🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت اول ▪️تصویر هواپیمایی که در میان آسمان آبی به پرواز در آمده بود، کج شده و به سمت برج شیشه ای بسیار زیبایی تغییر مسیر داد و در يك لحظه با اصابت به آن، برج را به آتش کشید، به واضح ترین تصویر قرن ۲۱ تبدیل شد. ما شاهد آن صحنه بودیم و تا لحظه ای که برج ها با خاک یکسان شدند به صورت زنده از تلویزیون پخش شد. تمامی جهانیان توانستند تصویر صحنه حساس و سرنوشت ساز ۱۱ سپتامبر را توسط قدرت جهانی تلویزیون مشاهده کنند امروزه، هر آنچه که ما در مورد جهان اطرافمان میدانیم همه توسط تلویزیون پخش میشود. 🔺در حال حاضر اولین فرستنده اخبار اطلاعات و صحنه های جذاب و دیدنی، تلویزیون است. ما در دنیایی مملو از تصویر و داستانهای تصویری زندگی می‌کنیم که همگی به سمت ما هجوم می‌آورند. به هر جا نظر می‌اندازیم بیلبوردهای تبلیغاتی، روزنامه‌ها، مجلات، تلویزیون، سینما و... همه و همه تصاویری را به ما عرضه می‌کنند. این وسایل هستند که تصاویر را وحشتناك یا واقعی توصیف می‌کنند. این تصاویر داستان‌گونه براحتی در ذهن ما جا می گیرند همانند صحنه‌هایی که ما در تلویزیون و سینما از درد و مصیبت و... مشاهده کرده‌ایم و به خاطر سپرده‌ایم. ❓حال سؤال مهم این است که: چه میزان از پاسخ ما به تصاویر واقعی توسط چنین نهادهایی - نهادهایی که کار رسانه‌ای انجام می‌دهند ساخته و پرداخته شده‌اند؟ وجه تمایز میان تصاویر واقعی و غیر واقعی که در حقیقت رابطه میان ما و جهان اطراف ما را شکل می دهند چه چیزی است؟ ادامه دارد... #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ یاران همدل

🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت دوم ▪️تجربه‌های واقعی و مستقیم ما نسبت به جهان اطرافمان محدود است: ـ همسایگانی که در اطراف ما زندگی می‌کنند، ـ محلی که در آنجا کار می‌کنیم، ـ مدارسی که فرزندانمان در آن تحصیل می‌کنند، ـ مکانی که از آنجا خرید می کنیم، ـ مکانی که در آنجا عبادت می‌کنیم ـ یا مکانهایی که برای تفریح به آنجا می رویم ـ و در نهایت مسیرهایی که ما طی مسافرت از آن عبور می کنیم، این وضع روزانه جهان اطراف ماست. وضعی که نسلهای پیشین هم آن را تجربه کرده بودند. در واقع آنچه که جهان ما را کوچکتر و به هم مرتبط‌تر می‌کند حاصل تکنولوژی ارتباطات است که تجربه‌ها دیدگاهها و دانش‌های مختلف را که فراتر از تجربه‌های شخصی ما هستند، براحتی به منازل ما می‌آورد. 🔺تلویزیون و تولیدات فرهنگی که به صورت بخش مهمی از زندگی روزمره ما در آمده‌اند، مستقیماً ما را با این تجربه‌ها آشنا می‌کنند. ♦️تصور و درک ما از هویت به تعلق ما به جامعه‌ای بزرگتر، تجربه‌های فرهنگی اعتقادات و افکاری بر می‌گردد که نه تنها حاصل شناخت و تجربه‌های مستقیم ما در خلال روند زندگی روزمره ما بلکه حاصل شناخت ما از رسانه‌هاست. 🖼️تصویر فاجعه ۱۱ سپتامبر که جهانیان از تلویزیون مشاهده کردند، فقط بخش کوچکی از این ماجراست. احساس همدردی که مردم نسبت به این حادثه از خود نشان دادند، تحت تأثیر آن قرار گرفتند و نسبت به آن واکنش نشان دادند، باز هم توسط رسانه‌ها در جامعه فرهنگی در همایش‌ها و اماکن عمومی که توسط رسانه‌ها منعکس می‌شد، شکل گرفت. ادامه دارد... #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ یاران همدل

🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت سوم ▪️تلویزیون به ما نشان داد که چه اتفاقی افتاد؛ در عین حال تلویزیون راههایی را که ما باید درباره این حادثه به آنها فکر کنیم نیز به ما نشان داد. 🔺مجموعه تلویزیونی The West Wing» بهترین برنامه ای است که ارزشها و فرهنگ دموكراتيك شهروندان آمریکایی را به تصویر می کشد. این برنامه در طول يك فصل از پخش، موفق شد ۹ بار جایزه «امی» را دریافت کند و نیز توسط مجله معروف «تایم» به عنوان درسهای «مدنی جامعه» معرفی شد. 🔹مجموعه دنباله‌دار زندگی رئیس جمهور بارتلت به صورت همزمان تصویری از اوضاع سیاسی آمریکا و آزادی شهروندان آمریکایی را به تصویر می کشد. مانند يك دولت واقعی در کاخ سفید بارتلت به همراه تیم رئیس جمهوری در حال جدال با چالشهای پیش روی دولت از جمله: ـ لابیهای سیاسی ـ مشکلات اخلاقی ـ اتهامات وارده به دولت ـ مسائل جهانی و روابط بین الملل است. 🔺در تاریخ ۳ اکتبر ۲۰۰۱ و دقیقاً سه هفته پس از حادثه تروریستی در نیویورك و واشنگتن، شبکه خبری NBC نسخه جدیدی از مجموعه The West» Wing» را ارائه کرد. این اپیزود وقایع و جريانات واقعی جامعه را در قالبی خیالی به تصویر می کشید. سری جدید «The West Wing» واقعیت حادثه ۱۱ سپتامبر را به تصویر نمی کشد. چرا که ممکن است این امر برای جامعه آمریکا خجالت‌آور باشد. اما نیازی هم به این کار نیست؛ چرا که ما می دانیم این اپیزود در باره چیست؟ چیزی که مهم است چگونگی به تصویر کشیدن اتفاقات در این اپیزود است. ادامه دارد... #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ یاران همدل

🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت ۴ ماجراهای اپیزود جدید The West Wing میان دو داستان اتفاق می افتد. گروهی از دانش آموزان دبیرستانی که در برنامه خاصی به عنوان «کلاس رئیس جمهوری» شرکت کرده اند در حال بازدید از مکانهای کاخ سفید هستند که بلافاصله زنگ خطر امنیتی به صدا در می‌آید. این دانش آموزان به سالن «Mess» برده می‌شوند - Mess مکانی است که ناهار در آنجا سرو می شود . مکانی که پر از میز و صندلی است و در ضمن یک تخته سفید نیز در سالن دیده میشود. داستان «دوه» که همزمان با این داستان اتفاق می افتد حكايت يك مرد عرب به نام «راقم علی» است که از کارمندان کاخ سفید بوده و مظنون به داشتن ارتباط با گروههای تروریستی است. وی کَت بسته به يك اتاق تاريك در کاخ سفید برده می شود تا تحت بازجویی‌های اولیه قرار گیرد زمانی که به «لئومك گری» رئیس کاخ سفید اطلاع می دهند که ممکن است یک تروریست در ساختمان کاخ سفید باشد، غرولندکنان می گوید: «خب... شايد يك اتفاق ساده باشد هان؟ تکرار اقدامات تروریستی چیزی بیش از يك تهديد بالقوه است وقوع این حادثه حتمی است و صرفاً باید منتظر آن بود فاجعه‌ای که زندگی شهروندان آمریکایی را هدف قرار داده است.» وی ادامه داد: «باید با آموزشهای مدنی این حادثه ها را خنثی کرد، شاید این موقعیت مناسبی باشد تا آنها دانش آموزان دوره ویژه (کلاس رئیس جمهوری) به حساسیت کار خود پی ببرند و با مشکلات واقعی رو در رو شوند.» کلاس درس «آموزشهای مدنی» با يك سؤال مبهم که در ذهن هر کدام از بچه ها ایجاد شده بود، شروع شد. یکی از بچه ها از «جاش لی من» معاون رئیس کاخ سفید پرسید: «خب، ... با کسی که تلاش می‌کند شما را بکشد چه کار می‌کنید؟» در داستان موازی این جریان The West Wing داستانی قدیمی را به تصویر می کشد. «لی من» هنگامی که یک مرد مسلح در میهمانی رسمی رئیس جمهوری در زمان دیدار «بارتلت» از ویرجینیا به سمت وی شلیک می کند به شدت زخمی می شود این پیامی است که The West Wing از میان این دو داستان سعی در القای آن دارد: مردان رئیس جمهوری در صف اول حملات تروریستی هستند. این پیام فصل جدیدی در برنامه‌های The West Wing» را ورق زد: در سایه مردان مسلح که نخستین قسمت آن در تاریخ ۴ اکتبر ۲۰۰۰ پخش شد، هدف اصلی مردان مسلح، رئیس جمهوری نبود بلکه «زو» دختر رئیس جمهوری بود. دلیل قاتلان این بود: زو با چارلی يك جوان سیاهپوست ارتباط داشت. مردان مسلح اعضای يك گروه نژاد پرست نئونازی بودند که با نام سفیدپوستان مغرور غرب ویرجینیا شناخته شده بودند. در چنین فضایی که ما مشغول دیدن تصویر مربوط به اتفاقات جاری هستیم، بازگشت به عقب و دیدن تصاویر قدیمی باید هدف خاصی را دنبال کند. در چنین برنامه های تلویزیونی که گاه به عقب گریز زده می شود، يك مسأله مهم وجود دارد در این مجموعه و نشان دادن صحنه‌های ترور، ۳ نوع ارتباط را به تصویر می کشد. اولاً، ترور هر شهروند آمریکایی را تهدید می کند و تروریستها محدود به شخص یا گروه خاصی نمی شوند. همچنین به طور ضمنی اعلام می شود که تفکرات نژادپرستی یکی از مخرب ترین و هولناکترین تنفرهاست تفکری که ارائه میشود دقیقاً در این اپیزود به تصویر کشیده می شود. ثانیاً با پخش داستان انحرافی ترور «الی من» فرصتی پیش آمده است تا به آثار خشونت در جامعه اعتراف شود. در جهانی که مردم احساس می کنند قدرتمند هستند باید گفت: بخش داستانی تصاویر پیش از حقایق موجود در جامعه است. اگر نگوییم بیشتر آنها در چنین فضایی قرار دارند. این بدین معناست که چنین وضعی دشمنان را به شكل يك شیوه تکراری نشان میدهد و بر آن تاکید می کند. ثالثاً: تکرار این خاصیت را دارد که ما ناخودآگاه با دیدن این تصاویر بدون هیچ قضاوت و پیش‌داوری، سر را به نشانه تأیید پایین می آوریم. ترور هـمـیـشـه ویژگی های خشونت آمیز و مهلك خود را دارد. در نخستین اپیزود، تصویری از اتاقهای کاخ سفید نشان داده می شود که بر اثر تیراندازی افراد مسلح کاملاً به هم ریخته هستند، گزارش با این جمله آغاز میشود هنوز محل اختفای «اسامه بن لادن» پیدا نشده است. در همین حال و در این فضای تروریستی از گارد ریاست جمهوری عراق نام برده می شود. به محض اینکه این تصاویر پخش شد بخش اصلی اپیزود مجدداً سؤال قبلی را مطرح کرد: «چرا آنها در تلاش برای از بین بردن ما هستند؟» ادامه دارد... منبع: کتاب چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ نویسنده: ضیاءالدین سردار ـ مریل‌ وین‌ دیویس #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت ۵ «لی من» که به معلم اخلاق کلاس آموزشهای مدنی تبدیل شده بود، تصریح کرد که بیشتر شهروندان آمریکایی در تیررس حملات مهاجمان هستند. «لی من» سؤال تستی خود را بر روی وایت برد می نویسد. وی پاسخ سؤال خود را چنین می نویسد: KKK (مخفف kukluxklan کو کلاکس کلان) این همان چیزی است که ما درباره آن صحبت می کنیم. وی افزود: «این نوع تفکر با مردان و زنان مسلمان دقیقاً همان کاری را می کند که تفکر گروه KKK با میلیون ها نفر در جهان مسیحیت انجام داد کسانی که حتی در نیروهای نظامی آمریکا، پلیس، اداره آتش نشانی و... خدمت می‌کنند. علی رغم فواید این مقایسه این قیاس تشخیص ماهیت و طبیعت این نوع تهدیدات را به سختی روشن می کند. حال این سؤال را به صورت شفاف تر و موشکافانه تر مطرح می کنیم: «چرا تندروها سعی می کنند ما را بکشند؟» تفاوت میان ما و آنها اصلی ترین دلیل آنها برای این اقدام است و هر کس می‌پذیرد که این تفاوت فاحش، عامل تحريك كننده برای ترور است. هر آنچه که به موجب آن آمریکا تعریف می شود (ویژگی هایی که به واسطه آنها آمریکا را تعریف می‌کنند) همان نیز عامل تحريك كننده تروریست ها علیه آمریکاست. دانستن این عامل تفاوت میان تروریست ها و آمریکا برای دانش آموزان کلاس کاملاً آشکار است: «آزادی و دموکراسی». گروهی از تحلیل گران حادثه ۱۱ سپتامبر که ما آنها را راست گرایان می‌نامیم، نیز موافق این تفکر هستند به طور مثال، «ریچارد بروك هايسر» ستون نویس روزنامه «نیویورک آبزرور» تصریح کرد که تروریست ها از آن چیزی که موجب توانمندی و قدرت آمریکاست، نفرت دارند و آمریکا نسبت به این امر کاملا آگاه است. بروك هايسر نوشت: «آمریکا در حال حاضر مظهر حاکمیت جهان است امپراتور سرمایه داری و دموکراسی نیویورك نيز مانند يك توپ (محور) در این سیستم عمل میکند که همه چیز به آن ختم می شود؛ نقطه اصلی ثروت در جهان هر کسی به این نقطه از جهان می نگرد کشور و شهرهای ما واکنش خاص نشان میدهد. اگر کسی مشتاقانه به ما بنگرد، تلاش می کند که به اینجا بیاید یا از ما الگو بگیرد اما اگر کسی با دیدگاه تجاوز کارانه به ما بنگرد، مطمئناً ما را مسئول می پندارد. آنها هر چقدر تلاش کنند که ما را مورد هدف قرار دهند و بارها و بارها دست به اقدامات وحشیانه بزنند، ما برج های دو قلو تجارت جهانی را دوباره می سازیم، با داستانی دیگر و فقط ما آن را برق می اندازیم.» تفکری که ریشه در حسادت تروریستها دارد، در میان رسانه هایی که راست گرا بودند، دامنه دار شد. «توماس فریدمن» که اصطلاح «آنها از ما نفرت دارند» را ماهها قبل از حادثه ۱۱ سپتامبر مطرح کرده بود، در روزنامه «شیگاگو تریبیون» ریشه این تهاجم را در حسادت ناب تروریست ها دانست. «فریدمن» در این رابطه نوشت: «حتی در میان کشورهای دموكراتيك صنعتی رنجش خاطری نسبت به موقعیت آمریکا وجود دارد، حسادت نسبت به ثروتمندترین ملت، قدرتمندترین کشور و برترین فرهنگ.» این معما توسط «رابرت کاپلان» حل شد سردبیر «ماهنامه آتلانتيك» در رادیو ملی (NPR) تصریح کرد: «این امر نشان از يك نفرت افراطی نسبت به تمدن پویا و پیشرفته غرب است تمدنی که با تمدنهای پایین‌تر جهان رویاروی شده است.» ادامه دارد... منبع: کتاب چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ نویسنده: ضیاءالدین سردار ـ مریل‌ وین‌ دیویس #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت ۶ ❓افراط‌گرایی چیست؟ «افراط گرایی، وفاداری عمیقی است به تفسیری خاص از اسلام در قرن هفتم میلادی که توسط حضرت محمد(ص) پدید آمد.» «لی من» تأکید می‌کند: «وقتی می‌گویم وفاداری عمیق، من يك يهودي افراطي نیستم» با يك جمله کوتاه در شروع کلاس آموزشهای مدنی در تفسیری غلط غوطه‌ور می شویم که برای داشتن قضاوتی صحیح ما را دچار مشکل می‌سازد. اگر این وفاداران حقیقی اسلام که توسط آموزه‌های حضرت محمد(ص) تعلیم دیده اند همانهایی باشند که به عنوان تندرو شناخته شده‌اند. قبلاً هم متذکر شدیم که افراط‌گرایی با عقیده و ایمان میلیونها مسلمان زن و مرد ارتباطی ندارد. حال چه ارتباطی میان میلیونها نفر مسلمان و عقیده آنها با حضرت محمد(ص) وجود دارد؟ گستاخانه باید خاطر نشان ساخت که ارتباط واقعی کمتری میان میلیونها مسلمان و این نوع وفاداری به دین وجود دارد. تعالیم حضرت محمد(ص) در قرآن گردآوری شده و به عنوان منبعی در اختیار مسلمانان قرار گرفته است. راه و رسم زندگی مسلمانان در این کتاب است و قرآن ارزشهای اخلاقی و تعالیم اسلام را به آنها نمایان می‌سازد و حتی برخی جزئیات از جمله چگونگی عبادت نیز در آن بیان شده است. وانگهی همه حوزه‌های فقهی اسلام، که بعد از قرن هفتم میلادی گسترش یافتند همه تفکرات و تفاسیر مختلف در میان مسلمانان، به قرآن باز می گردد و دلایل عقلانی بر اساس سنت حضرت محمد(ص) ارائه می شود؛ لذا بنابر آنچه گفته شد، تشخیص تفاوتها میان تندروها و سایر مسلمانان بسیار دشوار است و انسان را دچار سردرگمی می کند. در حقیقت، تحلیل برنامه The West Wing اگر چه سعی داشت محتاطانه با این قضیه برخورد کند اما از فضای ساخته شده تحلیلی راست گرایان که پیشتر گفته شد در امان نماند. زبان تحلیل راست گرایان کینه توزانه و کاملاً دشمن مآبانه بود، و خانم «کارینا رولینز» سردبیر نشریه آمریکن اینترپرایز از همین روش تحلیلی سود جست. کارینا در تحلیل خود می نویسد: «این اشتباه بزرگ و خطرناکی است و باید از این باور كه تك تك مسلمانان بی گناه هستند به سادگی بگذریم و به نتیجه کلی‌تر یعنی جوامعی که آنها در آن زندگی می‌کنند و بستر این جریان است، برسیم.» وی مدعی می شود: «فرهنگ اسلامی در درون خود تفکر ضد غرب را پرورش می دهد و در درون خود پر از نفرت از غرب است» وی مدعی است: «هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه مسلمانانی که در ایالات متحده زندگی می‌کنند وطن پرست هستند، در دست نیست» و می افزاید: «جرج بوش رئیس جمهوری آمریکا در سخنان خود تصریح می کند: اسلام دشمن ما نیست. اما اگر خوب بنگریم، به بی اساس بودن این سخن پی می بریم.» هفته نامه معروف «نيوزويك» نیز پرسش «نفرت» را بر روی جلد مجله خود منعکس می کند و «فرید زکریا» سردبیر بین‌الملل این مجله در این باره می نویسد: «مسلمانان از فرهنگی