eitaa logo
پایگاه خبری تحلیلی یا ثارالله
676 دنبال‌کننده
21هزار عکس
9.1هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️فلسطین و جامعه‌ی رخوت‌زده 🔸مضحک ترین و بی خاصیت ترین کاری که این روزها می شد برای انجام داد، برگزاری یک نشست تشریفاتی و شیک آن هم با محوریت و راهبریِ بی عارترین عناصر جمهوری اسلامی بود. آدم های تا خرخره فرورفته در محافظه کاری، برای خالی نبودن عریضه و جا زدن خود به عنوان حامیان آرمان فلسطین، سکوت ممتد و بی عملیِ خود را در قبال موضوع ، با ساعاتی دورهمی ماستمالی کردند. 🔸در موضوع قدس، از رخوت و بطالت و بی حالیِ تشکل های مردمی و دانشجویی و حوزوی هم نمی توان به سادگی گذشت. همۀ ما همچون افیون زده ها، به نظاره گرِ منفعل و بی مسئولیتِ مناسبات جهان اسلام تبدیل شده ایم. حتی به اندازۀ یک سنگ هم تحرک نداریم... مساجد ما، هیئات ما، نمازهای جمعه و جماعت ما، بسیج ما و... همه شبیه هم شده ایم؛ استاندارد و سربه راه و باوقار و شیک و مجلسی! 🔴به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall
⭕️شلاق خصوصی‌سازی 🔺کارگران معترض به «مُفت‌ فروشی کارخانه و مفلوک‌سازیِ هزاران نفر» را با اتهامات عجیب و غریب، به زندان و شلاق محکوم کرده‌اند. این اعتراض، از معدود واکنش‌های مسئولانه و دلسوزانه نسبت به روند ویرانگر خصوصی‌سازیِ کور در ایران بود. چنین فرجامی، آشکارا حکایت از همنواییِ همه جانبه با خصوصی‌سازی (صنعت‌فروشی) دارد. 🔺اگر بخواهیم تنها یک عامل برای ویران ساختن دین و دنیای مردم ایران نشان دهیم، همین پدیده‌ای است که داریم شلاقش را هم نقداً می‌خوریم. تجربۂ عینی دنیا پیشِ روی ماست؛ ایدۂ بازاری‌سازی همه چیز، برای بسط سیطرۂ خود، شلاق که هیچ، به بدتر از آن هم متوسل خواهد شد. همین چندوقت پیش بود که را به قیمتی کمتر از مفت فروختند و بوی تعفن خیانتش به آسمان بلند شد. را در روز روشن دود کردند رفت هوا. و... دهها نمونۂ دیگر که روی را سفید کرده است! 🔹اگر همچنان بر مدار عدالتیم و در اندیشۂ برپایی حق، حق این است که مجسمۂ معترضان به تاراج اموال و سرمایه‌های ملی را طلا بگیریم و نشان حریّت به سینه‌شان بزنیم. ✍️ 🔴 به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall
⭕️ امضایِ «کری» و روزنامه‌نگاریِ پس‌افتاده 🔺روزگاری _نه چندان دور_ روزنامه‌نگاری را پیش‌رو و پیش‌رانِ جریان‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی می‌دانستند و روزنامه‌‌نگاران را در زمرۀ پیش‌برندگانِ جامعه. 🔸همه، حتی سیاست‌ورزان، بسیاری از تحلیل‌های خود را از ستون‌های روزنامه‌ها می‌گرفتند. گاهی یک تیتر، می‌توانست جهتِ حرکت دستگاه دیپلماسی را تغییر دهد و مثلاً مذاکره‌کنندگان را از پشت میز مذاکره بلند کند و تصمیمشان را عوض نماید. روزنامه‌نگارانِ جسور و باهوش، با پیش‌بینی‌های خود، می‌توانستند آینده را واکاوی کرده و مردم را از آنچه در پیشِ روست آگاه سازند. و این ویژگی بود که مرجعیت مطبوعات را جا انداخته بود. 🔺زمان گذشت و رسیدیم به یکی از فرازهای مهم تاریخ معاصر کشور. ایران، رویاروی غرب ایستاد برای ستاندن یک حقِ غصب شده. کلی آمدند و رفتند و نشستند و برخاستند و نوشتند و خواندند تا رسیدیم به «امضای کَری»! حالا وقت آن بود که جریان روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و پیش‌رو، دِین خود را نسبت به ملت و تاریخ کشور ادا نماید و چند گام پیشتر از سیاسیون، آینده را ببیند... یکهو چشم باز کردیم و دیدیم که از آن جریانِ پیش‌روِ پیش‌ران، چیزی جز چند برگ کاغذِ بی‌روح چیزی نمانده! روزنامه‌های عصرِ مذاکره، نه تنها دیگر توان پیش‌بینی آینده را نداشتند که حتی جربزۀ تردید در آنچه می‌گذشت را نیز در خود نمی‌دیدند. نه تنها نمی‌توانستند جهانِ ذهنیِ مذاکره‌کنندگان را متاثر سازند که تحت تاثیر فضای ساخته شده توسط سیاست‌ورزان قرار گرفتند. 