🖤 ....🖤 قاتل‌ مولایمان‌ شمشیر‌ صیقل‌ میدهد ..‌. #حیدر_حیدر🖤

🖤☘️ویژه شب های قدر☘️🖤 عزیزان دیگه شروع کنید به گفتن «یا مُقَدِّرَ الخَیْر» و «یا رازقَ الخَیر» تا شب قدر،یعنی بهترین رزق ومقدرات را از خدا طلب میکنیم یادتون نره، به نیت خودتون، بچه هاتون، همسرانتون ، عزیزانتون،پدر و مادر و..... تسبیح نمیخواد، همینطور که مشغول کار روزمره هستید این ذکرو بگین ان شاءالله همه حاجت روا باشید التماس دعا @montagm

سلام عزیزای دلم🌷♥ در حدیث داریم که از پیامبر اکرم صل الله علیه و اله پرسیدند در شب قدر چه بخواهیم؟♥ 🌷ایشان فرمودند: "عافیت بخواهید". 🌹بیماری ضد عافیت است 🌷داشتن فرزند ناصالح ضد عافیت است 🌹همسایه بد ضد عافیت است 🌷قرض و گرفتاری ضد عافیت است 🌹بی آبرویی ضد عافیت است 🌷هر چیز بدی ضد عافیت است 🌹پس در عافیت خواستن همه چیز هست." 🌷پس بهترین دعا برای خود و دیگران در شب های قدر طلب عافیت است. 🌹 همه دعاها را به همراه عافیت بخواهید. 🌷اللهم عافنا فی جمیع الامور 🌹خدایا در همه کارها به ما عافیت بده. 🌷🌹التماس دعا در این شبهای عزیز ما را هم از دعای خیرتون بی نصیب نذارید🌷 ┏━━✨✨✨━━┓ 🖤 مدیرکانال یاران موعود 🖤 ┗━━✨✨✨━━┛

📝ذکر مولا ... 🎙شعرخوانی دلنشین مرحوم آقاسی بمناسب آغاز ایام #شهادت_امام_علی علیه السلام ♨️جــامــع تــریــن ڪــانــال بــا مــوضــوع آخــرالــزمــان ومــهدویــت بــا ذڪــر مــنــابــع روایــات وڪــلــیــپ ها 👇👇👇👇👇👇 ظــهور مــنــجــی عــج وحــوادث آخــرالــزمــان و عــلــائم ظــهور ایتا@@nagmaha

دستور العمل آیت الله فاطمی نیا برای حاجت خواستن در شب قدر یاقائم ال محمدعج: @nagmaha

🎙 پادکست_صوتی 💠 بد حجابی و بی حجابی هیچ توجیه عقلی و شرعی و عرفی ندارد! 🔘 حجت الاسلام و المسلمین رفیعی امام_زمان_عج @montagm

