eitaa logo
کانال یاران همدل
94 دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
13.6هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۸ بهمن
🔰 تفکری شبیه صهیونیست‌ها! 🔸️یادم افتاد به برخی از افرادی که طرفدار انجمن حجتیه بودند، معتقد بودند باید اوضاع را خراب کرد تا ظهور امام زمان (عج) نزدیک‌تر شود. به نظرم، این طرز فکر شباهت‌هایی به برخی اندیشه‌های صهیونیستی در یهودیت دارد. آنها نیز می‌گویند باید فساد در جامعه زیاد شود تا مسیح مصلح بیاید، «شعب مختار» آزاد شوند و دیگران از بین بروند. 🔸️یک‌بار که به کانادا و آمریکا سفر کرده بودیم، یکی از دوستان که در مونترآل زندگی می‌کرد، تعریف کرد که خانه‌ای در محله‌ای یهودی‌نشین گرفته است. وقتی از او پرسیدیم چرا این محله را انتخاب کرده، گفت: «این‌جا امن‌ترین و تمیزترین محله شهر است.» سپس توضیح داد که یهودیان در جامعه خودشان نظم و ارتباطات دقیقی دارند. آنها بسیار مودبانه و خانوادگی رفتار می‌کنند؛ حتی برای تفریحات بیرون از خانه هم معمولا به‌صورت خانوادگی برنامه‌ریزی می‌کنند. 🔸️دوستم اضافه کرد که در این جوامع، روابط درون‌خانوادگی به‌شدت اهمیت دارد. به‌عنوان مثال، برادر بزرگ‌تر مسئول مراقبت از برادر کوچک‌تر است و آنها کمتر با افرادی خارج از فامیل خود معاشرت می‌کنند. با این حال، هدفشان این است که سایر جوامع را به‌نوعی به سمت فساد بکشانند. می‌گفت: «آنها خودشان را «شعب مختار» می‌دانند و معتقدند باید سالم بمانند، در حالی که دیگران باید فاسد شوند و از بین بروند.» 🔸️این دوستمان همچنین گفت که خانه‌هایشان بسیار امن و تمیز است و بچه‌هایشان اغلب سالم هستند؛ به ندرت کسی از آنها به مواد مخدر یا مشکلات مشابه گرفتار می‌شود. با این حال، برخی از آنها قاچاق فروش هستند. 🔺️برشی از گفت و گوی مرحوم علامه مصباح یزدی با پروفسور محمد لگن هاوزن، ۱۳۹۰/۰۲/۳۰ http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن
کانال یاران همدل
🔰 آغازگر دشمنی کیست (۲) سلطه بهاییت بر ایران سازمان سیاسی بهاییت ساخته یهودیان و کارگزار صهیونیسم
🔰 آغازگر دشمنی کیست (۳) محققان خارجی می نویسند، امریکا و انگلیس طی ۱۵۰ سال گذشته (بیش از ۵۰) کشور را اشغال نمودند تا دولت دلخواه خود را مستقر سازند( افشین زرگر، مدل های دولت ملت سازی؛ از مدل اروپایی تا مدل ارواسیایی) و اگر تهاجم های نظامی دهه های اخیر را بدان بیفزاییم این رقم از هفتاد مورد هم خواهد گذشت. گزارش دیگر نشان می دهد که انگلستان به تنهایی طی دو قرن اخیر به ۱۷۱ کشور حمله کرده است. ✍دکتر رضایی سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ ؟ http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن
کانال یاران همدل
🔰 آغازگر دشمنی کیست (۳) محققان خارجی می نویسند، امریکا و انگلیس طی ۱۵۰ سال گذشته (بیش از ۵۰) کشور
🔰 آغازگر دشمنی کیست (۴) نقشه شوم کشورسازی در سراسر جهان بر مبنای قومیت در اعلامیه وودرو ویلسون رئیس جمهور امریکا به سال ۱۹۱۴ بیان شد. لذا فاتحان جنگ جهانی اول از خاکستر امپراتوری های پیشین دهها دولت ملی کوچک را پدید آوردند از اینرو پس از جنگ جهانی دوم نهاد "قیمومت" را در منشور ملل متحد تعبیه نمودند و قدرت های برتر ذیل این سازوکار اداره آن واحدها را در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به دست گرفتند و به تدریج آنها را به رسمیت شناختند به طوریکه شمار کل کشورها از ۵۲ واحد در سال ۱۹۴۵ به حدود ۱۳۰ واحد تا پایان دهه ۸۰ قرن ۲۰ رسید. حاکمان نظام سلطه طی چهار دهه اخیر همان استراتژی را از طرق حمایت های حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک آشکار و پنهان ادامه دادند و بدین ترتیب تعداد کل کشورها به بیش از ۲۰۰ کشور رسیده است. ذیل همین استراتژی برای تجزیه ایران هم از حدود ۶۰ سال پیش برنامه ریزی کرده بودند. ✍دکتر رضایی سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ ؟ http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن
کانال یاران همدل
🔰 علما سنگر مقاومت (۲) 🔺تشکیلات امریکایی بهائیت به گفته شوقی «تاسیس و استقرار» تشکیلات بهایی در آ
🔰 علما سنگر مقاومت(۳) 🔺مصاف علما با بهاییت روحانیت در برابر فرقه های نوپدید همواره ایستاده، آنها را افشا نموده، به روش علمی با آنها مواجه شده و از عهده آنها به شاسیتگی بر آمده است. چنانکه شیخ محمود حلبی می‌نویسد: علما در شیراز و تبریز با او (علی محمد باب) گفتگو کردند دیدند جنون دارد فقط در مرحله‌ای 11 چوب به او زدند. اما در پی آشوب طلبی باب و جنگهایی که در قلعه طبرسی، نیریز و زنجان به راه انداخت دولت تشکیل جلسه‌ای را ضروری دانست و تصمیم به اعدام او گرفت. از دید حلبی اعدام علیمحمد باب برخورد ریشه‌ای با پدیده بابیگیری بوده که هرج و مرج و آشوب می‌آفرید: «متدینین و خداپرستان از گستاخیهای در دین و بازی کردن با مقامات حضرت رب العالمین سخت در غضب شدند [ ] از طرفی جنگهای قلعه طبرسی و نیریز و فراهم شدن مقدمات جنگ و نزاع زنجان ناامنی زائد‌ الوصفی در کشور ایجاد کرده بود لهذا دستگاه دولت و روحانیت متفقاً علاج این از هم‌پاشیدگی‌های غیرقابل توصیف را در نابود کردن سید باب و یارانش دانستند [ ] او را با دو نفر از همراهان و ملازمینش از چهریق به تبریز آوردند یکی (سید حسین کاتب) از عقیده فاسده برگشت و از سید باب تبری نمود و از مرگ خلاص شد و دیگری را به همراه سید باب در 27 یا 28 شعبان 1266 در تبریز اعدام نمودند و تقریباً ریشۀ فساد دینی و دنیوی را از بین بردند [ ] (نقد ایقان، انجمن حجتیه، تهران، بی تا، ج 3: 138) حلبی در ادامه می گوید بی‌دینی مولود فعالیت عمال بیگانگان بوده و عالمان دین در مبارزه با بی دینی کوتاهی نکرده اند. وی بدین مناسبت از روحانیون فداکار در مشروطه نیز تجلیل می‌کند. «مرحوم آیت الله شیخ فضل الله نوری در تهران مرحوم آخوند ملاقربانعلی زنجانی در زنجان و آیت‌الله مرحوم حاج سید علی سیستانی در خراسان و نظائر این بزرگواران که به شکنجه‌های گوناگون مبتلا شدند و ایوب‌وار صبر و قرار اختیار نمودند و حتی المقدور به اندازه میسور حفظ دین و آئین و مبارزه با بی‌دینی که مولود فعالیت عمال بیگانگان بود نمودند چه خونهای مقدسی که از آن هیاکل نورانی ریخته شد و چه صدمه‌ها که به مال و اهل و عیال و عزت و حیثیت آنها رسید و دین به دنیا نفروختند.» (محمود حلبی، نقد ایقان، انجمن حجتیه، تهران، بی تا، ج 3 : 65 ـ 64) باری در تاریخ معاصر ایران، مبارزه با گونه های متفاوت فرقه های بدعت گذار، نمودار احساس وظیفه روحانیت شیعه است. بویژه از عهد صفویه، روحانیت اجازه نداد جریان های ضد فرهنگ نوپدید، ایمان و باورهای ملت را بازیچه هوس های خود قرار دهند. بدین ترتیب روحانیت توانست به شایستگی از هویت دینی و ملی مردم پاسداری کند. از حدود 180 سال گذشته نیز بابیت و بهائیّت با سد ستبر مقاومت روحانیت و ملت روبرو شده اند و پیاپی طعم شکست های سنگین را چشیده اند. چندان که بهاییان ناکامی های تاریخی و علت اصلی آن را پنهان نکرده و در متون خود بازتاب داده اند. برای مثال میرزا حسینعلی نوری در کتاب ایقان به قصد انتقام از ملت و علما زبان به دشنام و اهانت گشوده است: « علمای عصر و فقهای زمان ظهور جمیع