﷽ 🕊♥️ 🕊﷽
🌴#برگیازخاطرات✨
🍁عملیات بود که درگیری به شدت ادامه داشت. شهید کاوه هم یک ترکش خورده بود. اما اصلا به روی خودش نمی اورد.
کم کم رنگ صورتش عوض شد و مشخص بود که حسابی ضعف کرده.
🍁با چند تا از بچه ها رفتیم و به اوگفتیم "شما زخمی شدی ، باید بری عقب"
گفت "برم عقب چیکار"
گفتیم "باید بستری بشی استراحت کنی"
گفت؛ استراحت باشد برای وقتی که توی قبر رفتیم. اونجا اونقدر بخوابیم و استراحت کنیم. اما اینجا باید بجنگیم. وحرکت کنیم .
#شهید_محمود_کاوه♥️🕊
#التماس_دعای_فرج_و_شهادت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
شهید محمود کاوه🕊
🔸 شده بود پاسدار محافظ بیت #امام_خمینی، شب که امام میایستاد به نماز محمود میرفت از آن بالا امام را نگاه می کرد و لذت می برد.
🔸اولین بار که از بیت امام آمد مرخصی، دیدیم محمود، محمود دیگری شده. نمازهاش هم عوض شده بود. کیف میکردی نگاه کنی.
[این تأثیر مشاهده نماز امام خمینی بود]
📚 برگرفته از کتاب یادگاران،
#شهید_محمود_کاوه ، صفحه ۹ و ۱۰
شادی روح شهدا صلوات