🔺قلّۀ این ارتجاع را در دیدیم؛ آنجا که تیتر زد ! بخشی از جامعه، به هوای وضعیت قدیم، تصور کرد که با روزنامه‌ای حرفه‌‌ای طرف است که آینده را کاویده و چندگام پیشتر از سیاست‌ورزان، می‌داند که چی به چیست؛ و به این تضمینِ من‌درآوردی، دل خوش داشت. امروز که سبو بشکسته و پیمانه ریخته، باید دوباره از نو خواند آن تیترِ تاریخی را؛ نه برای تحقیر شرق، که برای فهم معنای «روزنامه‌نگاریِ پس‌افتاده» ✍ 🔴 به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall
🚺 تشکیل کابینۀ جمهوری اسلامی ایران در چرا مسئله است؟ 🔺این مسئله‌بودگی از این حیث نیست که کابینه به مکانی با آسایش بیشتری رفته؛ می‌دانیم که اغلب ساختمان‌های دولتی، اگر آسوده‌تر و مجلل‌تر از کاخ‌های قبل از انقلاب نباشند، کمتر از آنها نیستند! بنابراین، مسئله این نیست که چرا رفته‌اند جایی که آسایش بیشتری دارد. آنچه این رجعت را مسئله می‌کند، معنای نمادین آن است. معنایی که از تلاقی زمان (دهۀ فجر)، زمینه (انقلاب اسلامی) و عامل (دولت جمهوری اسلامی ایران) ایجاد می‌شود. 🔹این انتخاب و ارتجاع را اصلاً نباید تصادفی، حاصل کج‌سلیقگی، از روی اضطرار و... دانست. حتی تمایز فاحشِ صندلی رئیس دولت با صندلی باقی اعضای هیئت دولت نیز نیتمند و معنادار است 🔺معنای روشن این انتخاب، اعلام عبور از برخی صورتبندی‌های انقلابی است. این عبور را نباید ساده‌سازی کرد و مدعی شد «اینکه دولت کجا تشکیل بدهد یا ندهد، چه اهمیتی دارد؟ مهم این است که تصمیمات خوبی برای ادارۀ کشور بگیرد.» تغییرات نمادین، یا مقدمۀ تغییرات بنیادین هستند یا مظهر آنها یا هر دو. سعدآبادنشینی، هم مظهر تغییرات بنیادین دولتمردان است و هم مقدمۀ تغییرات بعدی. ✍ 🔴 به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall
⭕️مدیریت بحران با آدم‌هایی که لکنت دارند؟ 🔺، گذشته از آنکه آدم‌های ورزیده، باهوش، کاربلد و باتجربه می‌خواهد، ضمناً آدم‌هایی می‌طلبد که بتوانند خوب و دقیق و جذاب حرف بزنند، دایرۀ واژگانی وسیعی داشته باشند، اصول روانشناختی بدانند و جغرافیا و حتی فرهنگ عمومی محیط بحرانی را بشناسند. 🔺مدیران بحران، اگر نتوانند در کمترین زمان، با دقیق‌ترین، رساترین و موثرترین کلمات و جملات، پیامشان را برسانند، ماموریت خود را به شکست می‌کشانند. بویژه سخنگویان و آدم‌های رسانه‌ای مدیریت بحران، اگر چنین ویژگی مهمی را نداشته باشند، تنها تفاوتشان با آدم‌های معمولی در کاوری است که بر تن دارند! 🔺تجارب بحران‌های اخیر در کشور ما، این نکته را بیش از هر زمان دیگری آشکار کرد که متولیان مدیریت بحران، فارغ از اینکه چقدر آدمِ تخصصیِ این حوزه هستند، نمی‌توانند خوب حرف بزنند. آدم‌هایی نوعاً کَسل، که با ریتم کُند حرف می‌زنند و توانایی جذب مخاطب و انتقال پیام و تهییج او برای کنش یا واکنش را ندارند. پیامِ مدیریت بحران، باید پیامی فکرشده، موثر و برانگیزاننده باشد که دارد از زبانِ آدم‌هایی تاثیرگذار صادر می‌شود. 🔺تلفات اندوهبارِ سیل اخیر، می‌تواند بهانۀ خوبی برای سنجش اثربخشیِ هشدارهای مدیریت بحران باشد. مسئولان مدیریت بحران می‌گویند «ما هشدار داده بودیم، اما مردم اعتنا نکردند.» این بی‌اعتنایی به پیام و هشدار را نمی‌توان صرفاً به پای گیرندگان پیام نوشت و قضیه را فیصله داد. باید سوی دیگر قضیه (صادرکنندۀ پیام و خود پیام) را هم بررسی کرد. 🔴 به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall
⭕️مشکوک نیست؟ 🔹مسئله این است که جریانی _مشکوک_ در پوشش مبارزه با نومیدی، مصرّانه دنبال برجسته‌سازی مواضع بنجل و مضحک و مبتذل سلبریتی‌ها و ضدانقلاب دربارۀ است. مشکوک از آن رو که هر اظهارنظر پوچ و بی‌ارزش آنها را در هر موضوعی، با آب و تاب تحویل می‌گیرد، با آب و تاب تحلیل می‌کند و سپس تعمیم می‌دهد. آنچنانکه این اظهارنظرهای سبُک، همۀ فضا را اشغال می‌کند و هر اظهارنظر و موضعِ انتقادی دیگری _هر اندازه هم عالمانه، امیدوارانه و اصلاح‌گرانه باشد_ در حاشیه قرار می‌گیرد. 🔹مثل روز روشن است که بخش اعظم مواضع سلبریتی‌ها و مواجب‌بگیران اجانب، مبتنی بر ، تخریب چهرۂ کشور و در بوق کردن و... است. بنابراین، طبیعی‌ست که با هر ضریبی که به این تصویرسازی‌ها داده می‌شود، چهرۂ ایران بیشتر و بیشتر تخریب می‌شود! 🔹حال چگونه است که بخش اعظمِ وقتِ نیروهای به اصطلاح ضدّ نومیدی، مصروف واکنش به سلبریتی‌های سیاه‌نما می‌شود؟ مشکوک نیست؟ و مشکوک‌تر از این اینکه، رویکرد غالب در پاسخ به خزعبلات ضدّ ملی سیاه‌نمایان، متحجرانه، ارتجاعی و مبتنی بر است: «اتفاقاً خیلی هم وضعمون خوبه؛ باور ندارید؟ امریکا و اروپا و ژاپن رو ببینید... اونجا هم فلاکت هست، فقر هست، سیل هست، بی‌تدبیری هست و...» 🔹این نحو نگاه به مسائل کشور، آیا ترویج رکود و تن دادن به وضع موجود نیست؟ مگر رویکرد ضدانقلابی جز این است؟ مشکوک نیست؟ 🔹این همه نیروی اجتماعی دلسوز و البته پرسشگر و عبرت جو در کناروگوشۀ کشور حضور فعال دارند، که هیچ کدام قائل به فلاکتِ مُلک و ملت نیستند، اما بر اساس اصول بدیهی انقلاب اسلامی و اسلام ناب، منتقد برخی روندها و رویکردها و عملکردها هستند؛ مشکوک است که این گروه از منتقدان وضع موجود، نه تنها در شعاع دیدِ نومیدی‌ستیزانِ امنیتی‌اندیش قرار نمی‌گیرند، که حتی به طرز حیرت‌آوری، رویکرد انتقادیشان هم سنگِ مواضع ضدّ ملی سلبریتی‌ها یا اصحاب امریکا و اسرائیل انگاشته شده و به شدت کوبیده می‌شود. این یکدست‌سازی و هم‌سنگ‌انگاری مشکوک است. مشکوک نیست؟ 🔹اگر نومیدی‌ستیزان در ادعای خود صادق بودند، علی‌القاعده باید می‌گشتند در بین منتقدان وضع موجود و جریانی را تقویت می‌کردند که به ایده‌هایی مانند فروپاشی پشت کرده‌اند، اما سرشان را هم زیر برف نکرده‌اند و ساده‌لوحانه به پمپاژ مصنوعیِ نمی‌پردازند! نه اینکه بی‌هویت‌ترین، سست‌ترین و سطحی‌ترین منتقدان را عَلم کنند و در پوشش مبارزه با نومیدی، با دست خودشان به ایدۂ دامن بزنند! 🔹دوگانۀ یا (نومیدی و امید)، ادامۀ همان دعوای قبیله‌ای قدیمی‌ست. دوگانه‌ای که جز برای افسار زدن به رویکرد عدالتخواهیِ اسلام‌نابی ابداع نشده است. جوری صحنه‌آرایی شده است که همگان یا در زمرۀ ماله‌کشانِ سفیدنما جای بگیرند یا در ردیف امیدکُشانِ سیاه‌نما! 🔺بازی خوردن از طرفین این دعوای پوچ و قرار گرفتن در یکی از دو سو، کمک به تخریبِ سامانِ عدالتخواهی در دهۀ پنجم است. جریان انتقادی مطلوب، اگر هم هنوز جریان نیست، باید تقویت شود تا انقلاب از چنبرۂ سفیدنمایانِ ساده‌اندیش و سیاه‌نمایانِ بیماردل خلاص گردد. ✍ 🔴 به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall