🔰 دروغ ابراهیم یزدی توسط امام تکذیب شد!
🔻آیا ابراهیم یزدی در سفر امام به پاریس نقشی داشت؟
بهمناسبت سالروز مرگ ابراهیم یزدی
🔹تحریف نهضت امام خمینی (ره) از زمان حیات ایشان آغاز شده بود و کسانی که به دنبال احراز مناصب مختلف بودند میدانستند بدون اینکه خود را از یاران نزدیک امام جا بزنند به جایگاههای سیاسی حساس دست نخواهند یافت.
🔸یکی از #تحریفات_آشکار در تاریخ انقلاب اسلامی که بارها و بارها تکذیب شده؛ ادعای #ابراهیم_یزدی مبنی بر نقش وی در انتخاب #پاریس به عنوان تبعیدگاه سوم امام خمینی بود اما در مقابل امام خمینی قدس سره الشریف این ادعا را با صراحت رد میکنند.
🔹ایشان «حفظ جان یاران از تعرض #عوامل_حکومتی_عراق» را یکی از علل و عوامل خروج از عراق و حرکت به سمت #کویت، برمیشمارد و تصریح میکند که ابتدا تصمیم به حضور در کویت نیز به صورت موقّتی بوده تا بعداً به یکی از کشورهای اسلامی مهاجرت کنند امّا پس از برخورد دولت کویت، و احتمال بروز برخوردها و محدودیّتهای مشابه در سایر دول اسلامی، تصمیم به سفر به پاریس گرفتهاند. البته امام (ره) تأکید میکند که این تصمیم «بدون هیچ فکر و سابقه ذهنی» بوده و آن را ناشی از اراده و تقدیر الهی بر شمرده است.
🔸ایشان همچنین در بیانات خود، تصریح میکند که تا انتخاب محل جدید، موقتّاً به #فرانسه سفر کرده بودند و در جای دیگر بر این معنا تأکید میکنند که « ما هیچ بنا نداشتیم كه به پاریس برویم.»
🔹همان گونه که میبینید، در کلمات امام خمینی (ره) هیچ اشارهای به تأثیرگذاری ایرانیان مقیم فرانسه بر مهاجرت ایشان به آن جا، به چشم نمیخورد! با این وجود، برخی از چهرههای سیاسی (مانند دکتر ابراهیم یزدی) ادّعا کردهاند که طرح مهاجرت به پاریس را آنها مطرح کردهاند.
🔸ابراهیم یزدی در خاطراتش چنین مینویسد:
«در آخرین مرحله نیز، هنگامی که توافق سه دولت ایران، عراق و آمریکا برای خاموش کردن صدای خمینی، موجب شد که ایشان تصمیم به ترک عراق بگیرند، توسط آقای #دعایی از من خواستند که به ایشان بپیوندم. مورّخان و تحلیلگران #تاریخ_انقلاب گفته و نوشتهاند که اگر من به #نجف نمیرفتم و آقای خمینی را همراهی نمیکردم، و اگر دولت کویت مانع ورود آقای خمینی و همراهانش به کویت نمیشد،.... جنبش به احتمال زیاد در همان سطح محدود ملّی باقی میماند. یکی از دستاوردهای این ارتباط سازمانیافته، سفر آقای خمینی به پاریس بود.
🔹یزدی در جای دیگر، ابتکار سفر به پاریس را از خود معرّفی میکند و مینویسد:
«حاج احمد آقا گفتند که آقا با پیشنهاد شما برای سفر به پاریس موافقت کردهاند...بعد از آن که آقای خمینی پیشنهاد سفر به پاریس را پذیرفتند، در مورد جوّ سیاسی ایرانیان مقیم پاریس صحبت شد.»
🔸او در جای دیگر در تاریخ ٨۵/١١/٢٢ در گفتگو با #آفتاب، همین مدّعا را مطرح میکند و میگوید:
«[بعد از بازگشت از مرز کویت]، در #هتل_بصره بود که ایشان [امام] به من گفتند: من نظر تو را در باره رفتن به پاریس پذیرفتم. امّا به این شرط که وابسته به گروهی نباشم و در خانه کسی وارد نشویم.»
🔹این قبیل مدّعاهای غیرمستند جناب دکتر یزدی تا کنون از سوی افراد مختلف رد شده است که از آن جمله میتوان به مرحوم #فردوسیپور و #سیّداحمد_خمینی (به عنوان دو تن از همراهان امام در سفر به پاریس) اشاره کرد. امّامهمتر از همه، بیانِ صریحِ امام خمینی (ره) در وصیتنامه الهی-سیاسیشان است که به منظور جلوگیری از سوء استفاده از این موضوع، همه ادّعاهای دروغ در مورد اثرگذاری اطرافیان(غیر از سیّداحمد) در سفر به پاریس را رد میکند و چنین میفرماید:
🔸«از قرار مذكور، بعضی ها ادّعا كردهاند كه رفتن من به پاریس به وسیله آنان بوده، این دروغ است. من پس از برگرداندنم از كویت، با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم، زیرا در كشورهاى اسلامى احتمال راه ندادن بود؛ آنان تحت نفوذ شاه بودند ولى پاریس این احتمال نبود.» (نقدی بر مدخل امام خمینی در دایرة المعارف تشیع، ص ١٣٣-١٣٠)
#مرور_تاریخ
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel
🔰 پاسخ مورخ خبیر انقلاب اسلامی به شبهه هاشمی رفسنجانی در خصوص حذف شعار مرگ بر آمریکا/۱
🔹 سؤال: در جریان هستید که جلد سوم کتاب آقای #هاشمی_رفسنجانی منتشر شده که در برخی موضوعات مثل شعار «مرگ بر آمریکا» مطالبی در این کتاب آمده که موجب واکنش های مختلف شده است. به نظر شما خاطرات نقل شده از آقای هاشمی در شرایط کنونی چه پیامی دارد؟ ایا این خاطرات سندیت تاریخی دارد؟
🔸پاسخ: این نکته قابل تأمل است که خاطرهنویسی در کشور ما به صورت مهار گسیختهای پیش میرود و هر کس هر چه را که میخواهد مینویسد و سعی میکند کارهای خود و شخصیت خودش را برجسته کند و در نتیجه تاریخ #تحریف میشود و خاطرهنویسی در کشور ارزش و اعتبار خود را از دست میدهد. افرادی که با اغراقگویی و خلافگویی و تحریف حقایق خاطره مینویسند هم اعتبار نوشتههای خودشان را به زیر سؤال میبرند و هم خاطرهنویسی را به کلی بیاعتبار میکنند.
