلک نهایت سعی خود را به کار برده و خسته شده است. دومین تشویق هم نصیب چند شاگرد درس خوان آخر کلاس میگردد. در حالت چهارم به مجرد اینکه به فرمان برپا شاگردان از جا بر می‌خیزند یک بارک‌الله به عموم شاگردان گفته میشود و بلافاصله معلم شروع به تدریس می‌کند. اما در سه حالت اول مدتی از وقت کلاس برای ساکت کردن و تصفیه و برقراری آرامش کلاس گرفته می‌شود، در صورتی که در حالت چهارم برای درس دادن هیچگونه معطلی وجود ندارد. البته باید به این موضوع توجه داشته باشیم که معلم برای ساکت کردن کلاس نیست و ساکت کردن کلاس مقدمه تدریس معلم است. نتیجه این مثالها ان‌شاءالله در جلسه بعد ارائه می‌گردد. ادامه دارد... http://eitaa.com/yaranhamdel