نظر بعدم ادراک و اشتغال و حب ریاست ظاهره تسلیم امرالله نمینمایند بلکه گوش نمیدهند ... و عباد هم چون ایشانرا من دون الله ولی خود اخذ نموده اند منتظر رد و قبول آن خشبهای مسنده هستند زیرا از خود بصر و سمع و قلبی ندارند که تمیز و تفصیل دهند میانه حق و باطل ... تابع علمای خود بوده و خواهند بود» ( ایقان، ص 128) نیز موسس بهاییت می نویسد:«و دیگر ملاحظه علما نمائید که ... جمیع ناس از جوهر صافی معرفت و بیان معرض شده اند و بمظاهر ضلالت و طغیان اقبال نموده اند» ( کتاب ایقان، ص 188 ) وی همچنین افزوده است :« ... کل در ارض نسیان ساکن و باهل بغی و طغیان متبع » ( همان،ص 198) بدین سبب بهاییت با اتکا به کمک خارجی هرگز از تلاش برای زوال روحانیت دریغ نورزیده است. در این میان می توان برآمدن رضاخان را که به دست انگلستان و با همدستی این فرقه چهره بست از این دست رخدادها دانست. رخدادی علیه اسلام و روحانیت که مانندی ندارد. «در این دوره با رویگردانی دولت از سیاست‌های بهائی ستیزانه روحانیت، همگامی روحانیت و دولت از آن پس به تعارض و تخاصم گرایید.» (- بهایی ستیزی و اسلام گرایی در ایران معاصر، محمد توکلی طرقی، ایران نامه، زمستان 1379 بهار 1390، شماره 73 و 74، ص 80- از آنجا که این مقاله با رویکردی همدلانه با بهائیّت نگاشته شده، در بخش‌هایی از این نوشتار به آن استناد شده تا نشان داده شود که این موضوعات صرفاً از جانب مخالفین بهائیّت مطرح نگشته است.) ✍دکتر رضایی چهارشنبه ۱۹ دیماه ۱۴۰۳ http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن
کانال یاران همدل
🔰 رُمان سپر سرخ 🎬قسمت ۱۷ ▫️چند روز با دلی که در قفس سینه برای پدر و مادرم پَرپَر می‌زد، میهمان
🔰 رُمان سپر سرخ 🎬قسمت ۱۸ ▫️اما همین خبر و یادآوری آن شب برای عصبی‌تر کردن عامر کافی بود که سینه در سینۀ ابوزینب نعره کشید: «انقدر ایرانی ایرانی نکنید! از کجا معلوم همون ایرانی آمال رو اذیت نکرده باشه و حالا این دختر از ترس آبروش جرأت نمی‌کنه حرفی بزنه!» ▪از زشتی آنچه از زبان عامر می‌شنیدم گُر گرفتم، نورالهدی قدمی به سمت عامر رفت تا پاسخ بی‌حیایی‌اش را بدهد و ابوزینب به هیچ‌کدام‌ از ما فرصت عکس‌العمل نداد که کشیدۀ محکمی در صورت عامر کوبید و مردانه فریاد کشید: «خفه شو!» ▫تنم تب کرده بود، پیشانی‌ام از عرق پوشیده و دیگر توانی برای ایستادن نداشتم که قامتم از زانو شکست، بی‌رمق روی زمین چمباته زدم و به‌خدا دلم می‌خواست زمین من را ببلعد. ▪آن شب، بعد از رفتن آن داعشی هیچ‌کس جز خدا بین ما نبود و خدا خود شاهد نجابت چشمان و حیای کلامش بود که حتی در ماشین یکبار نگاهم نکرد و جز چند سوال ضروری، کلامی با من حرف نزد تا مرا به آغوش نورالهدی سپرد و رفت. ▫تازه گمشدۀ این چند روزم را پیدا کرده و دلم می‌خواست بیشتر از او بشنوم و حالا عامر کاری کرده بود که حتی خجالت می‌کشیدم سرم را بالا بگیرم. ▪️جای سیلی روی صورت عامر بود و انگار این کشیده، داغ دل ابوزینب را خنک نکرده بود که کلماتش از خشم تک به تک آتش می‌گرفت: «اون پسر رفیق منه! یک ساله با هم تو یه سنگر می‌جنگیم و مثل برادرم بهش اعتماد دارم. تو خجالت نمی‌کشی؟» ▪عامر دیگر جرأت نمی‌کرد کلامی بگوید که فقط خیره نگاهش می‌کرد و آنچه من ندیده بودم، ابوزینب دیده و تازه امروز رازش را فهمیده بود که شور شیدایی آن جوان به جانش افتاد و صدایش همچنان از ناراحتی می‌لرزید: «کاری که اون شب مهدی کرده، دل و جیگری می‌خواد که هرکسی نداره! پس دهنت رو ببند!» ▫از نیمرخ عامر می‌دیدم صورتش از غیظ و غضب کبود شده و کشیده‌ای که در دستان من مانده بود، از ابوزینب خورده و