✔️ آخرین حدیث حضرت آیة الله العظمی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام اصبغ بن نباته در آخرین ساعات روز بیستم همراه چند نفر از اصحاب به خانه حضرت #امیرالمؤمنین_علی علیه السلام آمدند، اما اجازه ورود داده نشد و آنها پشت در نشستند و با صدای گریه و شیونی که از داخل خانه می آمد گریستند. #امام_حسن علیه السلام بیرون آمدند و فرمودند: "حضرت امیرالمؤمنين علی علیه السلام به شما می گویند: به منازل خویش باز گردید" همه بازگشتند اما اصبغ ماند و همچنان اشک می ریخت و ناله می کرد. امام حسن علیه السلام برای دومین بار آمدند و فرمودند: آیا نگفتم بروید؟! اصبغ با گریه عرض کرد: به خدا قسم نمی توانم تا حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام را نبینم بدنم از من اطاعت نمی کند و پاهایم قدرت بازگشت ندارد. دوست دارم حضرت را ببینم و از او حدیثی بشنوم. حضرت داخل خانه رفتند و پس از لحظاتی بازگشتند و اجازه ورود دادند، اصبغ نزد حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمد و دید سر حضرت را با پارچه ای زرد بسته اند که چهره امام از شدت زردی قابل تشخیس با پارچه نیست. و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از شدت ناراحتی و مسمومیت پاهای خود را جا به جا می کنند اصبغ با دیدن این صحنه خود را بر پاهای حضرت انداخت و بوسید و گریست. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: اى اصبغ، گریه نکن. به خدا قسم، مسیر من به سوی بهشت است. عرض کرد: «فدایت گردم، اشک من به خاطر از دست دادن شماست. يااميرالمؤمنين علیه السلام، حدیثی که از #پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده باشید برایم نقل کنید که از امروز به بعد هرگز از شما حدیثی نخواهم شنید» حضرت فرمودند: ای اصیغ، همین گونه که تو به عیادت من آمده ای، من نیز به عیادت پیامبر صلی الله علیه و آله رفته بودم. حضرت به من فرمودند: «یا اميرالمؤمنين علیه السلام، به مسجد برو و بر روی منبر یک پله پایین تر از جای من بشین و بگو هر کس از والدین خود نافرمانی کند #لعنت خدا بر او باد، هر کس از مولای خود بگریزد لعنت خدا بر او باد. هر کس در مزد کارگری ظلم کنند لعنت خدا بر او باد. من دستور حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله را انجام دادم. عمربن خطاب گفت: سخن خود را گفتی، اکنون شرح آن را نیز بگو. من نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشتم و سخن او را عرض کردم. آنگاه در حالی که دست اصبغ در دستان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود، حضرت یکی از انگشتان او را گرفتند و فرمودند: ای اصبغ هم چنان که من انگشت تو را گرفته ام. پیامبر صلی الله علیه و آله نیز انگشت مرا گرفتند و فرمودند: یا اميرالمؤمنين علیه السلام، من و تو دو پدر این امت هستم و هر کس از ما نافرمانی و سرپیچی کند لعنت خدا بر او باد، من و تو مولا و آقای این امت هستیم و هر کس از ما بگریزد لعنت خدا بر او باد، من و تو کارگر این امت هستیم و هر کس در اجرت ما ستم کند لعنت خدا بر او باد. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله آمین گفتند و من نیز آمین گفتم با پایان این سخن، امام بیهوش شدند و هنگامی که به هوش آمدند فرمودند: ای اصبغ، هنوز نشسته ای؟ عرض کرد: آری سرورم. فرمودند: آیا برایت حدیث دیگری بگویم؟ پاسخ داد: «آری مولای من. خدا بر خیر و نیکی شما بیفزاید حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: روزی پیامیر صلی الله علیه و آله مرا در یکی از کوچه های مدینه دیدند در حالی که غمگین بودم. حضرت فرمودند: یا اباالحسن! آیا می خواهی حدیثی برایت بگویم که هرگز غمگین نشوی؟ عرض کردم: آری فرمودند: در روز قیامت خداوند برای من منبری قرار خواهد داد که از منبر پیامبران و شهدا بلندتر است. آنگاه دستور می دهد بر فراز آن قدم بگذارم. سپس به تو امر می کند در پله ای پایین تر از من بایستی و پس از آن به دو ملک دستور می دهد یک پله پایین تر از تو بنشینند. در آن هنگام تمام مخلوقات اولین و آخرین ما را می بینند. آنگاه یکی از ملائکه که پایین تر از تو نشسته می گوید: ای مردم، من ،رضوان، کلیددار بهشت هستم. خداوند با منت و فضل و کرم و بزرگواری خویش به من امر نموده کلیدهای بهشت را به محمد صلی الله علیه و آله بدهم و پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور دادند آنها را به علی بن ابی طالب علیه السلام بدهم. پس از او ملک دیگر برمی خیزد و می گوید: ای مردم، من مالک کلیددار جهنم هستم. خداوند با منت و فضل و کرم و بزرگواری خویش به من امر نموده کلیدهای جهنم را به محمد صلی الله علیه و آله بدهم: و پیامبر صلی الله علیه و آله به من دستور دادند آنها را به علی بن ابی طالب علیه السلام بدهم. یا اميرالمؤمنين آنگاه تو و من و اهل بیت تو و شیعیانت به سوی بهشت حرکت خواهیم کرد. ای اصبغ، من با خوشحالی عرض کردم. یا رسول الله، آیا به بهشت خواهیم رفت فرمودند: آری به خدای کعبه سوگند بشارة المصطفی صلی الله علیه و آله ص ۳۹۹ الامالی (طوسی) ص ۱۲۲