آکنده از دشمنی بدگمانی و نفرت نسبت به غرب و مخصوصاً ایالات متحده به وجود آمده‌اند.» هانسون نیز تحلیل راستگرایانه جامعی در این باره نوشت که در نشریه «سیتی ژورنال» منتشر شد. وی معتقد است که: «دموکراسی دولت اجتماعی، نهادها، آزادی و شهروندی همه از اختراعات و دستاوردهای اروپاییان به ویژه یونان و روم هستند و میان این موارد و بیشتر کشورهای جهان و به خصوص کشورهای مسلمان هیچ ارتباطی وجود ندارد.» وی می نویسد: «مسلمانان به موفقیت و برتری آمریکایی ها حسادت می‌ورزند. موفقیتی که نه از خوش شانسی، نه از منابع، نه ژن و نه موقعیت جغرافیایی حاصل شده است؛ بلکه از طریق تجارت آزاد، جامعه آزاد و نیز توان بالای نظامی آن حاصل شده است.» هانسون معتقد است که: «شکاف بزرگی میان آمریکا و سایر کشورهای جهان وجود دارد. شکافی که ما نام آن را قدرت می گذاریم.» «وی می نویسد: ما باید به خاطر داشته باشیم که تاریخ مرگبار ۲۵۰۰ ساله جنگهای غرب بازتابی از تفکرات و دیدگاههای مختلف درباره آزادی های شخصی میلیتاریسم، فردگرایی، تکنولوژی نظامی - لجستیکی، گروههای ذی‌نفوذ، لابی ها و تولید و گسترش دانش بوده است.» وی می نویسد: «این اروپایی ها بودند و نه عثمانیها یا عربها یا چینی‌ها که آفریقای جنوبی و مرکزی، آسیا، اقیانوسیه و اوراسیا و آمریکا را ساماندهی کردند و این به خاطر قوای دریایی یا کشتی های آنها نبود، بلکه این امر در رفتارها و سنت دیرینه آنها درباره پرسشگری علمی تفکر سکولار، تجارت آزاد و پلورالیسم فرهنگی ریشه دارد.» ادامه دارد... منبع: کتاب چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ نویسنده: ضیاءالدین سردار ـ مریل‌ وین‌ دیویس #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ 📖فصل اول: نقطه صفر 🎬قسمت ۷ ادامه مطلب قبل... هانسون در ادامه می افزاید: ما از لحاظ نظامی بسیار قوی هستیم و در مقابل، عربها ضعیف هستند و این امر به خاطر شجاعت ما، تعداد نفرات بالا، ضریب هوشی بیشتر، آب و هوای بهتر و... نیست بلکه این امر ریشه در فرهنگ ما دارد. چه در زمانی که پادشاهان شرقی بر تخت شاهی می‌نشستند و به جزیره سالامیس می نگریستند و به فکر جنگ با یونانیان بودند و چه در زمانی که صدام حسین در بالکن قصرش می نشست و به آرایش نظامیانش نگاه می کرد و به فکر جنگ خلیج [همیشه فارس] با نظامیان آمریکایی بود. در یک جمله در طول تاریخ باید به این سؤال پاسخ گفت که چرا کشورهای جهان سلاح، یونیفورم و ساختار نظامی خودشان را از ما گرفته اند؟» البته مجموعه «The West Wing» در ارائه چنین دیدگاهی ادب را رعایت می‌کند. با این حال توضیحاتی که در باره اختلافات میان آنها و ما ارائه می کند و ریشه آن را در طبیعت اسلام می‌داند. گزینه های محدودی در تحلیل را پیش روی ما قرار میدهد. این مجموعه تصاویر طالبان را به عنوان نمونه‌ای از این اختلافات پخش می‌کند. مردانی که ریشهای خود را تا حد معینی بلند می‌کنند زنانی که از ادامه تحصیل ممنوع هستند، حق کار کردن ندارند و در اثر ارتکاب جرایمی مانند نپوشاندن صورت، عدم استفاده از برقع، تماشای فیلم و تلویزیون بشدت مجازات میشوند. جوهره اصلی