🌸زندگی و خاطرات عارفِ شهید احمد علی نیّری
🎬 قسمت ‹۴۵›
🗣️ راوی: استاد محمد شاهی
یک بار به احمدآقا گفتم: شما این مطالب را از کجا می دانید.
قضیه شهادت جمال و زنده بودن ابوالفضل و چندین ماجرای دیگر که از شما دیدهام.
احمدآقا طبق معمول حرف از مراقبه و محاسبه زد.
می گفت: تا می توانی دقت کن که گناه نکنی، تا می توانی مراقب اعمالت باش. آن وقت خواهی دید که همه زمان و مکان در خدمت تو خواهند بود.
بعد نگاهی به من کرد و ادامه داد: «باید بیایید بالا تا بعضی چیزها را ببینید!
باید بیایید بالاتر تا بتوانم برخی چیزها را بگویم!»
بعد حرفی زد که هنوز هم فهمیدن آن برایم دشوار است.
گفت: خدا به من عمر افراد را نشان داده!
خدا به من فیوضاتی که به افراد می شود را نشان داده!
من می بینم برخی افرادی که جمعه شبها به جلسات حاج آقا حق شناس می آیند انسانهای بزرگی هستند که باطن انسانها را به خوبی می بینند. لذا به اعمالت دقت کن.
🗨️ادامه دارد...
🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
🌺اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای🌺
🌹امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
عارفِ شهید #احمد_علی_نیّری
#هر_روز_با_شهدا
#عارفانه
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین👇
eitaa.com/yaranhamdel
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋
💖 بدون تو هرگز 💖
🎬 قسمت ‹۲۸›
«مجنون علی»
🔷تا روز خداحافظی، هنوز زینب باهام سرسنگین بود ...
تلاش های بی وقفه من و علی هم فایده ای نداشت.😒
🔸علی رفت و منم چند روز بعد دنبالش ... تا جایی که می شد سعی کردم بهش نزدیک باشم ...
🔺 لیلی و مجنون شده بودیم ... اون لیلای من ... منم مجنون اون ... ❣️
روزهای سخت توی بیمارستان صحرایی یکی پس از دیگری می گذشت ...
مجروح پشت مجروح ...
کم خوابی و پر کاری ...
🔸تازه حس اون روزهای علی رو میفهمیدم که نشسته خوابش میبرد ...😌
✅ من گاهی به خاطر بچهها بر میگشتم اما برای علی برگشتی نبود ...
اون می موند و من باز دنبالش ... 💕
بو می کشیدم کجاست ...
تنها خوشحالیم این بود که بین مجروح ها، علی رو نمی دیدم ...😢
☢️ هر شب با خودم می گفتم ... خدا رو شکر ...
امروز هم علی من سالمه ... 😌
🔸همه اش نگران بودم با اون تن رنجور و داغون از شکنجه، مجروح هم بشه ...😥
💢 بیش از یه سال از شروع جنگ میگذشت ...
داشتم توی بیمارستان، پانسمان زخم یه مجروح رو عوض می کردم که یهو بند دلم پاره شد ...
حس کردم یکی داره جانم رو از بدنم بیرون می کشه ... 💔
🔷زمان زیادی نگذشته بود که شروع کردن به مجروح آوردن ...
این وضع تا نزدیک غروب ادامه داشت ...
و من با همون شرایط به مجروحها میرسیدم ...
🔸تعداد ما کم بود و تعداد اونها هر لحظه بیشتر میشد ...
تو اون اوضاع ...
💢 یهو چشمم به علی افتاد ... یه گوشه روی زمین ...
تمام پیراهن و شلوارش غرق خون بود ...😭
🗨️ ادامه دارد...
📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
#بدون_تو_هرگز
#هر_روز_با_شهدا
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین👇
eitaa.com/yaranhamdel
🌸🌱🌸
🌸🌱یادت باشد🌱🌸
🎬 قسمت ‹۳۵›
🌼روز آخر پاییز حوالی غروب با مادرم مشغول پختن شام بودیم که حمید پیام داد:
خانوم اگه درس و امتحان نداری من زودتر بیام خونتون.
همیشه همین کار را میکرد،وقتی میخواست به خانه ما بیاید ازقبل پیام میداد.
