قصه.mp3
11.76M
🔰#قصه های_ویژه_کودکان
👌۵ تا ۱۲ سال
👤#شهید_مصطفی_چمران
🔸قسمت: هشتم
🔹موضوع: ازدواج مجدد
📚تهیه کننده: قصه قهرمان ها
#تعهد
#ازدواج
#مصطفی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
به ما بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/yarankharazi
r
💫پاداش های باور نکردنی کمک به همسر در امور منزل
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود و من هم برایش عدس تمیز می کردم. آن حضرت مرا با لقب ابالحسن می خواندند، عرض کردم: بفرمایید. اظهار داشتند: بشنو از من آنچه را که به دستور پروردگارم می گویم!
هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، #ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد. و خداوند به او ثوابی می بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.
ای علی!
کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار #شهید و به هر قدمی که بر می دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می نماید.
ای علی!
یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست و چنین مرد خدمتکار به همسر از دنیا بیرون نمی رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.
ای علی!
کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می شود.
ای علی!
خدمت به همسر کفاره (پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و مهریه #ازدواج با حور العین و این خدمت موجب زیادی خوبی ها و علو مقام است.
ای علی!
خدمتکار همسر نمی شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد.
📗بحار ج۱۳ ص۱۳۳ چاپ ایران و جامع الاخبار ص۱۰۲ به نقل از رساله حقوق امام سجاد شرح نراقی
#اللَّهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوعجل فرجهم
#اَلَّلٰهُمَّعَجِّلِّلِوَلیِڪَالفَرَجبِحَقِّزِینَب
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#به_ما_بپیوندید
#کانال_یاران_خرازی_مدافعان_ولایت
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/yarankharazi
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله
✍چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭
🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در #انتخاب_همسر دچار وسواس شدم.
🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند #خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند.
اما بزرگترین مشکلی که در #ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه #فاصله_سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم #درس بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
🔷بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود.
✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم.
بنابراین هر خواستگاری که سطح #سواد و #موقعیت_اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد #تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد.
❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭
چرا همکارم که تمام #صفات_خوب یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.😞
⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت.
💔امروز در۵۰ سالگی حس #همسر شدن واز همه مهمتر حس #مادر شدن را ازدست داده ام.
امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم.
❣امروزحسرت فرصتهای گذشته رامی خورم.😔
https://eitaa.com/yarankharazi