🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...طَلَبَ ثاري، مَعَ اِمام هُديً...
▫️ قتلگاه را دیده، نالههای مادرش زهرا، سرهای بریده و دستان قلمشده و خونِ گلوی دردانهٔ جدّش را...
هر صبح و شام گریه میکند، اما به جای اشک، خون گریه میکند؛ هر لحظه، صحنههای شهادت و اسارت، قلبش را میفشارد و برای آمدن، بیتابِ اذن الهیست.
▪️ هرروز، دعای عهد و زیارت عاشورا و جمعهها نیز دعای ندبه میخواند. اگر فراموش میکرد، خودش را جریمه میکرد. دوستانش علت را جویا شدند. گفت: فرمانده، سرباز آماده و پارِکاب میخواهد.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۰ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَمَماتي مَماتَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد…
▫️ معلم گفت: عجب دنیاییست که مردمانش همه ائمه را شهید کردند!
دانشآموزی گفت: مردم چه خوب مزد رسالت پیامبرشان را دادند!
▪️ برای شهادت آرام و قرار نداشت، اما حرف حاج قاسم امیدوارش میکرد. حاج قاسم میگفت: شرط شهیدشدن، شهیدبودن است.
حالا برای کمک همهجا هست؛ فرقی نمیکند کرونا باشد یا زلزله، سیل باشد یا کمک مومنانه، سوریه باشد یا عراق.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۱ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ...
▫️ - هل من ناصر ینصرنی؟
هیچکسی نبود که لبیک بگوید.
+ میبینی حسین تنها شده است! چرا به پیکر کشتگانش مینگرد؟!
به خنده گفت: شاید امید دارد کسی از میان آنها دوباره به یاریاش بشتابد.
▪️ به شدت تشنه بود. تا اذان گفتند، با یک لیوان آب افطار کرد. همین که آب گوارا را نوشید، بغض کرد و اشک از چشمانش جاری شد. دست به سینه گذاشت و گفت: السَّلامُ علی الحسین…
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۲ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَشايَعَتْ وَبايَعَتْ وَتابَعَتْ عَلي قَتْلِهِ...
▫️ - آقا اجازه! قاتلان امام حسین، همان لشکر ۳۰ هزار نفری بود؟
+ نه! همهٔ کسانی که همراهی کردند، تدارک دیدند، آتشبیار معرکه بودند، دست زدند و هورا کشیدند و رقصیدند، همه و همه شامل لعن الهی هستند…
▪️ لباس آرمان را درآوردند و مظلومانه شهیدش کردند. دستان زنی که به زدنش تشویق میکرد، کسی که فیلمبرداری میکرد، آنکه سنگ میزد، آنکه چاقو زد، آنکه از قبل، در فضای مجازی در آتش فتنه دمیده بود، آنکه سکوت کرد، دستان همهشان از خون رنگین شده بود.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۳ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَللَّـهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد...
▫️ - مأموران حکومت در باغ فدک چه میکنند؟ مگر نمیدانند این باغ، صاحبی چون دخت رسول خدا دارد؟!
+ کدام صاحب؟ مگر خبر را نشنیدهای؟ فدک را به زور از او ستاندند.
- شماها کجا بودین؟
+ ما فقط نگاه میکردیم!
▪️ - واقعاً ارزشش را داشت که هشتسال برای یک وجب خاک بجنگی؟
+ بله برادر! هزاران شهید دادیم، اما یک وجب خاک به دشمن ندادیم، چون به وطنمون عشق میورزیم.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۴ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَعَلي اَوْلادِ الْحُسَيْنِ...
▫️ - این کودکان مگر از کجا آمدهاند که پاهایشان تاول زده، بدنشان کبود و لالهٔ گوششان پاره و خونی است؟
+ کجایی مرد؟ اینها خارجیاند! در معرکه کربلا به اسارات درآمدهاند...
▪️ «سید مجتبی علمدار»، قانون دهگانه برای عبادت و بندگی گذاشته بود. برای همین بود که روضههایش طعم دیگری داشت؛ در ایام مجروحیت، موقع درد، به جای آه کشیدن، فقط «یا زهرا» میگفت. مادر او را چه زیبا خرید.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۵ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ…
▫️ آتشِ دامن دخترک را خاموش کرد. دختر تقاضای آب کرد. کاسهٔ آب را به دستش داد. دخترک با بغض پرسید: راه قتلگاه از کدام طرف است؟!
▪️ خبر شهادت بابا را که شنید، اشکش جاری شد، اما صدای زن همسایه، قلبش را آتش زد: دختر بیچاره! مگه چقدر بهشون میدادن که حاضر شد دخترش رو یتیم کنه؟!
مادر، آرامش کرد و به او فهماند که بابا، ندای یاری امامش را لبیک گفته بود.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۶ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ…
▫️ چقدر سخت گذشت؛ هرجا نگاه میکردند، سرهای روی نیزه و نیشخند شمر و نگاههای حرامیان به کاروانی بود که عباس نداشت.
▪️ بعد از دعای ندبه به دوستانش گفت: چه جمعهای بشه وقتی که آقا بیاد و ما به جای ندبهخوندن، بند پوتینهامون رو محکم گره بزنیم؛ یه «یامهدی» بگیم و همرزم شهدا بشیم.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۷ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...لَقَدْ عَظُمَ مُصابي بِكَ…
▫️ خطبههای آتشین عمه و تبیین امام سجاد، شام را به آتش کشید. خیلیها زار زدند، اشک ریختند، توبه کردند؛ حتی قیام «حَرّه» را به راه انداختند. اما چه سود که امامشان به قتلگاه رفته بود.
▪️ شب عملیات، روضه که خوانده میشد، اشکها به همه قوت جنگ میبخشید. همه آمده بودند تا حرف نایب امام زمین نماند. اینها رزمایش ظهور بود.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۸ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ…
▫️ تا چشم کار میکرد، همهجا پر بود از ۳۰ هزار مرد جنگی که آمده بودند کار حسین را تمام کنند.
عقبه این لشکر تا خانههای کوفه میرفت، تا طواف حج آنسال، تا هرجایی که صدای «هل من ناصر ینصرنی» شنیده میشد...
▪️ نماز و روزه و عبادت و... فریبت ندهد. اگر به درد یاری امامت نخوری، این فراز از دعا، خواب را از چشمانت میرباید. پس بشتاب به یاری امام و...
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۹ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ…
▫️ تا چشم کار میکرد، همهجا پر بود از ۳۰ هزار مرد جنگی که آمده بودند کار حسین را تمام کنند.
عقبه این لشکر تا خانههای کوفه میرفت، تا طواف حج آنسال، تا هرجایی که صدای «هل من ناصر ینصرنی» شنیده میشد...
▪️ نماز و روزه و عبادت و... فریبت ندهد. اگر به درد یاری امامت نخوری، این فراز از دعا، خواب را از چشمانت میرباید. پس بشتاب به یاری امام و...
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۲۹ ؛ #محرم
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
📌 ...اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ، وَعَلي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ...
▫️ زانوانش نیرویی برای ایستادن نداشت.
امام روی زانو، خودش را به پیکر ارباً اربای علی رساند و صورت به صورتش گذاشت.
صورت پیامبر را خونین ندیده بود!
▪️ محمدحسین بعد از شهادت، بیشتر از همیشه شبیه علیاکبر شده بود.
صورت زیبایش پر از زخم بود و بدنش چاکچاک.
پدرش در روز تشییعش، روضهٔ علیاکبر خواند تا همه بدانند امام زمان هم علیاکبر دارد.
#⃣ #حسین_زمانت_را_دریاب ۳۱ ؛ #محرم