لحظاتی کوتاه پای درس امام جواد علیه السلام..
#مزمت_موسیقی
محمّد ریّان گوید مأمون ملعون انواع حیلهها را برای تخریب حضرت جواد علیه السّلام بکار بست لكن نتیجه ای نگرفت. چون درمانده شد و خواست دخترش را به ازدواج حضرت درآورَد ، به دویست نفر از زیباترین دختران ، به هر کدام جامی که گوهری در آن بود داد تا به پیشواز حضرت جواد علیه السّلام به هنگام نشستن در جایگاه بروند. حضرت به آنان توجّهی نکرد. در این میان مردی بود که به او مخارق میگفتند. آوازه خوان و تار و ضرب نواز بود و ریشی دراز داشت. مأمون او را دعوت کرد. او گفت ای امیر المؤمنین ، اگر در چیزی از کار دنیا باشد ، موضوع را درست میکنم. آنگاه در برابر حضرت جواد علیه السّلام نشست. سپس از گلویش صدایی درآورد که أهل خانه گٍرد آمدند و شروع كرد به نواختن و آوازخوانی. ساعتی چنین کرد و حضرت جواد علیه السّلام توجهی به او نداشت و نه به چپ و نه به راست اصلا نگاهی نمیفرمود. سپس حضرت بسوی او سر بلند کرده و فرمودند ای ریش دراز ، از خدا پروا کن. پس ضرب و تار از دست او افتاد و تا زمانی که مُرد دیگر دستش به کار نرفت و از کار افتاد. مأمون از حالش پرسید. او گفت وقتی محمّد بن علیّ بر من فریاد کشید چنان هراسیدم که هرگز از آن بهبودی نمییابم.
📙کافی ۱ / ۴۹۴ ، حدیث ۴.
و این غريق بحار معاصی ، محمّدجواد بن أحمد عُفِیَ عنهما گوید ؛
نیک بنگر عکسالعمل حضرت جواد علیه السّلام را نسبت به غنا و تلهّی به آلات لهو ( موسیقی ).😢