برای مهدی(عج)، باید سوار راه شد...
مرحوم #علی_صفایی در مسئله سلوک و اینکه یاران امیرالمومنین چگونه بودند، در جایی به خطبه ۱۸۲ امیرالمومنین اشاره میکنند؛ همان خطبهای که حضرت ندای «أین عمار» در آن سر میدهد.
حضرت در این خطبه، پیش از اینکه آن ندای معروف را سر دهد، میفرماید:
«أین اخوانی الذین رکبوا الطریق»
کجایند برادران من که راکب طریق شدند؛ مسامحتاً یعنی سوار راه شدند.
این تعبیر، تعبیر خاصیست، چون کسی سوار راه نمیشود؛ یا باید سوار مرکبی شود یا اینکه در طریق، راه برود. اما این جمله حضرت کنایه از این دارد که این برادران، برای حرکت در مسیر، منتظر هیچ امکاناتی از جمله مرکب (مثلا اسب) نمیماندند و کمبود امکانات معطلشان نمیکرد. خود راه مرکبشان بود.
خود حضرت هم در حرکت به سمت قلعه خیبر همینطور بودند. روز حرکت، پیامبر میخواستند پرچم را به علی(ع) بسپرند، اما حضرت چشمدرد داشتند و در جمعیت نبودند؛ وقتی ایشان را صدا کردند و پیش پیامبر رسید و پرچم لشکر را گرفت، درجا به سمت قلعه خیبر حرکت کرد؛ منتظر مرکب که هیچ، حتی منتظر نماند گروه اصلی یاران و فرماندهانش برسند. روایت هست که یاران حضرت و مرکبش در طول راه به ایشان اضافه شدند و حتی وقتی حضرت در #خیبر را از بیخ کَند، هنوز آخرین یاران ایشان بهطور کامل به لشکر نرسیده بودند.
بنابراین ما هم اگر میخواهیم مثل عمار و ذوالشهادتین و ابنتیهان باشیم و علی زمانه سراغ ما را بگیرد، باید سوار راه شویم؛ وقتی تکلیفی را دیدیم، معطل امکانات نمانیم. یا کمبود امکانات خستهمان نکند.
چه امکانات مادی، چه معنوی؛
بعضی از ما معطل امکانات مادی مثل تجهیزات یا درآمد خوب و... میمانیم تا کاری را شروع کنیم.
بعضی دیگر هم معطل امکانات معنویایم؛ دوست داریم ما را ببینند، تشویق کنند، باریکلا بگویند و... .
اما بعضی هم نه، مثل شهید حججی و صدرزاده و عجمیان و... اینگونه نیستیم و سوار راه میشویم.
در بحث امکانات مادی، شاید فعالیت جهاد تبیینی انقلابیها در فضای مجازی الگوی خوبی باشد؛ اکثرمان بدون اینکه کسی به ما حقوق یا پاداشی بدهد یا امکاناتی برای ما فراهم کند، فعالیت میکنیم و آن را وظیفه خود هم میدانیم.
حالا فکر کنید در همه عرصهها، وضعیت همینگونه باشد و خواستههای ولی توسط #امت بهطور خودجوش برآورده شود؛ چقدر سرعت رشد یک جامعه بالا میرود؟!
باید سوار راه شد...