🌻به شوخی جواب دادم:
اجازه بده ببینم وقت دارم؟
جواب داد:
لطفا به منشی بگید یه وقت ملاقات تنظیم کنن ما بیاییم پیش شما،دلمون تنگ شده.
🌸گفتم:
حمیدآقا بفرمایید،ما مشتاق دیداریم،هر وقت اومدی قدمت روی چشم.
انگار که سر کوچه به من پیام داده باشد تا این راگفتم دودقیقه نشد که زنگ خانه را زد.
اولین شب یلدای زندگی مشترک مابود.شام را که خوردیم بساط شب چله را پهن کردیم وهندوانه را وسط گذاشتیم.
🍎آبجی فاطمه رفته بود تو نخ فال گرفتن،دستم را گرفت وگفت:
میخوام پیش حمید آقا فال زندگیتون رو بگیرم.
من و حمید اعتقادی به فال گیری و این چیزها نداشتیم،فقط برای سرگرمی نشستیم ببینیم نتیجه چه میشود.
هرچیزی که آبجی گفت برعکس در می آمد.من هم چپ چپ حمید را نگاه میکردم.
❤️وقتی آبجی تمام خط و خطوط دستم را تفسیر و تعبیر کرد،دستم را تکان دادم و باخنده به حمید گفتم:
دیدی تو منو دوست نداری،فالش هم دراومد،دست گلم درد نکنه با این انتخاب همسر!
هر دو زدیم زیر خنده.
حمید به آبجی گفت: دختر دایی ببینیم میتونی زندگی مارو خراب کنی وامشب یه دعوا درست کنی.
🌷تا نیمه های شب من وحمید گل گفتیم و گل شنیدیم،عادت کرده بودیم،معمولا هر وقت می آمد تا دوازده یک نصف شب می نشستیم و صحبت میکردیم ولی شب ها را نمی ماند.
💐موقع خداحافظی سر پله راهرو دوباره گرم صحبت شدیم.مادرم وقتی دید خداحافظی ما طولانی شدبرایمان چای و هندوانه آورد،
همان جا چای میخوردیم وصحبت میکردیم،اصلا حواسمان به سردی هوا و گذر زمان نبود.
💐موقع خداحافظی وقتی حمید در راهرو را بازکرد متوجه شدیم کلی برف آمده است،سرتاسرحیاط وباغچه سفید پوش شده بود.
🌺حمید قدم زنان از روی برف ها رد شد،دستی تکان داد و رفت.
جای قدم های حمید روی برف شبیه ردپایی که آدم را برای رسیدن به مقصد دلگرم میکند تا مدت ها جلوی چشم هایم بود.
حیف که آن شب تنهایی این مسیر را رفت و این رد پاهای روی برف خیلی کم تکرار شد!
فردای شب یلدا چادرمشکی که حمید برایم خریده بود را اندازه زدیم و دوختیم.
آن زمان ها دوست داشتم چادرم را جلوتر بگیرم وحجاب بیشتری داشته باشم.
این چادر بهانه ای شد تا ازهمان روز همین مدلی چادر سرکنم.
🍀دانشگاه که رفتم هم کلاسی هایم تعجب کردند،وقتی جویا شدند بهانه آوردم که دوخت مقنعه بازشده.
اما کم کم این شکل چادر سر کردن برای همه عادی شد.
اولین باری که حمید دید خیلی پسندید وگفت:اتفاقا این مدلی خیلی بیشتر بهت میاد.
🗨️ ادامه دارد...
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی
#هر_روز_با_شهدا
#یادت_باشد
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷به جمع سربازان جهاد تبیین در پیامرسان ایتا بپیوندید 👇
eitaa.com/yaranhamdel
📖 داستان یک عشق مذهبی حقیقی
🎬 قسمت ‹۱۴›
«من و خدای امیرحسین»
من مسلمان شدم و به خدای امیرحسین ایمان آوردم ... آدرس امیرحسین رو هم پیدا کرده بودم ... راهی ایران شدم ... مشهد ... ولی آدرس قدیمی بود ... چند ماهی بود که رفته بودن ... و خبری هم از آدرس جدید نبود ... یا بود ولی نمی خواستن به یه خارجی بدن ... به هر حال این تنها چیزی بود که از انگلیسی حرف زدنهای دست و پا شکسته شون میفهمیدم ... .
دوباره سوار تاکسی شدم و بهش گفتم منو ببره حرم ... دلم میخواست برای اولین بار حرم رو ببینم ... ساکم رو توی ماشین گذاشتم و رفتم داخل حرم ... .
زیارت کردن برام مفهوم غریبی بود ... شاید تازه مسلمان شده بودم اما فقط با خواندن قرآن ... و خدای محمد، خدای امیرحسین بود ... اسلام برای من فقط مساوی با امیرحسین بود ... .
داخل حرم، حال و هوای خاصی داشت ... دیدن آدمهایی که زیارت میکردند و من اصلاً هیچ چیز از حرف هاشون نمیفهمیدم ... .
بیشتر از همه، کفشدار پزشکی که اونجا بود توجهم رو جلب کرد ... از اینکه میتونستم با یکی انگلیسی صحبت کنم خیلی ذوق کرده بودم ... اون کمی در مورد امام رضا و سرنوشت و شهادت ایشون صحبت کرد ... فوق العاده جالب بود ... .
برگشتم و سوار تاکسی شدم ... دم در هتل که رسیدیم دست کردم توی کیفم اما کیف مدارکم نبود ... پاسپورت و پولم داخل کیف مدارک بود ... و حالا همه با هم گم شده بود ... .
بدتر از این نمیشد ... توی یک کشور غریب، بدون بلد بودن زبان، بدون پول و جایی برای رفتن ... پاسپورت هم دیگه نداشتم ... .
🗨️ ادامه...👇
هتل پذیرشم نکرد ... نمی دونم پذیرش هتل با راننده تاکسی بهم چی گفتن ... سوار ماشین شدم ... فکر میکردم قراره منو اداره پلیس یا سفارت ببره اما به اون کوچهها و خیابانها اصلاً چنین چیزی نمیاومد ...
کوچه پس کوچهها قدیمی بود ... گریهام گرفته بود ... خدایا! این چه غلطی بود که کردم ... یاد امام رضا و حرف های اون پزشک کفشدار افتادم ... یا امام رضا، به دادم برس ... .
🗨️ ادامه دارد...
#داستان_یک_عشق_مذهبی_حقیقی
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
12.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹حکایات ناب و شنیدنی ‹۲۳›🔹
💢در این عالم هیچ عملی بدون جواب نمی ماند ‼️
▫️حجت الاسلام علی معزی▫️
#حکایت
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
رضا پهلوی در انتظار سان دیدن از ارتش🤣😂
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬عید حکومتی یا مردمی؟؟
🖊با توجه به تراکنش های بانکی ۴۳۳ هزار نفر به عنوان بانی در عید غدیر مشارکت داشتن . الحق که ضد انقلاب خیلی تو این جشن ۱۰ کیلومتری فشار خوردن از همه جاشون داره میزنه بیرون. 😁
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰قانونی که شهید الداغی را هم محکوم می کند
🔸ماده ۶۴ لایحه عفاف و حجاب: اگر کسی امر و نهی را با پرخاش و دعوا همراه کند به جزای نقدی درجه شش محکوم می شود.
🔺به این تصاویر نگاه کنید آیا نهی آن افراد شرور با پرخاش و خشونت و دعوا همراه نیست؟!
🔺ظاهراً طبق لایحه جدید امثال الداغی ها محاکمه و مجازات می شوند و این برخورد قطعا ریشه غیرت را در کشور میسوزاند و به بی حیایی و بی عفتی دامن می زند.
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
🕸️ پروتکل اول
🗡️ حق یعنی زور
📖 بخش ‹۱›
🔹به اعتقاد ما «حق یعنی اعمال زور»
واژه حق واژهای ذهنی است كه به هیچ وجه جنبه عینیت به خود نمیگیرد. در نظام سیاسی ما حق این چنین تعبیر می شود:
«هر آنچه را كه می خواهم به من بده زیرا من از تو قویترم. نیازی نیست كه ثابت كنم حق از آن كیست.»
