🍀یاران موعود🍀
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#شب_بیست_وششم_محرم
#دیر_نصرانی
.
شب بیست و ششم ماه محرم بعد از ورود اسراء در شهر حلب و مصائبی که در حلب رخ داد و بعد از شهادت حضرت محسن بن الحسین علیه السلام کاروان به طرف شام حرکت کرد.
کاروان اسراء درحوالی حلب بودند که به شمرخبیث خبررسید، لشکرعظیمی میخواهند به او #شبیخون بزنند. آن لشکرشیعیانی بودندکه به همت جناب درةالصدف وجناب ابوالأسود دئلی درحال تدارک وآماده سازی جنگ بودند.
دشمنان دراطراف حلب دیرمحکمی ازمسیحیان دیدند ومسیر رابطرف دیرآمدند. راهب وافراد کلیسا ازبالای پشت بام نگاه میکردند که لشکربی پایانی به سوی آنها می آید وسری نورانی بر روی نیزه است که تمام بیابان راروشن کرده است. کاروان به دیر رسید وشمرملعون راهب راطلبید.
پیر دیر جلوآمد وپرسید چه میخواهید؟ شمرلعین گفت مادشمن یزید راکشته ایم وسرها واسیران رابه شام میبریم. امشب میترسیم به ما شبیخون بزنند، میخواهیم وارد #کلیسا شویم.
راهب گفت جمعیت شما بیشمارست واینجا گنجایش همه راندارد.
فقط سرها واسیران راداخل بفرستید وبقیه دراطراف آتش روشن کرده واتراق کنید.
شمرخبیث قبول کرد، سرها واسیران رادر دیر قراردادند ولشکر دورکلیسا به عیش ونوش نشستند.
نیمه های شب #راهب_نصرانی دید ازسرمطهر امام حسین علیه السلام چنان نوری ساطع میشود که انگار هزارشمع وچراغ روشن است. دید سقف شکافته شده ازآسمان هودجهایی نورانی به اتاق می آید.
نخست جناب حواء وصفیه، بعدجناب هاجر وساره آمدند. سپس راحیل مادریوسف وبعد صفورا دخترشعیب وکلثوم خواهرموسی آمدند. سپس جناب آسیه ومریم مشرف شدند. ناگاه غوغایی بپاشد وصدا آمدکه #خدیجه_همسرپیامبر می آید.
همه دور سرمبارک بودند وگریه ناله میکردند که ناگاه دیدم حوریان وکنیزان بسیاری حسین حسین گویان باحالت عزا ازآسمان هودجی نورانی به زمین می آورند که گویا دیر میخواست کنده شود.
هاتفی فریاد زد ای #راهب_ترسا نگاه مکن
"فإنّ فاطمه سیدةالنساء هابطة من السماء" حضرت زهرا سلام الله علیها ازآسمان می آیند. حضرت زهرا سلام الله علیها نیزچنان #شهقه زدند که راهب ازهوش رفت.
ساعتی بعد بهوش آمد ولی اثری ازآن نورها ندید.
سرمطهر رابرداشت وبا #گلاب شستشوداد وپرسید شماکه هستید؟ #رأس _شریف شروع به تکلم نمود. وبعداز معرفی مصائب رابرای اوبیان فرمودند.
راهب بقیه نصرانی ها را ازین معجزات باخبرکرد آنان نیزگریبان چاک زدند وخدمت امام سجاد علیه السلام رسیده وشیعه شدند.
بعداجازه جنگ خواستند اماحضرت فرمودند ماتسلیم رضا خدائیم واینان بزودی به سزای اعمال خویش میرسند واجازه #مقاتله ندادند.
📙ریاض القدس ج۲ص۲۷۵