اختلاف میان ما و آنها فقدان حق انتخاب شخص است. «اگر مقایسه ای سیاسی انجام گیرد مشخص میشود که افراد طالبان مانند نازیهای آلمان بوده و مردم افغانستان که اسیر طالبان هستند، مانند یهودیان در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی می‌باشند. بنابراین جنگ علیه طالبان - همان طور که علیه نازیها صورت گرفت - کاملاً عادلانه به نظر میرسد.» بسیاری از تحلیلهای چپ گرایانه نیز چنین دیدگاههایی را منعکس کردند. حتی «کریستوفر هیچن روزنامه‌نگار معروف آمریکایی نیز بر چنین ادعاهای واهی و پوچ بارها و بارها تأکید کرد چنین مقایسه‌هایی نه تنها بسیار ساده و راحت، بلکه کاملاً پوچ و بی اساس هستند. اگر چه در نگاه اول، اعتقادات و باورهای گروههای طالبان به افکار نژاد پرستی شبیه است ولی باید خاطرنشان کرد که طالبان نژاد پرست نیستند. ایدئولوژی آنها به ایدئولوژی پروتستان نزديك است اما زیربنای فلسفی محکمی ندارد و بسیار پیچیده و مبهم است. آنها نه زیر بنای تفکر فلسفی هایدگر و نه واگنر را پذیرفته اند. اگر چه طالبان گروهی افراطی و متعصب بودند، اما هیچگاه دست به پاکسازی نژادی و نسل کشی نزدند و هیچ گاه از اتاق گاز برای کشتن افراد استفاده نکردند. دامنه اقدامات آنها فقط به شهروندان خودشان محدود می‌شد. طالبان قصد تسلط برجهان را نداشتند و صرفاً به بن لادن اجازه دادند تا این فکر را گسترش دهد و خودش نیز در میان آنها مخفی شد. شما براحتی نازی نمی شوید، چرا که شما فنآوریهای دنیای جدید را رد می کنید مردم تحت سلطه خود را مجبور می‌کنید تا از یک تفکر بسته و محدود پیروی کنند و رفتاری تحقیر کننده با آنها دارید. در صورت پاسخ دادن به سؤالات بعدی، شاید مقایسه طالبان با نازیسم ما را به نتیجه بهتری برساند طالبان از کجا ریشه گرفته‌اند؟ چه عوامل و زمینه هایی باعث شد تا طالبان حکومت سابق افغانستان را سرکوب کنند و خود حکومت را در دست بگیرند؟ چرا علمای دینی طالبان حمله به آمریکا را مطابق قوانین اسلامی تعبیر و تفسیر می کنند؟ اولین اقدام تروریستی در تاریخ کدام بود؟ گفته میشود که اولین اقدام تروریستی جهان توسط يك فرقه اسلامی متعصب و تندرو به رهبری حسن صباح در قرن یازدهم میلادی صورت گرفت. پیروان حسن صباح تحت تأثیر داروهای مخدر (حشیش) و نیز با وعده رفتن به بهشت، مخالفان مذهبی و کسانی را که به دین خیانت می کردند ترور می کردند. تاریخ جهان قبل از قرن یازدهم عاری از هر گونه خشونت تروریسم است! بر اساس مستندات تاریخی «حشاشین» در همین برهه زمانی به وجود آمدند و کلمه «آدمکش» در زبان انگلیسی ریشه در این لغت دارد و این دو گروه در جنگهای صلیبی برای کسب قدرت به جان هم افتادند. خباثت و پلیدی اقدامات انجام گرفته از سوی بن لادن در مقایسه با مرد پیر کوهستان - حسن صباح - ما را به فهم دقیق‌تری راهنمایی می کند. یک آدمکش تروریست نیست و میان این دو واژه و مصادیق آن تفاوتهایی وجود دارد. ادامه دارد... منبع: کتاب چرا مردم از آمریکا متنفرند؟ نویسنده: ضیاءالدین سردار ـ مریل‌ وین‌ دیویس #چرا_مردم_از_آمریکا_متنفرند؟ #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel