✅ *تا توانستم، ندانستم چه سود؟*
✅ *چون که دانستم، توانستن نبود!!!*
یک دکتر باتجربه نقل میکند ۴۸ سال است که
با افتخار دیپلم دکترای پزشکی گرفته ام.،
حالا پس از ٤٨ سال طبابت ،
*فهمیده ام که :
دردسر ، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!
*فهمیدم*
عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق میکند!
*فهمیدم*
بیماریها یا ارثی است یا حرصی!
*فهمیدم*
هیچ متخصص قلبی، قلب شکسته را نمیتواند درمان کند و قلب سنگی و سخت را نمیشود پیوند زد و عمل کرد تا درمان شود.
*فهمیدم*
جراحی زیبایی برای لبخند بر روی صورتها امکانپذیر نیست؛ دلت باید شاد باشد.
*فهمیدم*
دلت اگر گرفت هیچ دکتری نیست که خوبش کند.
*فهمیدم*
متخصصان چشم نمیتوانند آدمهای بدبین، ظاهربین، خودخواه و متکبر را درمان کنند.
*فهمیدم*
تنفس مصنوعی، هوای تازه میخواهد نه چیز دیگری!
*فهمیدم*
هیچ متخصص داخلی ای نمیتواند به داخل وجود آدمها ورود کند و بفهمد در درون آنها چه میگذرد.
*فهمیدم*
تب عشق را هیچ تب بری کنترل نمیکند.
*فهمیدم که*
اگر قند در دلت آب شود دیابت نمیگیری، بلکه به آرامش میرسی.
*فهمیدم که*
متخصصهای گوش، شنواییِ تو را بهتر میکنند ولی خوب گوش دادن را به تو یاد نمیدهند.
*فهمیدم*
سرطان یعنی به یکجای زندگی آنقدر توجه کنی که بقیه زندگی از دستت برود.
*فهمیدم*
بیماران اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک میروند، بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی میکنند.
*فهمیدم*
هیچ ارتوپدی نمیتواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.
*فهمیدم*
زخم زبان؛ عفونتی دارد به عظمت کوه دماوند و کینه توزی و انتقامجویی با هیچ چرک خشک کن و آنتی بیوتیکی درمان نمیشود!
*فهمیدم*
خود بزرگ بینی به هورمون رشد ربطی ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ میشوند نه با هورمون رشد!
*فهمیدم*
خون دل خوردن، بیماری خونی نمی آورد و دل پر خون هم باعث فشار خون نخواهدشد.
*فهمیدم، فهمیدم، فهمیدم و سرانجام فهمیدم،*
*که هیچ چیز نفهمیدم...*
بياييد طبيب واقعی هم باشیم،
امروزمان درحال گذشتن است،
فردایمان را با گذشته مان شیرین کنیم.
* ما به مهربانی هم محتاجیم
https://chat.whatsapp.com/FPgLSMDQRYk7STPkZPazUC
سلام عزیزان حتما این ویس را تا اخرگوش دهید. خیلی مهم هست. ☝️☝️
✨﷽✨
🌼مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه...
✍یک روز قرار شد والیبال بازی کنیم، من کتانی نداشتم. به یکی از رفقای ابراهیم که کتانی چینی قدیمی پایش بود گفتم: کتانی ات را بده من برم توی زمین. دمپایی خودم را به او دادم و کتانی اش را گرفتم. مشغول بازی شدیم. بعد از بازی دیدم که او رفته. من هم به خانه برگشتم.
هنوز ساعتی نگذشته بود که دیدم ابراهیم به درب منزل ما آمد. با خوشحالی به استقبالش رفتم. گفتم: چه خبر از این طرفا؟! بی مقدمه گفت: سعید، خدا توی قیامت از هر چی بگذرد از حق الناس نمی گذرد. برای همین توی زندگی مواظب باش حق مردم به گردنت نباشه.
بعد ادامه داد: تا می تونی به وسیله ای که مال خودت نیست نزدیک نشو. خیلی مراقب باش! گفتم: آقا ابرام من نوکرتم. چشم. راستی این رفیقت که کتونی ازش گرفتم، نمی دونم کجاست. قبل از پایان بازی رفت....
(شهید ابراهیم هادی خیلی روی حق الناس حساس بودند)
📚 سلام بر ابراهیم2 /ص 60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.:
*ســلام_اربـابــ_خــوبــم🌸🤚🏻*
*صبح ها را به سـلامی به تو پیوند زنـم*
*ای سـرآغازتــریـن روز خــدا صبح بخیـر*
*به امیــدی ڪـه جـوابــی ز شما می آید*
*گفتــم از دور سلامی به شما صبح بخیر*
*صلی الله علیه علیک یا ابا عبدالله الحسین*
*السلام علی الحسین*
*وعلی علی ابن الحسین*
*وعلی اولاد الحسین*
*وعلی اصحاب الحسین*🌹🌻🌹🌻🌹
#دوشنبه_های_امام_حسنی
🌱خِشت اَول را اگر زهرا گذارد دربقیع
تاثُریا میرود دیوار ایوان حسن....
🌱سینهی ما تا اَبد آرامگاه مجتباست
صدهزاران چون پریشان گشته دربانحسن...
#جانبهقربانکریمیکهکرمزندهازاوست
#امان_ازدل_زینب
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
✨﷽✨
#پندانه
🌼به آنچه میدانی، عمل کن
✍شیخی عارف و سخنوری توانا روزی به مغازۀ بقالی در بازار رفت و خواست مقداری گردو بخرد. قیمت گردو را پرسید.
بقال پیمانه را داد و به شیخ گفت:
گردوها را دستت بگیر و سبکسنگین کن و هرکدام وزنی نداشت (پوچ بود) جدا کن.
شیخ سؤال کرد:
چرا چنین لطفی در حق من میکنید؟! (گردوی سالم را به من و خراب را به دیگران میفروشی!)
بقال گفت:
شما عالم و خطیبی باسواد هستید. من مطالب زیادی از شما یاد گرفتهام و به وجود شما افتخار میکنم و میخواهم جبران علم کنم.
شیخ آه سردی کشید و سری به تأسف تکان داد و پیمانه را به بقال داد.
سپس گفت:
این همه من در منبر، از انصاف سخن گفتم. بهای علم من آن بود که مانند دیگران، گردو به پیمانه برای من میکشیدی نه اینکه اختیار انتخاب دهی و چنین پیشنهادی به من بدهی!
احترام مرا زمانی نگه داشته بودی که آنچه را در پای منبرم شنیده بودی استفاده و عمل میکردی.
مرا نیازی به جبران حقالزحمه علمم با مقداری گردوی پُرمغز نبود. وای بر حال من که بر پای منبر من چنین کسانی مینشینند.
#آثار_صدقه
#نهجالبلاغه
💥الصَّدَقَهُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ -
🌓صدقه دادن دارویی ثمر بخش است، و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه گر است.
📘#حکمت_7
#امان_ازدل_زینب
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