دیگر حرفی برای گفتن نداشت که از خانه بیرون رفت و در را پشت سرش طوری به هم کوبید که تنم لرزید و اشکی که پشت شیشه چشمم بند آمده بود، بی‌صدا چکید. ▪نورالهدی می‌فهمید چه حالی دارم؛ کنارم روی مبل نشست و دستان مهربانش را دور شانه‌ام کشید تا دلم به خواهری‌اش خوش باشد و ابوزینب برای دلداری‌ام نمی‌دانست چه کند که به جاده خاکی زد: «خطوط تلفن هنوز تو فلوجه قطعه، نمی‌تونیم با پدر و مادرت تماس بگیریم اما هروقت آماده شدی، خودم می‌برمت!» ▫می‌دانستم به هوای دوری و بی‌خبری از من، دلی برایشان باقی نمانده و در این چند روز کابوس کشته شدن من هزار بار آن‌ها را کشته است که تمام توانم را جمع کردم و یک جمله گفتم: «الان بریم.» ▪نورالهدی دلش می‌خواست همراهم تا فلوجه بیاید اما دخترانش یکی سه ساله و دیگری شیرخواره بود و نمی‌شد تنهایشان بگذارد‌ که مرتب سفارش حال و روزم را به همسرش می‌کرد. ▫️به خوبی می‌دانست در فلوجه کارد به استخوان مردم رسیده است؛ هر چه می‌توانست از نان و برنج و گوشت و روغن و حبوبات همراهم کرد و به جای من، او از اینهمه مهربانی شرمنده بود که زیر لب زمزمه کرد: «تا شهر برگرده به وضعیت عادی شاید اینا به کارتون بیاد.» ▪️آغوشش شبیه خواهری که هرگز نداشتم گرم و امن بود و باید از حضورش دل می‌کندم که سرانجام روی او و دخترانش را بوسیدم و از خانه خارج شدم. ▫️با دلی که از زخم زبان عامر آتش گرفته بود، از پله‌ها پایین می‌آمدم و هنوز از پیچ پله رد نشده بودم که ابوزینب صدا رساند: «در ماشین بازه، سوار شو تا من بیام.» ▪در خانه را باز کردم و همین که ماشین ابوزینب را دیدم، پرندۀ خیالم از قفس پرید که چند شب پیش درست مقابل در همین خانه از ماشینش پیاده شده و همینجا آخرین بار او را دیده و حالا نمی‌فهمیدم در دلم چه خبر شده است. ▫شاید صورتش را به درستی ندیده و تنها ساعتی کنار او بودم و در همان زمان کوتاه، جسارت و شجاعت و فداکاری‌اش کاری با قلبم کرده بود که حتی لحظه‌ای فکرش فراموشم نمی‌شد. ▪نگاهم به خم خیابان بود؛ جایی که ماشینش پیچید و آخرین بار نیمرخ صورتش را دیدم و بی‌آنکه بخواهم آرزویی به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت در و دیوار جانم را به هم کوبید؛ دلم می‌خواست تنها یکبار دیگر او را ببینم و بنا بود حتی شیرینی آرزوی دیدارش زهرِ جانم شود که صدای عامر در گوشم شکست: «چرا نمی‌فهمی داری دیوونم می‌کنی؟» ▫به سمتش چرخیدم؛ کنار کوچه منتظر من ایستاده بود و می‌خواست تا ابوزینب نیامده کاری کند که با میخ نگاه خیره‌اش به چشمانم فرو رفت و بی‌پرده پرسید: «چی‌کار کنم که راضی بشی با من بیای؟» ▪هنوز از نیشی که در خانه زده بود، تا مغز استخوانم می‌سوخت که با تنفر نگاهش کردم و با یک جمله انتقام گرفتم: «اگه تا دیروز هیچ احساسی بهت نداشتم، از امروز ازت بدم میاد!»... 📖 ادامه دارد... ✍ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن
1.51M
🎙تفسیر نهج‌البلاغه خطبه سیزدهم جلسه هشتم موضوع: نقش شایعه در تبدیل عشق به نفرت؟ آیا پیش بینی امام علی علیه السلام در باره بصر تحقق پیدا کرده بود؟ گفتگو امام علی علیه السلام با بدن قاضی بصره و طلحه چه بود؟ قسمت قبل👈 اینجا حجت_الاسلام_والمسلمین http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن
جمع‌آوری قرآن.mp3
9.95M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔰 ماجرای نوشتن قرآن و تفسیر قرآن برای اولین بار به دست امیرالمؤمنین(ع) 🎬۴۲ 🔵امام علی(ع) با ناراحتی برگشتند و فرمودند: این قرآن را به خانه ام میبرم و دیگر به شما نمیدهم (ع) http://eitaa.com/yaranhamdel
۸ بهمن