🔹اصولا” در خاطرات آقای هاشمی مسائل بسیار زیادی وجود دارد که جای نقد و بررسی دارد و من به یاری خداوند طبق وظیفه اسلامی به نقد خاطرات او خواهم نشست. اما اجمالا در نقد خاطره ایشان مبنی بر موافقت امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا دلایلی وجود دارد که به بعضی ها اشاره می کنم:
1️⃣ در مورد ادعای آقای هاشمی مبنی بر حذف شعار #مرگ_بر_امریکا و موافقت امام، باید گفت این ادعا به یک شوخی نزدیکتر است، چرا که اولا موضع امام در برابر #شیطان_بزرگ تا آن پایه ریشهای، مبنایی و منطقی بود که نمیتوان تصور کرد که امام در مقطعی در این موضع الهی ـ انقلابی خویش تجدید نظر کرده باشند. وقتی به زندگی سیاسی امام نگاه میکنیم، میبینیم از روزی که امام نهضت را آغاز میکنند تا روزی که دیده از جهان فرو میبندند، نسبت به استکبار جهانی، به ویژه امریکا، یک خط مستقیم، مشخص و روشنی دارند که هیچگونه تغییری در آن پدید نیامد و تا آخر عمر موضع قاطع خود را در قبال امریکا حفظ کردند و امریکا را منفورترین افراد بشر میدانستند.
2️⃣ به فرض اگر امام مصلحت اسلام و ایران را در حذف شعار «مرگ بر امریکا» تشخیص میدادند، بیدرنگ آن را اعلام میکردند و در اعلام آن کوچکترین تردیدی به خود راه نمیدادند. امام از آن کسانی نبودند که در راه مصالح اسلام و ملت، مجاملهکار و متزلزل باشند و این دست، آن دستکنند و دچار تردید شوند. امام به مصداق «لا تأخذه فی الله لومه لائم» بیپروا نظر خود را اعلام میکردند. امام(ره) مرد وظیفه بودند و در انجام وظیفه، قاطع، صریح و سریع عمل میکردند.
3️⃣ امام(ره) پنج سال پس از آنچه در خاطره آقای هاشمی آمده است در قید حیات بودند. با نگاهی به سخنرانیها، پیامها و نوشتههای امام میبینیم که نه تنها کوچکترین نشانهای از تغییر مشی امام نسبت به شیطان بزرگ پدید نیامد، بلکه استوارتر و پایدارتر از گذشته بر ضد آن شیطان جهانخوار موضعگیری داشتند و دیگران را به خطر امریکا متوجه میساختند و هشدار میدادند. در یادداشت شادروان مرحوم حاج #سیداحمد_خمینی(ره) به حاج آقای #ریشهری میخوانیم:
🔹« … حضرت امام فرمودند در جریان فریب امریکا چند مسأله باید کاملا روشن شود:
باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص شما که مسئولیت این فریب را بر عهده گرفته اید، بغض و کینه امریکا محفوظ باشد چرا که آنها و سایر ابرقدرتها و قدرتها تنها چیزی که فکر میکنند #نابودی_اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی است.»
🔸امام تا آن پایه نسبت به شیطان بزرگ حساسیت داشتند که نگران بودند مبادا برخی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی که روی تاکتیکی به امریکا نزدیک میشوند، از خطر این شیطان شرور و دشمن بشریت غافل بمانند و به آن به عنوان یک انسان بنگرند. امام در پیام خود نوید میدهد:« امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است.» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵)
🔹آیا جنگ استضعاف و استکبار و جنگ حق و باطل بدون استنکار از شیطان بزرگ و شعار کاخ برانداز «مرگ بر امریکا» امکان پذیر است. امام در پیام دیگری آرزو میکنند: «… از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم…» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۷)
🔸راستی این موضعگیریهای الهی ـ انقلابی با آن ادعای کذایی که در خاطره آقای هاشمی آمده است چگونه با هم همخوانی دارد؟ ایا این نشان از این واقعیت ندارد که حذف این شعار، نظر شخصی آقای هاشمی و برخی از راحتطلبانی بوده است که در پستهای کلیدی نظام جا خوش کرده بودند و نامشان در کتاب خاطرات آقای هاشمی آمده است؟!
#تسخیر_لانه_جاسوسی
#مرگ_بر_آمریکا
#یاران_همدل
http://eitaa.com/yaranhamdel