هدایت شده از صراط المهدی
🍂🔸️🍂
🔸️ده شب، مهمان حرم سامرا شده بود.
شب ها در حرم می ماند.
شب آخر، شب جمعه، خیلی دعا خواند. خیلی التماس کرد.
با پافشاری و اصرار، اذن دیدار خواست.
🔸️بعد از نماز صبح، رفت به سرداب مقدس. هوا هنوز تاریک بود.
با خودش شمع آورده بود،
اما دید که صحن سردابه مقدس روشن است.
خبری از چراغ نبود.
🔸️ آقایی بزرگوار، نشسته بود نزدیک صفّه.
جلوتر از آن آقا، ایستاد به نماز و دعا.
آل یاسین و ندبه خواند.
رسید به این فراز که «و عرجت بروحه إلی سمائک».
🔸️شنید از آن آقا که:
این جمله از ما نرسیده. بگو: «و عرجت به إلی سمائک»؛
هیچ وقت هم جلوتر از امام خودت نایست!
علامه میرجهانی، ندبه خوانی اش را به آخر رساند.
🔸️وقتی به سجده رفت، سوال ها سراغش آمدند:
چرا سرداب، بدون هیچ چراغی، روشن بود؟!
آن آقا چرا گفت این جمله از «ما» نرسیده؟
چرا فرمود: بر «امام خودت» پیشی نگیر؟
🔸️فهمید که التماس ها جواب داده.
دعایش مستجاب شده بود.
سر از سجده برداشت، تا دامان امامش را بگیرد.
🔸️اما سرداب تاریک بود و جز او، کسی آنجا نبود.
📚شيفتگان حضرت مهدى علیه السلام، ج 1، ص239.
#داستان_مهدوی
#امام_زمان
┄┅═✼✿✼═┅┄
@be_samte_khoda
┄┅═✼✿✼═┅┄
هدایت شده از راه خدا
🍃♦️🍃
♦️یهودی بود؛ از اهالی خیبر.
آمده بود تا سوال هایش را بپرسد
پاسخ ها را که شنید شهادتین گفت و عرض کرد:
دیشب خواب پیامبرمان را دیدم.
شنیدم از کلیم خدا، حضرت موسی که فرمود:
🍃♦️🍃
♦️«ای جُندل!
مسلمان شو، به دستان محمد مصطفی.
و تمسک بجو، به اوصیای او...»
حالا که خدا اسلام را روزی ام کرده مرا از اوصیائت هم خبر ده.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
🍃♦️🍃
♦️آنها دوازده نفرند؛
اولینشان برادرم علی، و آخرینشان مهدی است.
اوست که برای زمانه ای طولانی غایب می شود.
با ظهورش، زمین را لبریز عدل و داد می کند؛
همانگونه که آکنده از ظلم و جور شده باشد.
🍃♦️🍃
♦️خوشا آنان که در غیبت او، صابرند.
خوشا آنان که رهروی راه اویند، و ثابت قدم بر مسیر محبتش.
آنها همان هایند که خدا در شأنشان فرموده:
«الذین یومنون بالغیب...»
📚کفایة الاثر، ج1، ص56.
#داستان_مهدوی
#امام_زمان
#به کانال راه خدا بپیوندید 👇
@masirkhoda