🔹 لیبرالیسم چگونه بوجود میآید؟
حق از كجا شروع می شود و به كجا ختم میشود؟ در هر دولتی كه قدرت به طور نامطلوبی سازمان یافته باشد، قوانین و مقررات، اعتبارشان را از دست داده، دستخوش طوفان حوادث میشوند و سرانجام لیبرالیسم پدید میآید. طبق قانون حكومت اقویا، باید تمام مقررات و قوانین را متلاشی سازیم و برای آنهایی كه داوطلبانه از لیبرالیسم دست كشیدهاند و تسلیم ما شدهاند، منجی شویم.
در شرایط كنونی كه تمام قدرتهای جهان دارای پایههای لرزانی هستند، قدرت سیاسی ما دارای پایههای استواری است. زیرا وجود آن محسوس نیست. زمانی قدرت ما تجلی خواهد كرد كه هیچگونه خطری آن را تهدید نكند.
قدرت های سیاسی جهان به سبب اعمال لیبرالیسم دچار مشكلات شدیدی هستند. وظیفه ما این است كه فارغ از اینگونه مشكلات، به فكر پیریزی حكومت آینده خود باشیم. ما باید در طرحهای خود بیشتر به ضروریات فكر كنیم تا به اخلاقیات و بیشتر به هدفها توجه داشته باشیم تا به وسیلهها.
🗨️ ادامه دارد...
#جهاد_تبیین
#پروتکلهایصهیون
#پروتکلاول
#حقیعنیزور
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
🕸️ پروتکل اول
🗡️ حق یعنی زور
📖 بخش ‹۲›
🔹چرا بایستی توده مردم شناخته شوند؟
اكنون طرحی در پیش روی داریم كه خطوط اصلی سیاست آینده مان را می خواهیم از متن آن استخراج كنیم. این طرح به ذكر عواملی كه حاصل چند قرن اندیشه و كار آدمی را به هدر داده اند، میپردازد. لذا ما نمی توانیم نقش این عوامل را نادیده بگیریم.
- برای آن كه سیاستمان عملكرد رضایت بخشی داشته باشد، نخست باید توده مردم را بشناسیم و به سستی اندیشه، عدم درك و عدم توجه آن ها به رفاه خویش پی ببریم. باید بدانیم كه قدرت توده مردم قدرتی نامعقول است. كسی كه از احوال توده مردم اطلاعی ندارد، نمی تواند آن ها را اداره كند. و نیز كسی كه دانش سیاسی نداشته باشد، حتی اگر خیلی هم تیز هوش باشد نمی تواند توده ناآگاه را رهبری كند و سرانجام جامعه را به پرتگاه سقوط سوق می دهد.
🗨️ ادامه دارد...
#جهاد_تبیین
#پروتکلهایصهیون
#پروتکلاول
#حقیعنیزور
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel
🕸️ پروتکل اول
🗡️ حق یعنی زور
📖 بخش ‹۳›
🔹چه کسانی مفهوم سیاست را میفهمند؟
تنها كسانی كه از همان اوان خردسالی برای رهبری تربیت میشوند، میتوانند به مفهوم كلماتی كه از الفبای سیاست تشكیل شدهاند، پی ببرند.
اگر افرادی را كه از دانش سیاسی بهره ندارند، بر سر كار آوریم، دیری نمیپاید كه در اثر اختلاف میان احزاب، قدرت را از دست داده سقوط میكنند. آیا میتوان اداره امور یك جامعه را به افرادی كه صرفاً به منافع خود توجه دارند و هنگام رسیدگی به امور، به منافع خویش فكر میكنند محول كرد؟ آیا اینگونه افراد میتوانند از خود در برابر دشمن دفاع كنند؟ اگر تصور كنیم كه در میان توده مردم كسانی یافت میشوند كه توانایی اداره امور جامعه را دارند، در آن صورت هماهنگی امور سیاسی را بر هم زدهایم و اجرای برنامهها را دشوار ساختهایم.
🗨️ ادامه دارد...
#جهاد_تبیین
#پروتکلهایصهیون
#پروتکلاول
#حقیعنیزور
✔️جهاد تبیین لازمه بالا بردن سطح آگاهی
┄┅♡☫♡┅┄
🇮🇷سربازان جهاد تبیین 👇
eitaa.com/yaranhamdel