#کتاب_جنگ_پر_ملات
کتاب «جنگ پرملات» با نثری طنز روایت خاطرات طنزحسین پاینده از رزمندگان لشکر 17 علیبنابیطالب (علیه السلام) قم را روایت میکند. این کتاب ضمن پرداختن به بخشهایی از زندگی حسین پاینده با شهرت حسین ملات، فضای شاد و طنزی از جبهه و جنگ ارائه میدهد.
حسین ملات رزمندهای که هر کجا پا میگذارد خنده و شادی با خود میآورد.
بخشی از کتاب:
حسین قبلا وضو گرفتن و نماز خواندن را از پدر و مادر یاد گرفته بود و دلش می خواست با خواندن نماز جماعت، همه بزرگ ترها را شرمنده قد و قواره کوچکش بکند. بار اول که پایش به مسجد باز شد، صاف رفت کنار پیرمردهای هفتاد هشتاد ساله حال ندار نشست. یکی کشکک زانویش درد می کرد، یکی کمر دولا و راست شدن نداشت و یکی نا نداشت بایستد. همه ردیف شده بودند توی یک صف و نشسته نماز می خواندند. حسین از اوضاع و احوال استخوان و مهره های بدن پیرمردها خبر نداشت، نیت کرد و مثل آن ها، نشسته نماز خواند. بعد از نماز، پیرمرد کناری شروع کرد به سین جین کردن و پرسید: «آقا پسر! من پاهام درد می کنه، هشتاد و پنج سالمه، تو چرا نمازت رو نشسته خوندی؟» حسین فکر می کرد توی مسجد باید نشسته نماز خواند. دیگر روی رودررو شدن با پیرمردها را نداشت، مسجد را بوسید و گذاشت کنار.
#گروه_سنی_ج_د
🌺کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان مسجد و حسینیه امام حسن مجتبی علیه السلام
@yaremehrabanshiraz